شرق نوشت: یکی از قدیمیترین مؤسسات فرهنگی و انتشاراتی ایران، انتشارات علمی و فرهنگی (فرانکلین) است که در چند سال اخیر حال و روز خوبی نداشته و با دشواریهای مدیریتی و مالی فراوان مواجه بوده و تا مرز تعطیلی نیز پیش رفته است اما با حضور ترکیب تیم مدیریتی جدید از اواخر سال گذشته بهتدریج امید به احیای این مؤسسه دیرینه افزایش یافته و این روزها شاهد رونق دوباره انتشارات علمی و فرهنگی هستیم.
به این بهانه با سیدجمال هادیان، مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی، درباره تحولات اخیر این مؤسسه گفتوگو کردهایم.
آقای هادیان این روزها حال و روز علمی و فرهنگی چگونه است و با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکند؟ وضعیت این شرکت هنگامی که شما تحویل گرفتید، چگونه بود و چرا حاضر به پذیرش مسئولیت یک شرکت فرهنگی ورشکسته با انبوهی از بدهیها شدید؟
همانگونه که اشاره کردید، انتشارات علمی و فرهنگی در سالهای گذشته دچار دشواریهای مالی و مدیریتی بسیاری شده و تا مرز ورشکستگی و تعطیلی پیش رفته است تا جایی که کمتر کسی تمایل به پذیرش مسئولیت داشت و اگر نبود انگیزههای فرهنگی و عشق به پدیدآوری و عرق ملی، من هم نمیپذیرفتم.
مدیریت در یک شرکت خودگردان آنهم از نوع فرهنگی با انبوهی از دشواریهای تلنبار شده کار حضرت فیل است.
باید بگویم بعد از آنکه دولت آقای پزشکیان مستقر شد، از من هم با توجه به سوابقی که داشتم، برای حضور در برخی از ارکان وزارتخانهها دعوت شد اما ترجیح دادم به پدیدآوری در ساحت فرهنگ ادامه دهم. زمانی که از طریق یکی از دوستانم از وضعیت بغرنج انتشارات علمی و فرهنگی مطلع شدم که بعد از ۷۰ سال به روزگار عجیبی دچار شده و نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد، حقوق کارکنان عقب افتاده، توان پدیدآوری و تولید فرهنگی را از دست داده و ناتوان شده است، با خود گفتم: «اگر مرد میدانیم و از دشواری بیمی نداریم، این مسئولیت را بپذیریم و از تجربه و توانمندیهای فرهنگی خود برای احیای یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مؤسسات فرهنگی کشور، استفاده کنیم تا شاید باقیات الصالحاتی از ما به یادگار بماند».
معتقدم مدیریت در دولت با بودجههای معین و مصوب کار دشواری نیست اما مدیریت در یک شرکت خودگردان آنهم از نوع فرهنگی با انبوهی از دشواریهای تلنبار شده کار حضرت فیل است. اینجاست که دانش مدیریت و اراده و جسارت و درایت و خلاقیت افراد در بازکردن گرههای کور مشخص میشود. چنین حسی من را متقاعد کرد که مدیرعاملی این مؤسسه را با وجود همه بدهیها و انبوهی از مشکلات ساختاری و حقوقی بپذیرم.
در اینجا دوست دارم گریزی نقادانه به سازوکار مدیریت در دولت بزنم. شوربختانه ما در دولتهای متوالی در تربیت مدیران ششدانگ، با جرئت و جسارت، خلاق، صاحب ایده و عملگرا که مدیریت راهبردی بدانند و با سرعت و دقت تحولی ایجاد کنند، موفق نبودهایم. متأسفانه بیشتر مدیران در همه ردهها ترجیح میدهند «به سری که درد نمیکند، دستمال نبندند» و تغییر و تحول بنیادی ایجاد نکنند، چون معتقدند کارنامه آنها باید عاری از فراز و فرود یا سؤال و جواب نهادهای نظارتی باشد، پس لازم نیست عملگرا باشند!
من هم با فراغت از انگیزههای مالی یا شهرت مدیریتی ترجیح دادم که مسئولیت سنگین این شرکت فرهنگی را با وجود بدهیهای سنگینی که داشت، بپذیرم. بیتردید میگویم در ایران کسی نیست که از سواد خواندن و نوشتن تا مدارج بالای علمی برخوردار باشد اما با واسطه یا بیواسطه از کتابهای علمی و فرهنگی استفاده نکرده باشد.
انتشارات علمی و فرهنگی در این ۷۰ سال بیش از پنج هزار عنوان کتاب منتشر کرده است. زمانی بوده که کتابهای درسی و دانشگاهی در اینجا تهیه و تدوین میشده است. بسیاری از کتابهای مشهور و مرجع ادبی، تاریخی، فلسفی، روانشناسی و تاریخ علم در این انتشارات تهیه شده و بیتردید در طول تاریخ نشر کشور، یکی از چهار نهاد فرهنگی برجسته بوده است. تقریبا اغلب مشاهیر بزرگ کشور یک دورهای با این انتشارات به صورت مقطعی یا دائم در قالب نویسنده، مترجم، ویراستار، نمونهخوان یا مصحح همکاری داشتهاند.
انتشارات علمی و فرهنگی میراث گرانقدری از آثار مکتوب، صوتی، تصویری و موزهای است که باید حفظ و حراست شود. چنین مؤسسهای را نه میتوان تعطیل کرد و نه در آن تغییر ماهوی ایجاد کرد. راهی جز احیای مجدد آن وجود ندارد. برای مثال نمیتوانیم بگوییم چون تخت جمشید هزینه نگهداریاش بیش از درآمدش است، پس باید آن را جمع کنیم! یا مثلا بگوییم عمارت عالیقاپو و میدان نقش جهان چون اقتصادی نیست، پس آنها را تخریب و جمع کنیم! انتشارات علمی و فرهنگی نیز یکی از آثار میراث فرهنگی است که برای ادامه فعالیت آن فقط یک راهحل وجود دارد و آنهم بازگشت به دوران شکوفایی خویش است. این انتشارات یکی از ستونهای سقف بلند فرهنگ مکتوب در ایران است، مگر میشود ستون را تخریب کرد یا چیزی از آن کاهید یا چیزی به آن افزود، قطعا سقف فرومیریزد!
آقای هادیان، چرا این انتشارات به این روز افتاده است؟
اینکه انتشارات به این روز افتاده است، دلایل مختلفی دارد اما مهمترین دلیل آن، دولتیبودن آن است. مشکلی که گریبانگیر دیگر شرکتهای دولتی هم هست، اعم از صنعتی، خدماتی و فرهنگی. وقتی شرکتها مطمئن میشوند که حسابوکتابی در کار نیست، دیگر عملکرد درستی نخواهند داشت. ضمن اینکه شرکتهای دولتی شرایطی دارند که رقابت با شرکتهای خصوصی را از آنها سلب میکند و این یک گرفتاری بزرگ است. به همین دلیل است که دولت در پی واگذاری شرکتهای دولتی و خروج از بنگاهداری است و تصمیم درستی است.
متأسفانه در دولت نگاه دقیق و قابل تفکیکی به شرکتهای عملکردی وجود ندارد! مثلا به انتشارات علمی و فرهنگی همانگونه نگاه میشود که به شرکتهای تولید زغال سنگ، نفت و پتروشیمی! درصورتیکه این شرکتها از یک جنس نیستند. من اعتقاد دارم ارزشهای معنوی و حتی ارزشهای غیرمستقیم مادی شرکتهایی مانند انتشارات علمی و فرهنگی از شرکتهای نفتی و پتروشیمی و فولاد فراتر است. دلیلش هم واضح است. نهادهای فرهنگی تأثیرگذار مانند انتشارات علمی و فرهنگی روی ذهن و فکر و فرهنگ انبوهی از مردم تأثیر میگذارد و تضمینکننده آینده و سرنوشت نسل حاضر و آتی هستند اما مخاطب شرکتهای اقتصادی و صنعتی فقط گروهی خاص از مخاطبان هستند. اگر دولتمردان با این نگاه به موضوع نگاه کنند، باید مؤسسات فرهنگی تأثیرگذاری چون انتشارات علمی و فرهنگی را بر سرشان بگذارند و حلواحلوا کنند و به آن ببالند.
مؤسساتی مانند انتشارات علمی و فرهنگی، انتشارات امیرکبیر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمونههای ارزشمندی از چنین مؤسساتی هستند که ریشههای عمیقی در فرهنگ و اجتماع ایران دارند و در طول حیات خویش تأثیرگذار بودهاند.
این انتشارات کتابهای ارزشمند و پرمخاطب بسیار زیادی را طی دههای گذشته منتشر کرده که بسیاری از آنها کتابهای مرجع هستند؛ از مجموعه کتابهای ویل دورانت گرفته تا هزار سال نثر پارسی و صدها کتاب مشهور و پرمخاطب دیگر. متأسفانه دولتیشدن این انتشارات طی دههای گذشته و سپس سوءمدیریتهای متوالی، این انتشارات را به این روز انداخته که نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان بدهی داشته باشد! فعالیتهایش دچار رکود و سکون شده و ارزش و اعتبارش تنزل پیدا کرده! اما ما در چنین شرایط دشوار و طاقتفرسایی، با برنامه مدون برای احیای این تن نیمهجان، این مسئولیت دشوار را پذیرفتیم. اغلب دوستان و حتی سهامداران چندان امیدوار نبودند که انتشارات احیاشدنی باشد، آنهم در زمان نزدیک! اما ما معتقد بودیم در مدت یک الی دو سال، قابلیت احیای انتشارات وجود دارد.
لطفا درباره برنامههایی که برای احیای این مؤسسه داشتید، بیشتر توضیح دهید. دقیقا چه کارهایی انجام دادید؟
وضعیت انتشارات علمی و فرهنگی در بدو ورود ما شبیه اتومبیل قدیمی و خرابی بود که با انبوهی از مسافران خارج از ظرفیت در جادهای سنگلاخ به آرامی حرکت میکند، درحالیکه عدهای از اطراف جاده به آن سنگ میپرانند. در چنین شرایطی، هم باید مسافران اضافه را پیاده میکردیم، هم اتومبیل در حال حرکت را تعمیر و باک آن را پر از سوخت میکردیم! هم حواسمان به مسیر و موانع آن بود و هم با سنگپرانان کنار آمده و مذاکره میکردیم یا با لطایفالحیلی آنان را دفع میکردیم. مثال دیگر آن است که ما با کوه یخی مواجه بودیم که فقط نوک آن از آب بیرون بود و چارهای جز شکافتن آن تا اعماق و عبور از آن نداشتیم. با علم به چنین شرایطی چهار برنامه عملیاتی و توسعهای تدوین کردیم و به اجرای آن پای فشردیم.
اول نسبت به اصلاح فرایندهای ازدسترفته شرکتداری و مالی اقدام کردیم. کاری بسیار صعب و سخت که در طول شش ماه انجام شد. دوم باید بدنه فربه را کوچک و چابک و کارآمد میکردیم. یکی از مضرات شرکتهای دولتی این است که فربه میشوند و چون دولتی هستند، باید سیستمهای اداری و مالی و پشتیبانی بزرگی داشته باشند، در انتشارات هم روند به این صورت بود.
سوم تولید را تنوع بخشیدیم و توسعه بازار را در اولویت قرار دادیم. در این بخش، عرصههای نوین تولید محتوا ازجمله کتاب الکترونیکی، صوتی، تصویر و تولید کتاب تکنسخهای براساس سفارش مشتری را در دستور کار قرار دادیم.
چهارم مولدسازی داراییهای موجود شرکت (داراییهای ملموس و غیرملموس) متناسب با اهداف فرهنگی را آغاز کردیم. این انتشارات علاوه بر داراییهای مادی مجموعهای از داراییهای معنوی ارزشمند دارد که باید در فرایند مولدسازی برای همه آنها کاربری تعریف شود، از چاپخانه و فروشگاههای کتاب گرفته تا ساختمان مرکزی و پارکینگ و خودروهای مستهلک و موزه و آرشیو 70ساله از اسناد بسیار ارزشمند.
ما در ابتدا آمدیم آنچه از فرایندهای حقوقی، ثبتی، مالی، مالیاتی و بیمهای بر زمین مانده را بهروز کردیم، فرایندی بسیار سخت و طاقتفرسا! شامل یافتن و ثبت اسناد مالی سالهای پیشین، تدوین و بهروزرسانی صورتهای مالی و تنظیم گزارشهای مالی قابل استناد. سپس نوبت رسید به کوچکسازی بدنه با تدوین ساختار جدید و کاهش پستهای سازمانی و متعاقب آن کاهش ۲۱ درصدی کارکنان مزدبگیر. همچنین دو شرکت زیرمجموعه شامل «شرکت چاپ و نشر کتیبه» و «شرکت بازرگانی کتابگستر» که کارایی خود را از دست داده بودند، در شرکت مادر ادغام کردیم.
انتشارات علمی و فرهنگی صاحب چاپخانهای است که بیش از دو دهه خدمات ارائه میکرد اما با تغییر پارادایم چاپ پرتیراژ به چاپ کمتیراژ در سالهای اخیر، کارایی خود را بر اساس اصل فایده هزینه از دست داده بود. چاپخانه بزرگی با بیش از ۱۰ هزار مترمربع وسعت که عمده تجهیزاتش از رده خارج و مستهلک بود و نمیتوانست با بخش خصوصی رقابت و خدمات بهینه ارائه کند.
این نکته را هم بگویم که از عجایب حوزه نشر آن است که همه فکر میکنند یک ناشر حتما باید چاپخانه مخصوص به خود داشته باشد! مثل این است که برای تأمین شیر روزانه خانواده گاو بخریم، بعد از آن برای چرای گاو مزرعه یونجه بخریم و این دور و تسلسل باطل ادامه یابد. صنف چاپ و صنف نشر دو صنف مجزا از همدیگر هستند. از معضلات بزرگ سالهای اخیر این است که بسیاری از ناشران، چاپخانههای افست تأسیس کردهاند.
این نوع چاپ برای تیراژهای بسیار زیاد مناسب است. در صورتی که شرایط فعلی به نحوی است که تنوع عناوین کتاب باید بالا باشد و شمارگان بر اساس تقاضای بازار تنظیم شود. در همین مسیر و با اتکا به قوانین بالادستی و تشریفات قانونی، تجهیزات بلااستفاده یا مستهلک و ناکارآمد چاپخانه در معرض فروش گذاشته شد و تجهیزات کارآمد و بنای چاپخانه، به یکی از افراد معتبر صنف چاپخانهداران اجاره داده شد. با این کار نه تنها جلوی ضرر گرفته شد، بلکه درآمدی هم برای شرکت ایجاد کردیم.
ضمن اینکه در ازای فروش تجهیزات مستهلک، چاپخانه دیجیتال در ساختمان مرکزی انتشارات فعال شد که هر هفته حداقل سه کتاب چاپ میکند. این اقدام از آن دست اقداماتی بود که جرئت و جسارتی مثالزدنی را طلب میکرد و به سادگی ممکن نبود. یکی دیگر از برنامههای مولدسازی، فعالسازی فروشگاههای چهارگانه انتشارات بود. ساعت کاری این فروشگاهها به دلیل دولتیبودن منطبق با ساعت کاری بخشهای دولتی بود و در بسیاری از ساعتهای پررفتوآمد، تعطیل بودند و البته نیاز به بازسازی و سرمایهگذاری هم داشتند.
از این منظر فروشگاههای انتشارات علمی و فرهنگی در مشارکت با افراد شاخص بازار کتاب در قالب مشارکت، احیا و سودآور شدند بدون اینکه هزینهای بر گردن انتشارات تحمیل شود. در این شیوه هم درآمدی برای انتشارات ایجاد شد، هم هزینههای حقوق، بیمه، مالیات و خدمات کاهش پیدا کرد و هم انتظار میرود فروشگاههای علمی و فرهنگی پویاتر شوند چون بخش خصوصی انگیزههای بیشتری برای تحرک و فعالیت در بازار دارد.
بزرگترین فروشگاه انتشارات علمی و فرهنگی مشهور به فروشگاه گلفام واقع در خیابان نلسون ماندلا بعد از مدتها تعطیلی، مجدد احیا شد و امروز علاوه بر کتاب، سایر محصولات فرهنگی، هنری، صنایع دستی و نوشتافزار را عرضه میکند اما مهمترین تغییری که اینجا رخ داد، این است که بعد از سالهای طولانی انبار راکد کتابهای علمی و فرهنگی در منطقه سرخهحصار، به طبقه فوقانی فروشگاه گلفام منتقل شد.
در انبار قدیمی واقع در منطقه سرخهحصار، کتابها دپو شده و برخی از آنها آنقدر آنجا مانده بود که به کتابهای دستدوم یا از رده خارج تبدیل شده بودند. تمام کتابهای قابل استفاده پس از گندزدایی و گردزدایی، از نو بستهبندی شد و طی دو ماه به طبقه فوقانی فروشگاه گلفام منتقل شدند؛ امروز این نوید را میدهم که در هفتههای آتی انبار مدرن انتشارات را در کنار مرکز توزیع و فروش مجازی و فیزیکی در طبقه دوم این فروشگاه افتتاح میکنیم و بدین ترتیب تمرکز بیشتری در توزیع و فروش انتشارات ایجاد خواهد شد.
آیا فرایند مولدسازی کماکان ادامه دارد؟ و اگر جواب مثبت است کدام بخشها؟
فرایند مولدسازی فرایندی همیشگی است که هیچگاه متوقف نخواهد شد زیرا عامل پویایی و تحرک است اما آنچه مسلم است فرایند مولدسازی داراییهای غیرمنقول انتشارات تا پایان سال نیز ادامه خواهد داشت. به زودی سه طبقه از ساختمان انتشارات را که پس از کوچکسازی ساختار بدون استفاده بود به فضای کار اشتراکی مرتبط با حوزه نشر و فرهنگ و فناوری تبدیل خواهیم کرد.
جوانان و همه افرادی که تمایل دارند در حوزه فرهنگ و فناوری فعالیت داشته باشند، میتوانند از این محیط استفاده کنند. این اقدام علاوه بر ایجاد درآمد پایدار، روابط متقابل ما را با علاقهمندان این حوزه برقرار خواهد کرد و انتشارات علمی و فرهنگی میتواند مانند پدر از جوانان خوشذوق و مستعد حمایت کند. نکته دیگر احیای شرکت فرهنگفیلم تهران، یکی از شرکتهای زیرمجموعه انتشارات علمی و فرهنگی است که به دلیل ماهیت و آیندهای که دارد، سعی کردیم آن را حفظ و احیا کنیم.
این شرکت دارای دو استودیوی بزرگ و مجهز است که اکنون فعال شده و اولین سری از برنامههای آن با عنوان «سرّ دلبران» با موضوع فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی تولید شده است که در آینده نزدیک از پلتفرمهای توزیع و پخش محتوا، قابل مشاهده خواهد بود. امیدواریم شرکت فرهنگفیلم به زودی به مرجع سینمای اقتباسی با موضوع فرهنگ و تمدن ایرانی تبدیل شود و همکاری مستمر و خیرخواهانهای میان این انتشارات و حوزه سینما شکل گیرد.
البته مولدسازی به همین جا ختم نمیشود. اگر حمایت سهامداران ادامه یابد در سال آتی سراغ مولدسازی اسناد (مکتوب، صوتی، تصویری) خواهیم رفت و این اسناد ارزشمند را در اختیار پژوهشگران قرار خواهیم داد.
با این وضعیت آیا به سودآوری در آینده هم اندیشیدهاید؟
تا سودآوری را در چه چیز تعبیر کنید! همین که مؤسسهای بتواند حتی به قدر سر سوزنی در شکلگیری اخلاق و ارتقای فرهنگ و دانش جامعهای مؤثر باشد سودآور بوده است؛ نکتهای که شوربختانه درک آن در منظر سیاستگذاران ما دشوار مینماید اما اگر منظور از سود صرفا سود مادی باشد باید گفت سودآوری از طریق محصولات فرهنگی در شرایط پیچیده اقتصادی بسیار کار سختی است.
در شرایطی که بسیاری از شرکتهای تولیدی و خدماتی کشور در حال ورشکستگی هستند، سودآورکردن یک مؤسسه ورشکسته، آن هم از نوع فرهنگی، شاهکار بزرگی خواهد بود. خیلی امیدوارم که با همت همکارانم در مجموعه انتشارات علمی و فرهنگی و تشویق اهالی فرهنگ و هنر و ایراندوستانی که همچنان دلشان با انتشارات است، این مجموعه به زودی سودآور شود.
باید بدانید که انتشارات علمی و فرهنگی در قلب و روح مردم ایران در در هر کجای دنیا که باشند، رخنه کرده است. هفتهای نیست که تماسی از ایراندوستان خارج از کشور نداشته باشم؛ کسانی که تمایل دارند به این مجموعه کمک کنند. کسانی که سالهاست از ایران خارج شدهاند اما همچنان با کتابهای این مجموعه مأنوساند و هر گاه خبری از وضعیت نابسامان این شرکت و بدهکاری این مؤسسه میشنوند، اشک میریزند و میگویند میخواهیم به شما کمک کنیم.
در حال حاضر کجای مسیر احیای انتشارات قرار دارید؟
در این هشت ماهی که در این مجموعه حضور داریم، با چنگ و دندان کار کردیم تا بتوانیم این شرکت انتشاراتی دیرینه را احیا کنیم و سروسامان دهیم. ما برای عبور از این مرحله خون دلها خوردهایم و یکتنه ایستادهایم و اینها همه در حالی بود که شرکت انتشارات علمی و فرهنگی از جنگ 12روزه رژیم صهیونسیتی آسیب فراوان دید و به اجبار یک ماه تعطیل شد اما مثل همیشه چون ققنوس یکه و تنها از خاک برخاست و به دشواری سر پا ایستاد. امیدوارم اهالی فرهنگ و هنر و دولت نیمنگاهی به این درخت پربار داشته باشند تا مسیر را ادامه دهیم و به مقصد برسیم.
آیا در کوران این همه مشکلات انباشته موفق شدید زیرساختهای علمی انتشارات را هم احیا کنید؟
بله، ما توانستیم برخی از ساختارهایی را که از بین رفته یا ضعیف شده بود مجدد احیا کنیم. به طور مثال شورای علمی انتشارات به عنوان یکی از ارکان اساسی حوزه محتوا احیا شد، فرایند دریافت کتابهای بهروز از ناشران معتبر جهان آغاز و در شورا بررسی و تصویب شد، مترجمان درجه یک کشور به انتشارات دعوت شدند و در حال ترجمه آثار جدید هستند، مؤلفان درجه یک کشورمان دوباره با ما قرارداد بستهاند و به زودی کتابهای جدید انتشارات علمی و فرهنگی وارد بازار میشود. برای ترجمه معکوس آثار به زبانهای دیگر هم توافقاتی انجام دادهایم که به تدریج اخبار آن را خواهید شنید.
وارد حوزههای فناوری و هوش مصنوعی هم شدهایم. «دستیار هوشمند آریو» را طراحی کردیم که به مخاطبان و دوستداران کتاب درباره کتابهای انتشارات علمی و فرهنگی مشاوره میدهد، سایت جدید انتشارات هم که بر مبنای هوش مصنوعی طراحی شده هفته آتی رونمایی میشود و خدمات فرهنگی هوشمند ارائه خواهد داد. همه اینها نشانههای احیای یکی از کهنترین مؤسسات انتشاراتی کشور است.
از کتابهای چاپ جدید چه خبر؟
این روزها کتابهای جدیدی منتشر کردهایم. مثل کتاب «غار کلماکره» که روایتی بسیار شیرین و جذاب از یکی از گنجینههای ارزشمند کشور است و برای اولینبار ارزشهای این گنجینه بزرگ و البته به غارت رفته به صورت کتاب درآمده است. به مناسبت هزاروپانصدمین سالروز میلاد پیامبر، مجموعه سهجلدی و بسیار شیرین و جذاب پیامبر، اثر زینالعابدین رهنما، را بازآرایی و منتشر کردهایم. برای سیوششمین بار، نهجالبلاغه ترجمه دکتر شهیدی با آرایش جدید وارد بازار شده است.
کتابهای افسانههای مدرنیته، فلسفه انفورماسیون، ادیان باستان و مرلوپونتی به تازگی منتشر شده و تا پایان سال ۱۴۰۴، ۱۵ عنوان کتاب چاپ اول و صد عنوان کتاب تجدیدچاپ را که سالها در بازار موجود نبود، منتشر خواهیم کرد.
البته تولیدات انتشارات علمی و فرهنگی به همین جا ختم نمیشود بلکه با احیای شرکت فرهنگفیلم، استودیوهای صدا و تصویر این انتشارات فعال شده و بهزودی کتابهای صوتی در حوزههای مختلف تولید و منتشر خواهد شد و از طریق سکوهای پخش و توزیع محتوا در دسترس مردم شریف ایران قرار خواهد گرفت.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر