۲۱ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۰۱۸۷۹
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۶ - ۳۱-۰۳-۱۳۹۴
کد ۴۰۱۸۷۹
انتشار: ۱۶:۰۶ - ۳۱-۰۳-۱۳۹۴

فهرست تخلفات در کشور (طنز)

اگر راست می‌گویید بروید آنها را بگیرید که میوه‌های خارجی وارد کشور می‌کنند. بروید اسکله‌های غیرمجاز را ببندید. بروید به فکری به حال اعتیاد در مدرسه‌ها بکنید. بروید جلو سدسازی را بگیرید.
رضا ساکی در ایسنا نوشت: اتفاقی که امروز افتاد دیگر شایعه نبود. ماموران جلو چشم ما آمدند و سه نفر از کارمندان بخش مالی را بردند. کت‌بسته. باورش برای همه سخت بود، چون بالاخره دوست‌مان بودند. صابری وقتی که ماموران داشتند آنها را می‌بردند خواست مانع بشود. حرکت صابری عجیب بود. البته ماموران بلافاصله صابری را تفهیم کردند اما او با صدای بلند اعتراض می‌کرد و می‌گفت: اگر راست می‌گویید بروید آنها را بگیرید که میلیارد میلیارد پول مملکت را بالا کشیده‌اند. اگر راست می‌گویید حق مردم را از تولیدکنندگان محصولات تقلبی بگیرید. اگر راست می‌گویید به کودکان کار برسید. اگر راست می‌گویید فکری به حال کمبود آب در کشور کنید. اگر راست می‌گویید موسسات مالی متخلف را بگیرید. اگر راست می‌گویید...

صابری را به زحمت بردیم توی اتاق. آرامش کردیم. انگار دیوانه شده بود. مرادی گفت: عجیب است که از کار این همکاران دفاع می‌کنی. قاسمی گفت: نکند تو هم دستت با این مفسدان اقتصادی در یک کاسه بوده است. صابری خواست به سمت قاسمی حمله کند که گرفتیمش.

صابری گفت: بیچاره‌ها اختلاس که نکردند. یک پولی برمی‌داشتند باز می‌گذاشتند سر جایش. طوری آنها را بردند انگار قتل کرده باشند. مرادی گفت: واقعا نظرت این است؟ تیموری گفت: گمانم صابری ضربه مغزی شده. محمدی گفت: خاک بر سرت اگر نظرت این باشد. قاسمی گفت: چهره‌ زشت فساد از پس نقاب زیبایش بیرون زده. صابری باز خواست به سمت قاسمی حمله کند که گرفتیمش.

صابری گفت: این بدبخت‌ها دست‌شان تنگ بوده،‌ آخر برای 500 هزار تومان این طوری می‌ریزند توی اداره؟ اینها آبرو ندارند؟ من گفتم: 500 هزار تومان؟ صابری گفت: بله. پس فکر کردید 9 هزار میلیارد خورده‌اند؟ ماهی 500 هزار برداشته‌اند باز گذاشته‌اند سر جایش. محمدی گفت: چند ماه این کار را کرده‌اند؟ صابری گفت: دو ماه. بعد هم هرگز تکرار نکرده‌اند. قاسمی گفت: تو این چیزها را از کجا می‌دانی؟ تیموری گفت: راست می‌گوید تو این چیزها را از کجا می‌دانی؟ صابری گفت: مهم نیست. حالا بعدا خودتان می‌فهمید. مرادی گفت: به هر حال کارشان خلاف بوده است. تو بگو یک ریال برداشته‌اند و باز گذاشته‌اند سر جایش. قبول نداری؟ صابری سرش را پایین انداخت و گفت: چرا قبول دارم. بعد بلند فریاد زد: اگر راست می‌گویید بروید آنها را بگیرید که همه جا آشنا دارند. اگر راست می‌گویید بروید آنها را بگیرید که میوه‌های خارجی وارد کشور می‌کنند. بروید اسکله‌های غیرمجاز را ببندید. بروید به فکری به حال اعتیاد در مدرسه‌ها بکنید. بروید جلو سدسازی را بگیرید. بروید با مافیای دارو مقابله کنید. خلاصه صابری آن قدر داد زد که خسته شد ولی همچنان زیر لب چیزهایی می‌گفت و اینکه باید بروند آنها را بگیرند. جالب این بود که فهرست صابری تمام نمی‌شد. تا عصر همین طور آمار تخلف می‌داد.

باقی بقای‌تان
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: دارو ، سدسازی
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
۷ رهنمود مارکوس اورلیوس برای جهان پرآشوبِ امروز بحران مهریه؛ پدیده‌ای چندلایه و فراتر از حقوق و قضا چگونه بحرین با ۱۸۹ هزار پنل خورشیدی، آینده‌ای سبز می‌سازد؟ مرداب دِریوک کجاست ؟ (+عکس) اکوتراپی؛ درمانی سبز برای آرامش روان و بدن هوش مصنوعی در مصاحبه کاری؛ حالا اسکن چهره می‌تواند آینده شغلی شما را تعیین کند گنجی پنهان در میان دره‌های صحنه (+عکس) ‏تصاویری از دانش‌آموزان و معلمان مدرسه‌ دخترانه ژاندارک در تهران، اوایل دوره پهلوی قلب تپنده‌ مغناطیسی خورشید برای اولین‌بار شکار شد(+عکس) یک عکس ناب از اتوبوس قدیمی ایران‌پیما در اواخر دهه سی برای داشتن مغز جوان‌تر یک زبان جدید یاد بگیرید قصه‌های نان و نمک(58)/ قلیانت را زمین بگذار دختر! سد‌های مهم کشور چقدر تا خشک شدن کامل فاصله دارند؟ (+ اینفوگرافی) از هفت گل خوردن استقلال تا عروسی بازیکن ملوان؛ وقتی مجری اصول اولیه کار رسانه را رعایت نمی‌کند دیدار نمایندگان ایران، چین و روسیه با گروسی