عصر ایران ؛ علی نجومی ــ همراه با وزیدن باد مدرنیسم و تجدد خواهی در عهد ناصرالدین شاه قاجار به تدریج انجمن های مخفی در تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران شکل گرفتند که هدفشان شکل دهی به افکار سیاسی و اجتماعی و نوعی مبارزه مخفی علیه استبداد حکومت قاجار بود. یکی از این مجامع و به تعبیری اولین آن ها انجمن اخوت بود که در سال 1265 خورشیدی یعنی 10 سال قبل از ترور ناصرالدین شاه تاسیس شد.
پایهگذار این انجمن علی ظهیر الدوله وزیر و داماد ناصرالدین شاه و جانشین صفی علیشاه از اقطاب صوفیه بود. شالوده این انجمن همچون دیگر محافل فراماسونری، توسط صفی علیشاه سر سلسله دروایش صفی علیشاهی بر پایه سه اصل برابری-برادری-آزادی بنا شده بود که 7 ماه پس از مرگ صفی علیشاه، در سال 1279 خورشیدی و با عضویت 110 نفر، توسط ظهیر الدوله به صورت رسمی و علنی افتتاح شد.
ظهیرالدوله و همسرش فروغالدوله با شروع جنبش مشروطه به آزادیخواهان پیوستند و در رویداد به توپ بستن مجلس خانهشان ویران شد.بعد از این اتفاق ظهیرالدوله و همسرش دیگر اکثر وقت خود را در باغ جعفرآباد در شمال تجریش گذارندند.او بعدها خانقاهی با نام ظهیرالدوله صفاعلی ساخت که تبدیل به مامنی برای دراویش صفی علیشاهی شد.
وقتی که علیخان ظهیرالدوله در روز جمعه ششم تیر ۱۳۰۳ خورشیدی (بیست و چهارم ذیقعده ۱۴۴۲ قمری) در اثر سکته قلبی در باغ خود در جعفرآباد شمیران درگذشت و در جوار باغ خود در قبرستان عمومی که بین تجریش و امامزاده قاسم واقع بود، دفن گردید. سابقاً در این محل گورستان کهنهای قرار داشت و بعدها خانقاه ظهیرالدوله (صفاعلی) نیز به همین محل منتقل شده بود. اما پس از دفن ظهیرالدوله، مریدانش، این گورستان قدیمی و خانقاه را «آرامگاه ظهیرالدوله صفاعلی» خواندند.
محل دفن ظهیرالدوله صفاعلی، درست در زیر درختی بود که داغداغان نامیده میشد و ظهیرالدوله صفاعلی در طی ایام حیات خود، اغلب در سایه همین درخت مینشست. وی قبل از دفن، به وسیله مولوی رشتی که بعدها خود او هم در همینجا دفن گردید، تغسیل گردید و انجمن اخوت، این قبرستان عمومی را محصور ساخته و قبرستان (ظهیرالدوله صفاعلی) نامیدند.
از آنجا که ظهیرالدوله صفاعلی مورد قبول اکثر طبقات اجتماعی بود، بسیاری از هنرمندان، سیاستمداران و دانشمندان وصیت کردند در این آرامگاه دفن شوند که از آن میان می توان به اسامی زیر اشاره کرد:
ایرج میرزا در سال ۱۳۰۴ و درویش خان در سال ۱۳۰۵ نخستین هنرمندانی بودند که در این گورستان به خاک سپرده شدند و پس از آن بسیاری از هنرمندان در این مکان دفن شدند.
در قسمت شمالی گورستان قبر کشیده و بزرگی در زیر یک طاقی بالای دو یا سه پله خود نمایی میکند. این قبر محمدتقی بهار ملقب به ملک الشعراء بهار، ادیب، شاعر، نویسنده روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی است. بالاتر از قبر وی، قبر ایستاده و زیبایی قرار دارد به نام شادروان دکتر محمدحسین لقمان ملقب به لقمانالدوله و معینالاطبا، موسس مدرسه طب در سال ۱۲۹۷ و اولین رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و پزشک برجسته ایرانی. این قسمت ابتدای راهی است که بسیاری از شاعران و بزرگان ادب ایران را در دل خود جای داده است.
مزار رهی معیری غزلسرای بزرگ معاصر که روایت عاشقیش با مریم فیروز دختر فرمانفرما شهرت عالمگیر دارد سازه ای شبیه به مزار رباعی سرای جاودانه ایران عمر خیام دارد. البته مزار رهی درون یک محفظه شیشه ای قرار گرفته است.حسین یاحقی نوازنده ویولن ایرانی از دیگر مشاهیر موسیقی ایران به شمار میرود که در این مکان خفته است. او آهنگساز، نوازنده ویولن و کمانچه و رهبر ارکستر بود.
رضا محجوبی برادر مرتضی محجوبی از خانوادهای هنری بود. پدر وی نی و مادر وی پیانو مینواختند. او نوازنده ویولن و آهنگساز ایرانی بود و در سال ۱۳۳۳ در گذشت و مهمان ابدی این باغ شد. داریوش رفیعی خواننده ایرانی که به خاطر شعر «زهره» «شب انتظار» و «گلنار» بسیار معروف بود، در سال ۱۳۳۷ به هنرمندان باغ ظهیرالدوله پیوست. بانو قمرالملوک وزیری، اولین خواننده زن ایرانی، در مرداد ۱۳۳۸ در این خاک آرمید. او به پرآوازهترین خواننده اشعار سنتی ایران معروف است.
روحالله خالقی آهنگساز «با بهار دلنشین» و «ای ایران» و نویسنده کتاب موسیقی ایران است. قبر وی در حصاری فلزی، در کنار گلدانی فلزی، در گوشه قبرستان ظهیرالدوله جای گرفته است. مرتضی محجوبی با شکل پیانویی در بالای قبرش با کلمه افسوس روی آن، مهمان همیشگی خاک ظهیرالدوله است. فروغ فرخزاد پری غمگین شعر معاصر ایران هم که در بهمن ۱۳۴۵ در گذشت، نیز در این مکان دفن است.البته مشاهیر دیگری هم در این گورستان خفته اند که در این مجال مختصر امکان آوردن نام همه آن ها نیست.
اگر خیابان دربند در بالای میدان تجریش را کمی به سمت شمال بپیمایید بعد از مدتی به کوچه ظهیرالدوله می رسید و وقتی وارد کوچه شوید درب گنبدی شکل و چند رنگ زیبایی توجه شما را به خودش جلب می کند و نشان کشکول و تبرزین دروایش هم در بالای طاقی در خودنمایی می کند. البته بازدید برای عموم فقط در روزهای پنج شنبه از قرار زیر مقدور است:
برای خانمها از ساعت ۱۰ تا ۱۲ و برای آقایان از ساعت ۱۳ تا 15
آخرین فرد از انجمن اخوت، درویش رضا بود که او نیز پس از سیل سال ۱۳۶۶ سکته کرد و از دنیا رفت. امروز اثری از این انجمن نیست. سالها پس از فوت درویش رضا این گورستان توسط همسر و پسر وی اداره میشد. بنا به گفتههای ساکنین قدیمی این محله، مراسمی در این مکان اجرا میشد که امروزه از آن نیز خبری نیست. این مکان که روزی بسیاری پر رفتوآمد بود و صاحبان ذوق و هنر در آن تردد داشتند.
از اتفاقات تلخی که بر سر این گورستان مشهور آمده است باید به سیل تابستان 1366 در شمیران اشاره کرد که صدمه زیادی به سنگ قبرهای این مکان زد.