ادبیات تأثیر عمیقی بر سلامت روان و تندرستی دارد و به افراد ابزاری برای بیان احساسات، ارتباط، همدلی و رشد شخصی ارائه میدهد. خوانندگان از طریق داستانها میتوانند دنیای درونی خود را کشف کنند، با احساسات چالشبرانگیز روبهرو شوند و در تجربیات دیگران آرامش پیدا کنند.
به گزارش اپک تایمز، اسکات فیتزجرالد داستاننویس بزرگ آمریکایی میگوید: «ما از طریق ادبیات میتوانیم دریابیم که امیال و حسرتهایمان تنها متعلق به ما نیستند، و بسیاری از افراد در جهان اشتیاقی مشابه اشتیاق ما را تجربه میکنند و دلتنگیهای ما را بر دوش میکشند.» بر همین اساس، ما از طریق ادبیات میتوانیم بر تنهایی و انزوای خویش غلبه کنیم.
شاید بتوان اینطور بیان کرد که ادبیات پیونددهنده ناخودآگاه جمعی است و ما در لابهلای صفحات رمانها، اشعار و قصهها به دنبال یک «منِ برتر» میگردیم که در یک صفحه نمایش بزرگتر احساساتی را که تجربه میکنیم، اما حتی با خود نیز به سختی زمزمهشان میکنیم، به نمایش میگذارد و اجازه میدهد تمام و کمال آن را ببینیم. ادبیات جادوگر است؛ لحظهای ما را میخنداند و همان دم اشکمان را سرازیر میکند. گاهی دیوانهوار در لابهلای صفحات به دنبال منِ گمشدهای میگردیم که همیشه از روبهرو شدن با او میترسیدیم؛ اما ادبیات به ما جرات میدهد تا با او مواجه شویم.
ادبیات پناهگاه ما است؛ فرقی نمیکند کودکی مشتاق باشیم که با قصههایش رویاپردازی میکند، یا جوانی که درگیر فشارهای زندگی است و فرصتی برای آسودگی مییابد، یا سالمندی که اوقات فراغت خود را لذتبخشتر میکند. مشتاقانش میدانند که بدون آن زندگی سخت است؛ مرهمی است برای تنهاییها، مأمنی برای دلتنگیها و شرابی گوارا برای ذهنهای تشنه ما.
شاید حالا بتوان درک کرد که چرا میگوییم ادبیات میتواند به سلامت روان کمک کند؛ زیرا میآموزیم در قالب شخصیتهایی که سرگذشتشان را میخوانیم، احساسات و هیجانات خود را بروز دهیم و پیچیدگیهای روح انسان را بهتر درک کنیم. ما در خلال داستانها رنج و اندوه خود را از زبان فردی دیگر میشنویم و در فضایی امن به مواجهه و پردازش احساسات خود میپردازیم و در نهایت میآموزیم که چگونه احساساتمان را بیان کنیم.
ارسطو در نظریه تراژدی خود بیان میکند که تماشای نمایشهای غمانگیز به انسان این امکان را میدهد احساساتی چون ترحم و ترس را تجربه کند و از طریق آن، «پاکسازی عاطفی» را از سر بگذراند.
همچنین مطالعات روانشناختی نشان میدهد که مطالعه آثار تراژیک میتواند تابآوری هیجانی را افزایش دهد، زیرا به خوانندگان کمک میکند غم و اندوه را پردازش کرده و سازوکارهای مقابلهای سالمتری در خود پرورش دهند.
ادبیات فارسی یکی از ژرفترین و انسانمحورترین ادبیاتهای جهان است که در لایهلایههای آن توجه به انسان و درونیاتش بهخوبی مشهود است. از روزگاران کهن، شاعران و نویسندگان ایرانی با نگاهی فلسفی و روانشناختی کوشیدهاند تا به پرسشهای بنیادی انسان درباره رنج، عشق، امید، زندگی، مرگ و معنا پاسخ دهند.
داستانهای پرشماری در ادبیات وجود دارد که سرشار از نمونههایی هستند که به خوانندگان الهام میدهند تا در برابر سختیها پایداری کنند، با شکست و تنهایی خود روبهرو شوند و در نهایت با امید و اراده از آن عبور کنند.
شاید بتوان بهطور خلاصه گفت که ادبیات به ما یاری میرساند بهعنوان: