۲۳ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۰۰۹۸۷
تاریخ انتشار: ۰۲:۰۸ - ۱۱-۰۵-۱۴۰۲
کد ۹۰۰۹۸۷
انتشار: ۰۲:۰۸ - ۱۱-۰۵-۱۴۰۲

امروز با پروین اعتصامی : کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز ، به جرئت کرد روزی بال و پر باز

امروز با پروین اعتصامی : کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز ، به جرئت کرد روزی بال و پر باز
رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دورهٔ قاجار بود. در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایان‌نامهٔ تحصیلی خود را از مدرسهٔ آمریکایی تهران گرفت و در همانجا شروع به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. وی پس از جدایی از همسر، مدتی کتابدار کتابخانهٔ دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی بالغ بر ۲۵۰۰ بیت است. وی در فروردین ۱۳۲۰ شمسی به علت ابتلا به حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد./گنجور

کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز
به جرئت کرد روزی بال و پر باز

پرید از شاخکی بر شاخساری
گذشت از بامکی بر جو کناری

نمودش بسکه دور آن راه نزدیک
شدش گیتی به پیش چشم تاریک

ز وحشت سست شد بر جای ناگاه
ز رنج خستگی درماند در راه

گه از اندیشه بر هر سو نظر کرد
گه از تشویش سر در زیر پر کرد

نه فکرش با قضا دمساز گشتن
نه‌اش نیروی زان ره بازگشتن

نه گفتی کان حوادث را چه نامست
نه راه لانه دانستی کدامست

نه چون هر شب حدیث آب و دانی
نه از خواب خوشی نام و نشانی

فتاد از پای و کرد از عجز فریاد
ز شاخی مادرش آواز در داد

کزینسان است رسم خودپسندی
چنین افتند مستان از بلندی

بدین خردی نیاید از تو کاری
به پشت عقل باید بردباری

ترا پرواز بس زودست و دشوار
ز نو کاران که خواهد کار بسیار

بیاموزندت این جرئت مه و سال
همت نیرو فزاید، هم پر و بال

هنوزت دل ضعیف و جثه خرد است
هنوز از چرخ، بیم دستبرد است

هنوزت نیست پای برزن و بام
هنوزت نوبت خواب است و آرام

هنوزت انده بند و قفس نیست
بجز بازیچه، طفلان را هوس نیست

نگردد پخته کس با فکر خامی
نپوید راه هستی را به گامی

ترا توش هنر میباید اندوخت
حدیث زندگی میباید آموخت

بباید هر دو پا محکم نهادن
از آن پس، فکر بر پای ایستادن

پریدن بی پر تدبیر، مستی است
جهان را گه بلندی، گاه پستی است

به پستی در، دچار گیر و داریم
ببالا، چنگ شاهین را شکاریم

من اینجا چون نگهبانم، تو چون گنج
ترا آسودگی باید، مرا رنج

تو هم روزی روی زین خانه بیرون
ببینی سحربازیهای گردون

از این آرامگه وقتی کنی یاد
که آبش برده خاک و باد بنیاد

نه‌ای تا زاشیان امن دلتنگ
نه از چوبت گزند آید، نه از سنگ

مرا در دامها بسیار بستند
ز بالم کودکان پرها شکستند

گه از دیوار سنگ آمد گه از در
گهم سرپنجه خونین شد گهی سر

نگشت آسایشم یک لحظه دمساز
گهی از گربه ترسیدم، گه از باز

هجوم فتنه‌های آسمانی
مرا آموخت علم زندگانی

نگردد شاخک بی بن برومند
ز تو سعی و عمل باید، ز من پند

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
آمریکا : اجازه به کره جنوبی برای غنی سازی آمریکا از آغاز عملیات «نیزه جنوبی» علیه قاچاقچیان مواد مخدر خبر داد والتر وایت و ازتک لعنت شده: خودرویی که با یک سریال گذشته اش را جبران کرد! (+عکس) بحران آب در تهران یک هشدار دوردست نیست؛ برای عبور از آن باید بخشی از جمعیت شهر تخلیه شوند اوکراین: کی‌یف تحت حمله‌ای عظیم قرار گرفته است دفتر مرکزی وودافون پورتو؛ نمادی موفق از معماری دیکانستراکشن (+عکس) رهبر انقلاب اصل مذاکره را مردود نمی‌دانند بلکه هدف و چارچوب مذاکره را معیار می‌دانند/ به خواست مردم هم احترام می گذارند تا آمار مالی بانک‌ها شفاف نشود بیت‌المال صرف عده‌ای خاص می‌شود- راغفر روادید آمریکا سخت‌گیرانه‌تر شد: افراد چاق و بیمار اجازه ورود ندارند هواشناسی: تنها ۲۰ ساعت دیگر تا "باران" فاصله داریم کلیسایی با معماری نامتعارف: خوانشی خاص از بروتالیسم مذهبی (+عکس) شرط نتانیاهو برای آینده تعاملات با جولانی ابعاد این خودرو برای برند شورولت باورکردنی نیست! (عکس) ۱۴ نوامبر؛ روز جهانی دیابت / "قند" را جدی بگیریم مادورو: پیام من به ترامپ این است «صلح؛ آری، صلح»