امپراتوری گوگوریو از سال ۳۷ پیش از میلاد تا ۶۶۸ میلادی ادامه داشت، در حالی که امپراتوری اشکانی از ۲۴۷ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی حاکم بود. این دو سلسله حدود ۲۶۱ سال همزمان بودند و در این دوره، فرصتهایی برای تبادلات غیرمستقیم فرهنگی از طریق جاده ابریشم فراهم شد.
به گزارش تیردادنامه، گوگوریو یکی از سه پادشاهی کره بود که در شمال شرقی آسیا قدرت داشت. اشکانیان هم در ایران باستان، با شبکههای تجاری گسترده، بر خاورمیانه حکومت میکردند. اگرچه روابط مستقیم نداشتند، اما جاده ابریشم آنها را به هم وصل میکرد و اجازه داد تا ایدهها، تکنیکها و هنرها بین شرق و غرب جابهجا شوند.
اشکانیان، که به پارتها هم معروف هستند، از اقوام nomadic ایرانی بودند و امپراتوریشان از شمال شرقی ایران تا بینالنهرین گسترش یافت. آنها به خاطر تاکتیکهای جنگی نوین مانند “تیراندازی پارتی” شهرت داشتند، که در آن سواران اسب در حال عقبنشینی به سمت عقب تیر میانداختند. این روش در نبرد کاره علیه رومیان در سال ۵۳ پیش از میلاد، پیروزی بزرگی برای آنها به ارمغان آورد و نشاندهنده مهارت بالای نظامیشان بود. اشکانیان همچنین نقش مهمی در تجارت جاده ابریشم داشتند و کالاهایی مانند ابریشم، ادویه و فلزات را جابهجا میکردند.
در مقابل، گوگوریو از شمال کره تا بخشهایی از منچوری و چین گسترش یافت و یکی از قدرتمندترین پادشاهیهای شرق آسیا بود. این سلسله با امپراتوریهای چینی مانند دودمان هان و وی جنگید و فرهنگهای متنوعی را جذب کرد. اوج قدرت گوگوریو در قرنهای چهارم تا ششم میلادی بود، زمانی که پایتختش در پیونگیانگ شکوفا شد و هنر، معماری و نظامیگری پیشرفت کرد. جاده ابریشم نه تنها تجارت، بلکه دانش و فرهنگ را بین این دو منطقه منتقل میکرد و اقوامی مانند هسیونگنو (Xiongnu) به عنوان واسطه عمل میکردند.
یکی از جالبترین نمونههای تبادل فرهنگی، ظاهر شدن تکنیک تیراندازی پارتی در هنر گوگوریو است. در نقاشیهای دیواری مقابر گوگوریو، مانند مقبره مویونگچونگ در قرن پنجم میلادی، صحنههایی از سواران که در حال عقبنشینی تیراندازی میکنند، به تصویر کشیده شده است. این تاثیر پیش از رسیدن به چین مرکزی، در گوگوریو ظاهر شد و نشان میدهد که این تکنیک از غرب آسیا به شرق رسیده است.
منشأ این روش به اقوام سکایی و کیمری بازمیگردد، اما اشکانیان آن را کامل کردند و به نام “پارتی” معروف شد. انتقال آن به گوگوریو احتمالاً از طریق هسیونگنو اتفاق افتاد، که با هر دو منطقه در تماس بودند. این تأثیر نه تنها در جنگ، بلکه در هنر هم دیده میشود؛ نقاشیهای گوگوریو صحنههای شکار و نبرد را با جزئیات زنده و پویا نشان میدهند و این تکنیک را به عنوان نمادی از قدرت نظامی به کار میبرند.
سبکهای هنری اشکانی و ایرانی نیز به گوگوریو رسیدند. در دوره دوم نقاشیهای دیواری گوگوریو (اواسط قرن پنجم تا اوایل قرن ششم)، عناصری مانند بیان پویای فیگورها، منحنیهای نرم و رنگهای زنده از غرب جذب شد. این سبکها از طریق آسیای مرکزی و روابط با دودمانهای چینی وارد شدند.
برای مثال، در مقبره جانگچئون شماره ۱، تصاویر بودا، فرشتگان پرنده و صحنههای آسمانی با تنوع پوزیشنها دیده میشود که شبیه به هنر ایرانی-هندی است. ایرانیها مانند سوگدیانها در جاده ابریشم نقش واسطه داشتند و بوداییسم را همراه با عناصر هنری به شرق بردند. این نفوذ باعث شد هنر گوگوریو غنیتر شود و شامل ترکیبی از فرهنگهای محلی و خارجی باشد، که در معماری مقابر و نقاشیها مشهود است.
اگرچه هیچ سند مستقیمی از روابط دیپلماتیک بین گوگوریو و اشکانیان وجود ندارد، اما تبادلات فرهنگی از بیش از ۱۶۰۰ سال پیش آغاز شد. متون پارسی مانند کوشنامه به روابط با پادشاهی سیلا اشاره میکنند، اما این الگوها میتواند به گوگوریو هم تعمیم یابد، زیرا هر سه پادشاهی کره در شبکه جاده ابریشم شرکت داشتند.
چینیها اشکانیان را با نام “آنشی” میشناختند و تغییرات سیاسی ایران را ثبت میکردند، که این اطلاعات احتمالاً به گوگوریو رسیده بود. این روابط غیرمستقیم شامل تجارت کالاها، ایدههای نظامی و هنری بود و به غنیسازی تمدنهای آسیایی کمک کرد. برای نمونه، فلزکاری و تکنیکهای ساخت سلاح از غرب به شرق منتقل شد و در سلسله گوگوریو استفاده گردید.