این عکس را کسی برایم فرستاده بود تعجب کردم نوشتم چرا از بچه نمره کم کرده؟
جواب داد ....
قبل از اینکه اسکرول کنید و پاسخ را بخوانید یک بار دیگر به عکس نگاه کنید و حدس بزنید چرا
شاید معلم مرد بوده و از زاویه ای مردسالارانه و سنتی خواسته به دانش آموز یاد بدهد که کار خانه وظیفه زن است نه مرد.
شاید معلم زن بوده و حس کرده دانش آموز نباید نقش مادر را فراموش کند.
شاید معلم خواسته بهانه ای پیدا کند تا نمره ۲۰ ندهد.
یا شاید...
اما جواب پدر آدرین این یک جور سوگواری با چاشنی هنر بود از جانب من در فراق همسرم به کمک دیکته ی پسری که هنوز منتظر است مادرش از سفر برگردد ....
میخکوب شدم و باز توی ذهنم همان نگاه و باورم به زندگی تکرار شد که
هر کسی که در زندگی ملاقات میکنیم کوله باری نامرئی از رنج را با خود حمل میکند رنجی که ما نه میبینیم نه میدانیم چقدر سنگین است.
آدمها زیر پوستشان یک شهر دارند یک کشور یک کهکشان گاهی اصلاً شبیه آن نیستند که از دور می بینیم. بعضی ها یک آفریقای سوخته ی برهوت را زیر پوستی پنهان کرده اند که از دور به سرسبزی اروپاست بعضی دیگر زیر نقابی به شکل قطب جنوب یک آمریکای لاتین پنهان دارند ،گرم ،پرشور طناز دلفریب و رمنده...
آدم ها از دور معمولاً خوشبخت تر از آن چیزی به نظر می رسند که واقعاً هستند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر