۲۱ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۹۴۵۵۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۰ - ۱۲-۰۶-۱۴۰۳
کد ۹۹۴۵۵۴
انتشار: ۱۴:۴۰ - ۱۲-۰۶-۱۴۰۳

پیمانی که پیامبر برای یاری ستم‌دیدگان بست

پیمانی که پیامبر برای یاری ستم‌دیدگان بست
پیامبر فرمود: برادرت را چه ظالم باشد چه مظلوم یاری کن! پرسیدند: یاری کردن مظلوم را فهمیدیم. ظالم را چگونه یاری کنیم؟ فرمود: دست او را بگیرید تا نتواند به کسی ستم کند. جلوگیری کنید.

   عصر ایران؛ سید مهدی حسینی دورود-  پیامبر (ص) می‌فرمود: برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم یاری کن!

  اصحاب پرسیدند:  معنی یاری کردن مظلوم را فهمیدیم؛ ولی ظالم را چگونه یاری کنیم؟  فرمود: دستش را بگیرید تا نتواند به کسی ستم کند(جلوی ظلم او را بگیرید).
 
  در دوران جاهلیت نظم و قانونی که حدود و حقوق افراد را تأمین کند و یا سازمانی که مرجع دادخواهی و احقاق حق باشد وجود نداشت.  تنها افرادی که به قدرت و یا نفوذ شخصی و یا به‌ عصبیت قبیله‌ای متکی بودند مصونیت داشته و باقی مردم در معرض  تعدی به جان و مال و ناموس واقع می‌شدند.

خوی وحشیانه‌ی آکل و مأکول و قانون جنگل در همه‌جا حتی در شهر مکه حکم‌ فرما بود.  با غریبه ها بیش‌تر از همه بدرفتاری می‌ شد گاهی در روز روشن، اموال آن‌ها را از دست شان گرفته و احیاناً خود آن‌ها را هم به اسارت و بردگی می‌ بردند. 

 البته در میان این جمع بی‌بندوبار، بودند عده کمی که فضایل انسانی را به یک‌جا ترک نگفته و اثری از عواطف، رحم و مروت در دلشان به‌جای مانده بود و طبعاً از این وضع ناهنجار رنج برده و به ستوه آمده بودند.

 روزی واقعه‌ای پیش آمد که آن‌ها را به شدت تکان داد و نارضایتی‌شان جنبه‌ی مثبت پیدا کرد. مرد غریبی از قبیله‌ی زبید، کالایی در بازار مکه عرضه کرد و عاص بن وائل که از سرکشان قریش بود کالای زبیدی را خریده و از دادن بهای آن امتناع نمود.

  مرد مال‌باخته به هر دری که رو آورد، کسی به دادش نرسید. مأیوسانه بالای کوه ابوقبیس صدا به دادخواهی بلند کرد و می‌گفت ای خاندان فَهر (جد اعلای قریش که به جوان مردی شهرت داشت) من غریب دیار شما هستم و هنوز مراسم عمره را انجام نداده‌ام. 

 حرمت مرا رعایت نکردند و مالم را به ستم ربودند؛ کجایند جوان‌مردانی که به دادم برسند و حق مرا بازستانند؟

  آه مظلوم در فضای مکه پیچید و دل این عده‌ی ناراضی را به تپش انداخت محمد (ص) به اتفاق عمویش زبیر بن عبدالمطلب به‌ پا خواست و با همکاری چند نفر از سران قبایل قریش در خانه‌ی عبدﷲ بن جدعان تیمی گرد آمده، هم‌قسم و هم‌پیمان شدند که به این هرج و مرج پایان داده و  به دادرسی از ستمدیدگان برخیزند.

 آن گاه همه با هم  نزد عاص بن وائل رفتند.  او که توان  مقاومت در برابر این نیروی تحریک‌ شده و عصبانی را در خود نمی‌دید، به ناچار تسلیم شد و مال اعرابی را پس داد.‏  رسول اکرم(ص) بعدها از این ماجرا یاد کرده و می‌فرمود: 

 «در پیمانی که در خانه‌ی عبدﷲ بن جدعان بسته شد حضور داشتم. به هیچ قیمتی آن را نمی شکنم و اکنون نیز حاضرم در چنین پیمانی شرکت نمایم».
    از نظر او همه افراد جامعه‌ باید در برابر ستمکاران ایستاده و مقاومت کنند و نباید ساکت نشسته و نقش یک  تماشاگر را بازی کند.

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
گنجی پنهان در میان دره‌های صحنه (+عکس) ‏تصاویری از دانش‌آموزان و معلمان مدرسه‌ دخترانه ژاندارک در تهران، اوایل دوره پهلوی قلب تپنده‌ مغناطیسی خورشید برای اولین‌بار شکار شد(+عکس) یک عکس ناب از اتوبوس قدیمی ایران‌پیما در اواخر دهه سی برای داشتن مغز جوان‌تر یک زبان جدید یاد بگیرید قصه‌های نان و نمک(58)/ قلیانت را زمین بگذار دختر! سد‌های مهم کشور چقدر تا خشک شدن کامل فاصله دارند؟ (+ اینفوگرافی) از هفت گل خوردن استقلال تا عروسی بازیکن ملوان؛ مجری که اصول اولیه کار رسانه را رعایت نمی‌کند دیدار نمایندگان ایران، چین و روسیه با گروسی مهمترین غایبان انتخابات عراق واژگونی تریلی حامل سیمان در جلفا یک کشته بر جای گذاشت 4 ماده خوراکی خطرناک برای قند خون تولیت آستان امامزاده صالح (ع) تکذیب کرد: سرداب امامزاده پناهگاه نیست واکنش علی مطهری به ساخت مجسمه والرین: شهرداری تهران از مشاوران فرهنگی فهیم استفاده کند وحید هاشمیان اخلاق‌مدار یا حرفه‌ای؟ قضاوت‌ها درباره پول کامل قرارداد پرسپولیس