در پی درگیریهای خونین در شهر سویدا در سوریه، که یکی از مهمترین مناطق دروزینشین به شمار میرود، نام دو تن از رهبران مذهبی دروزیان، شیخ یوسف جربوع و شیخ حکمت هجری، که هر دو عنوان دینی «شیخ عقل» را دارند، در کنار شیخ سامی ابوالمنى، بیش از پیش بر سر زبانها افتاد.
یکی از بزرگان مشایخ دروزی از مرتبه سوم هرم دینی دروزیان در کنار اعضای ارتش انقلابیون به رهبری جنبلاط در لبنان سال ۱۹۵۸
«مشیخه عقل» به چه معناست؟ از چه زمانی و به چه دلیلی پدید آمده است؟
ستاره پنجپر که نمایانگر اصول پنجگانه آیین دروزی است
در کتاب «مناقب دروزیان در عقیده و تاریخ» نوشته دکتر سامی ابوشقرا، به نقل از شیخ عبدالغفار تقیالدین آمده است: «خداوند برای وجود، علتی و سببی قرار داده تا از دخالت مستقیم در آفرینش مخلوقات منزّه بماند. این علت همان عقل است.»
به گفته نعیم حسن، شیخ عقل پیشین در لبنان، از دیدگاه موحدان، عقل در عالیترین مرتبه قرار دارد، با شریعت حقیقی در پیوند است و انسان را با نور خود راهبری میکند.
او در کتاب «راهنمای توحید» توضیح میدهد که دروزیها لقب «عُقّال» را به کسانی میدهند که امر و نهی خدا را درک کردهاند، بر اساس اراده او رفتار میکنند، و باور دارند که عقل باید با شریعت همخوان باشد.
اما سعید ابوزکی، استاد تاریخ و اخلاق در دانشگاه آمریکایی لبنان تاکید دارد که برخلاف تفسیر برخی پژوهشگران، لقب عُقّال «هیچ ارتباطی با مفهوم عقل وجودی ندارد. نمیتوان پذیرفت که شیخ عقل، شیخ علت وجود باشد، گویی شیخ چیزی برتر از خودش باشد.»
سعید ابوزکی میگوید که در گذشته به متدینان «عُقّال» (جمع عاقل) گفته میشد، در برابر «جُهّال» یعنی نادانان.
به گفته ابوزکی، پژوهشگر تاریخ دروزیها، لقب عقال محدود به مردان نیست؛ بلکه زنان دروزی دیندار را «عاقله» مینامند که با تقوا و فضیلت دینیشان شناخته میشوند، در میان مردم احترام ویژهای دارند، گاهی برای مشورت به آنان رجوع میشود، و لقب «الست» به آنان داده شده است.
ابوزکی میگوید که اگر یکی از این زنان عاقله فوت کند، ممکن است در مکانی خاص دفن شود و بر مزارش سنگنوشتههایی قرار گیرد که به فضایل او اشاره دارد و آن محل به زیارتگاهی دینی تبدیل شود. نمونه آن «الست فاخره بعینی» از روستای مزرعهالشوف در قرن نوزدهم است. اما این سنت همیشگی و ثابت نیست و زنان دروزی هیچگاه به مناصب معنوی یا قانونی دست نمییابند.
ابوزکی، نویسنده کتاب «مشیخه عقل دروزیها در لبنان: پژوهشی درباره ریشهها، معنا و تحول آن»، تاکید میکند که این منصب دینی و عنوان «عُقّال» به «مسلک عقل» بازمیگردد؛ مسلکی دینی و روحانی در میان دروزیها که هدف آن «پرورش و تهذیب طبیعت عاقل انسان و رساندن آن به کمال» است.
مفهوم «مشیخه عقل» احتمالا در قرن هجدهم، در دوره عثمانی در لبنان، پدید آمد و به هر مرجع دینی در یک روستا یا منطقه اطلاق میشد؛ زیرا جبل لبنان (منطقه کوهستانی لبنان) به بخشهایی تقسیم شده بود که هر بخش شامل چندین روستا بود و در هر روستا یک یا چند مرجع دینی وجود داشت.
ابوزکی میگوید که عناوین «شیخالعقّال» و «شیخ عقل» برای نخستینبار در منابع تاریخی لبنان در قرن هجدهم ظاهر شد و به مراجع عالیرتبه دینی دروزیهای جبل لبنان اشاره داشت.
در قرن نوزدهم، «ریاست روحانی» از «مشیخه عقل» جدا شد و دیگر لقب «شیخ عقل» برای اشاره به مرجع دینی عالیرتبه دروزیها بهکار نمیرفت؛ بهگونهای که این عنوان دیگر الزاما نشاندهنده بالاترین مرجع مذهبی دروزیها نبود.
سپس تحولی سیاسی رخ داد. پس از سال ۱۸۲۵، دروزیها به تدریج قدرت خود را در جبل لبنان از دست دادند و امیر بشیر دوم الشهابی، که خاندانش بین ۱۶۹۷ تا ۱۸۴۱ بر لبنان فرمانروایی داشت، تلاش کرد نفوذ خود را بر ریاست روحانی دروزیها گسترش دهد.
به گفته ابوزکی، واکنش عقّال دروزی این بود که نهادی به نام «مشیخه عقل» تاسیس کردند. این نهاد وظایف اداری مشخص و مسئولیت رسیدگی به اوقاف و اجرای قوانین فردی و خانوادگی را برعهده داشت. آنها رهبری روحانی، که مقام ولایت دینی است، را از این نهاد جدا کردند تا استقلال و کارکرد مذهبیاش حفظ شود.
دکتر صالح زهرالدین، مورخ لبنانی، در کتاب «تاریخ مسلمانان موحد دروزی» مینویسد: «مشیخه عقل از مناصب بزرگ، حساس و پرمسئولیت کشور است؛ حاکمان، بهویژه شهابیها، به دلیل اهمیت، نفوذ و تاثیر گسترده آن در همه زمینهها از آن بیم داشتند.»
با اینحال، ابوزکی میگوید که لقب «شیخ عقل» تنها پس از سال ۱۸۶۱ در میان دروزیان به طور گسترده رایج شد؛ در دوران حکومت «متصرفی» که نظامی بود مورد توافق دولت عثمانی و قدرتهای بزرگ اروپایی، پس از آنچه به عنوان فتنه بزرگ طایفهای میان دروزیان و مارونیها شناخته میشود.
شیخ یوسف جربوع، شیخ عقل دروزیهای سوریه، میگوید: «مشیخه عقل در راس هرم معنوی طایفه موحد دروزی قرار دارد و شیوخ آن، امامان این طایفهاند. به بیان دیگر، آنها مرجعیت دینی عالیرتبه دروزیها را تشکیل میدهند.»
اما سعید ابوزکی نظر متفاوتی دارد و تاکید میکند که منصب «مشیخه عقل» معمولا به شیوخی از مرتبه سوم هرم دینی دروزیان واگذار میشود؛ شخصیتی که «از سوی روحانیان ارشد برگزیده میشود».
در مرتبه دوم سلسله مراتب دینی دروزیها، شیوخی قرار دارند که عبایی راهراه به رنگ سفید و سیاه بر تن میکنند که آنها را از دیگر روحانیان متمایز میسازد.
مرتبه اول از نخبگان برجسته شیوخ دینی کشور تشکیل میشود. آنها علاوه بر عبای سفید راهراه، عمامهای گرد به نام «مُکَوْلَسه» به سر میگذارند. به گفته ابوزکی، این افراد عنوان مشخصی ندارند، چون روحانیان دروزی به طور کلی «از القاب گریزاناند».
به گفته ابوزکی، این عمامه را گاهی دو یا سه نفر به سر میگذارند، اما تنها یکی از آنها بزرگتر و ارشد است. برای مثال، در دهه ۱۹۸۰، مرجع عالی دینی، شیخ ابوحسن عارف حلاوه، این عمامه را به سه شیخ اعطا کرد و شمار آنها به چهار نفر رسید؛ از جمله شیخ ولیالدین که پس از درگذشت شیخ حلاوه در سال ۲۰۰۳، جانشین او شد.
شیخ ابوحلاوه از سال ۱۹۷۹ تا زمان وفاتش به تنهایی ریاست روحانی دروزیها را بر عهده داشت. بنا به توضیح ابوزکی در سال ۲۰۰۶، شیخ ولیالدین عمامه «مُکَوْلَسه» را به دو شیخ دیگر داد که یکی از آنها شیخ امین صایغ بود؛ امین صایغ پس از درگذشت شیخ ولیالدین در سال ۲۰۱۲ جانشین او شد.
در راس هرم دینی دروزیهای لبنان و بسیاری از دروزیهای منطقه، در حال حاضر شیخ امین صایغ قرار دارد. او عنوان رسمی ندارد، ولی در عمل بالاترین مرجع روحانی شمرده میشود.
رهبر عالی روحانی یا راس هرم معنوی، شیوخ مراتب اول و دوم را انتخاب میکند. او برخی از بزرگان کشورش را با سازوکاری ساده اما نامشخص که با گرایش آنها به زهد هماهنگ است، معرفی میکند.
ابوزکی مثالی میزند: مرجع عالیرتبه ممکن است مجلس ذکری در یکی از خلوتهای منطقه (مکانهای عبادی) برگزار کند. وقتی حضار جمع میشوند، سخنرانی کوتاهی ایراد میکند و در آن، به خاطر فضایل دینی، یکی یا چند تن از شیوخ حاضر را ستایش میکند.
آنگاه امام عالیرتبه از این شیوخ منتخب میخواهد عبای راهراه بر تن کنند تا بدین ترتیب «اِشهار» (نوعی اعلام عمومی) انجام شود؛ اما ابوزکی میگوید متقاعد کردن این شیوخ برای پذیرفتن عبا یا عمامه اغلب دشوار است، چرا که آنها از مسئولیت و موقعیت اجتماعی که همراه این جایگاه میآید، بیم دارند.
به گفته ابوزکی، این شیوخ، «مراجع عرفی» محسوب میشوند؛ چرا که مردم به پاکسیرتی دینی و حکمت آنها اعتماد دارند و رهبران سیاسی نیز به آنها مراجعه میکنند. وظیفه اصلیشان مراقبت از رشد معنوی در مسیر عقل، امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود در حوزه جغرافیایشان است.
هرچند عنوان «شیخ عقل» در برخی خانوادهها بهصورت موروثی منتقل میشود، اما به گفته ابوزکی، ریاست عالی روحانی وراثتی نیست و از توجه رسانهها نیز به دور مانده است.
در لبنان، در حال حاضر دکتر سامی ابو المنى منصب «شیخ عقل» را بر عهده دارد. او در سال ۲۰۲۱ برای این مقام انتخاب شد و شیخ نعیم حسن اعلام کرد که شیخ عقل جدید طایفه موحدین دروزی جانشین او شده است.
طبق قانون مصوب سال ۲۰۰۶در لبنان، «مشیخه عقل» در حال حاضر تنها یک شیخ عقل دارد که مانند رهبران دیگر طوایف لبنانی از تمامی حقوق و امتیازات قانونی بدون هیچ استثنا یا تبعیضی برخوردار است.
به گفته ابوزکی، در گذشته میان دروزیان دو شیخ عقل وجود داشت؛ یکی برای جناح جنبلاطی و دیگری برای جناح یزبکی. وظیفه آنها رسیدگی به موقوفات دینی عقّال دروز و نظارت بر اجرای قوانین فردی و خانوادگی توسط قضات مذهب بود؛ یعنی بهعنوان یک مرجع تجدیدنظر عمل میکردند.
پذیرش منصب شیخ عقل، به معنای کنارهگیری کامل و قطعی از هر شغل، حرفه یا منصب دیگر است؛ از نظر قانونی، شیخ عقل نمیتواند همزمان هیچ سمت دیگری - جز سمتهای افتخاری - را داشته باشد.
شیخ عقل وظیفه دارد بر امور معنوی طایفه موحدین دروزی نظارت کند، مسئولیت اداره مسائل دینی و اجتماعی آن را بهعهده گیرد و این طایفه را بهطور رسمی در برابر نهادهای دولتی و سایر طوایف نمایندگی کند.
شیخ عقل برای انجام وظایفش از هیئتی مشورتی بهره میبرد که از شش شیخ تشکیل شده است. او باید این افراد را ظرف یک ماه پس از آغاز به کار خود برگزیند، مشروط بر اینکه با هیچیک از آنان تا درجه چهارم، نسبت خانوادگی یا پیوند نزدیکی نداشته باشد.
اما سعید ابو زکی میگوید این قانون تنها بیانگر ساختار اداری منصب شیخ عقل است، اما ساختار واقعی دینی، خارج از این چارچوب قانونی است و در قالبی عرفی و روحی تعریف میشود. همچنین شیخ عقل مجاز نیست در تصمیمهای دینی که در حوزه اختیارات مشایخ کشور است، دخالت کند.
به گفته شیخ یوسف جربوع در سوریه نیاز به منصب «شیخ عقل» حدود ۳۰۰ سال پیش، پس از کوچ گروهی از دروزیان به مناطق جبلالعرب و جبلحوران، پدید آمد.
به گفته شیخ جربوع در آغاز حضور دروزیان در آن منطقه، به دلیل اندک بودن تعدادشان، نیازی به وجود مرجعیت یا مشیخه احساس نمیشد.
به نوشته تیسیر ابو حمدان، نویسنده کتاب «دروز؛ مسلک و اعتقاد»، ضرورت وجود مرجع دینی در جبل العرب زمانی پدید آمد که حاکم منطقه، حمدان الحمدان، به این نتیجه رسید که کسی باید مسئولیت رسیدگی به امور دینی و مسائل شخصی طایفه را بر عهده گیرد.
ابوحمدان میگوید در میانه قرن نوزدهم، شیخ ابراهیم الهجری، بهسبب درایت و تقوایش، بهعنوان نخستین مرجع روحانی در جبلالعرب برگزیده شد و از آن زمان، شهر قنوات به مرکز مذهبی دروزیان منطقه تبدیل شد.
در تمام طول زندگیاش، شیخ ابراهیم الهجری تنها مرجع دینی دروزیها بود؛ اما پس از درگذشت او، دروزیان علاوه بر خانواده الهجری، دو خانواده دیگر را هم بهعنوان مرجع دینی برگزیدند: خانواده جربوع از شهر سویدا و خانواده حناوی از روستای سهوه بلاطه.
هر سه خانواده مقام شیخ عقل را به صورت موروثی حفظ کردهاند؛ به این صورت که بزرگان و حاضران در روز فوت یا کمی بعد، یکی از شایستهترین اعضای خانواده مرحوم را انتخاب کرده و عمامه و عبای مشیخه را بر سر او میگذارند.
به گفته ابوزکی، مشیخه خاندان الهجری عمدتاً در قنوات و نواحی شمالی و غربی سویدا متمرکز است، در حالی که مشیخه خاندان حناوی در سهوه البلاطه و مناطق جنوبی آن قرار دارد، و مشیخه خاندان جربوع در شهر سویدا و روستاهای اطراف آن مستقر است.
ابوزکی میگوید که دروزیهای جبل حوران یک سلسله مراتب اجتماعی عرفی را پذیرفتهاند که در آن مشیخه خاندان الهجری در رتبه اول قرار دارد، سپس مشیخه خاندان جربوع در رتبه دوم و مشیخه خاندان حناوی در رتبه سوم. این رتبهبندی بیشتر معنوی است و هیچ تأثیری بر وظایف دینی، اجتماعی و سیاسی ندارد که در آن سه خانواده از نظر این مسئولیتها برابر هستند.
متون تاریخی قرن نوزدهم نشان میدهند که مشیخه خاندان الهجری جایگاه اول را میان این سه خاندان داشته است؛ این موضوع دلیل لقب رسمیای است که شیخ حکمت الهجری امروزه به کار میبرد، یعنی «رئیس روحانی طایفه مسلمانان موحد دروزی»، لقبی که به گفته پژوهشگر لبنانی ابوزکی، دو شیخ عقل دیگر استفاده نمیکنند.
به گفتهٔ ابوزکی، مذهب دروز حدود هزار سال پیش وارد فلسطین شد.
در سال ۱۹۵۷، اسرائیل طایفه دروز را بهعنوان یک جامعه مذهبی مستقل به رسمیت شناخت و ریاست روحانی با همان مفهوم شیخ عقل تشکیل شد که ریاست آن بر عهده شیخ امین طریف بود و همزمان مرجعیت دینی عالیرتبه دروزیها در اسرائیل را برعهده داشت. امین طریف جد شیخ موفق طریف، رئیس روحانی کنونی دروزیهای اسرائیل است.
در اردن نیز تعداد کمی از دروزیها دارای مرجعیت روحانی هستند؛ این افراد ابتدا در مناطقی مانند الأزرق و وادی السرحان زندگی میکردند، اما پس از شکلگیری دولت، برخی به عمان و سایر شهرهای بزرگ مهاجرت کردند.
فاروق غانم خدّاج، نویسنده لبنانی، در مقالهای اشاره میکند که بیشتر دروزیهای اردن، در پی یافتن ثبات در میانه تحولات سیاسی، از جبل الدروز در سوریه و از فلسطین مهاجرت کردهاند.
به گفته ابو زکی، در حال حاضر شیخ ابو اشرف عجاج مهنا عطا رهبری دروزیهای اردن را بر عهده دارد و جایگاه او همزمان دینی، اجتماعی و سیاسی است. او گفته که بر اساس روایت شفاهی محلی، جد بزرگش اولین فردی بود که در اواخر قرن هجدهم در منطقه زرقا در شمال اردن ساکن شده و زمینهساز استقرار دروزیها در آن منطقه شده است.
به گفتهٔ شیخ یوسف جربوع، شیخ عقل دروزیهای سوریه، میان مشایخ عقل کشورهای مختلف نوعی همکاری دینی، اعتقادی و اجتماعی برقرار است، اما هر منطقه استقلال خود را در مدیریت امور حفظ میکند.
شیخ جربوع گفت: «این موضوع به آن بازمیگردد که هر مرجعیت دینی زیر نظر نظام سیاسی متفاوتی در سه کشور فعالیت میکند»، و تأکید کرد که هیچیک از این مرجعیتها در مسائل سیاسی داخلی مرجعیتهای دیگر دخالت نمیکنند، هرچند برنامهٔ عقیدتی میان آنها یکسان است.
به گفته ابوزکی، یکی از نمونههای ارتباط و همکاری بین نهادهای دروزی در کشورهای مختلف، آن است که در سال ۱۹۳۴ در فلسطین علیه شیخ امین طریف، جد شیخ کنونی، بحرانی رخ داد و بزرگان شیوخ لبنان برای آشتی و حل این بحران پیشقدم شدند.
در جریان انقلاب مردمی دوم علیه خاندان الاطرش در سال ۱۹۴۷ که به درگیری داخلی در میان دروزیهای جبل حوران انجامید، شیخ امین طریف راهی دمشق شد تا به نزاع پایان دهد و از ریختن خون دروزیها جلوگیری کند.
منبع: bbc