یک پژوهش باستانشناسی اخیر، پدیده فرهنگی شگفتانگیزی در چین دوران نوسنگی را آشکار کرده است: ایجاد تغییرات نظاممند و تعمدی در استخوانهای انسانی. این تحقیق نخستین و تنها نمونه شناختهشده از این عمل در چین ماقبلتاریخی را مستند کرده و دریچهای جدید به تمدن لیانگژو ارائه میدهد؛ تمدنی که حدود ۵۳۰۰ تا ۴۵۰۰ سال پیش در دلتای رود یانگتسه وجود داشت.
به گزارش فرادید، تمدن لیانگژو بیشتر به خاطر شهرنشینی، آرامگاههای خاکی، سیستمهای کنترل آب و اشیاء یشمی خود مشهور است. جامعه لیانگژو در اوج خود، شهرکهای بزرگ با دیوارهای محصور، کاخها، کارگاهها و گورستانهایی ساخت که گواه سطوح بالای سازماندهی و سلسلهمراتب اجتماعی بودند. اکنون باستانشناسان میان این دستاوردها، جنبهای ناشناخته از زندگی لیانگژو را شناسایی کردهاند: شکلدهی به استخوانهای انسانی به فرمهای خاص.
از مجموع ۱۸۳ استخوان انسانی بررسیشده، ۵۲ استخوان نشاندهنده تغییرات آگاهانه بودند. این بقایا که بیشتر در خندقها و کانالها رها شده بودند، اشکال مختلفی داشتند. شناختهشدهترین آنها کاسههای جمجمهای هستند که با برش افقی جمجمه به شکل کاسه ساخته میشدند. شکلهای دیگر عبارتند از: جمجمههایی ماسکمانند که در طول صورت شکافته شدهاند، فکهایی با پایههای صاف، استخوانهای اندام که ممکن است به عنوان ابزار شکل داده شده باشند و قطعات کوچک جمجمه که بهطور تقریبی و به شکل صفحات ساخته شدهاند. یکی از یافتههای بسیار نادر، جمجمه یک کودک بود که دو سوراخ صیقلی و سایشهایی روی سطح آن داشت؛ قطعهای که نمونهای مشابه آن در باستانشناسی چین دیده نشده است.
جالب اینکه کمابیش ۸۰ درصد استخوانها ناتمام رها شده بودند که نشان میدهد یا آگاهانه کنار گذاشته شدهاند یا این مواد ارزش بالایی به عنوان اشیاء نادر یا مقدس نداشتهاند. بسیاری از این یافتهها از ژونگجیاآگانگ، یکی از کارگاههای اصلی در مجموعه شهری لیانگژو به دست آمدهاند که نشاندهنده یک فرآیند استاندارد است تا رفتار نمادین یا پراکنده. تجزیه و تحلیل کربن رادیواکتیو نشان میدهد بیشتر این فعالیتها بین ۴۸۰۰ تا ۴۶۰۰ سال پیش، در اوج قدرت فرهنگی لیانگژو رخ دادهاند.

جمجمهای با سوراخهای خلفی (نوع D) مقیاس: ۵ سانتیمتر
برخلاف نمونههای دیگر از استخوانهای انسانی پرداختهشده در جهان، هیچ مدرکی از خشونت، قتل آیینی یا تکهتکه کردن وجود ندارد. استخوانها هیچ نشانهای از بریدگی ندارند، به این معنی که پس از تجزیه طبیعی جمعآوری شدهاند، نه به دلیل درگیری یا قربانی کردن. این امر نشاندهنده رابطهای کاملاً متفاوت با مردگان نسبت به آیینهای مربوط به نیاکان در بیشتر فرهنگهای نوسنگی است.
در جوامع کوچکتر پیشین، مردگان به شکل آیینی دفن میشدند و پیوندهای خویشاوندی قوی بود. اما در مراکز شهری عظیم لیانگژو که جمعیت بسیار بزرگتر و سلسلهمراتب اجتماعی پیچیدهتر بود، به نظر میرسد رویکرد جدیدی شکل گرفته باشد. استخوانهای تغییریافته ممکن است همان چیزی باشند که دانشمندان آنها را «مردگان ناشناس» مینامند، افرادی خارج از شبکههای خویشاوندی نزدیک و بدون آیینهای پرستش نیاکان. در عوض، بقایای آنها به مواد خامی در جامعهای تبدیل شد که حافظه و هویت فردی در زندگی شهری به تدریج کمرنگ شده بود.
این سنت بیش از ۲۰۰ سال ادامه داشته که نشان میدهد یک تجربه موقتی نبوده و یک سنت فرهنگی تثبیتشده بوده است. ظهور ناگهانی آن که در ماقبلتاریخ چین دیده نشده، ممکن است گواه نحوه تغییر پیوندهای اجتماعی و نگرشها نسبت به مرگ در زندگی شهری باشد. با رها کردن اشیاء استخوانی ناتمام در آبراههها، مردم لیانگژو ممکن است در حال انجام آیینهای نمادین یا عملی مرتبط با واقعیتهای اجتماعی جدید خود بودهاند.
این کشف دیدگاههای پیشین درباره سنتهای تدفین اولیه در چین را به چالش میکشد. استخوانهای شکلدادهشده لیانگژو نشان میدهند چگونه رشد ناگهانی جمعیت و پیچیدگی شهری، نحوه نگرش انسانها به زندگی و مرگ را تغییر داده است.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر