«خشکسالی» رهاورد خشکسازیهایی است که سر منشا آن بحران مدیریتی است. خشکی تالابها که به عنوان یک پدیده طبیعی از آن یاد میشود، یکی از چالشهای زیست محیطی است که صرفاً به دلیل کاهش بارشها اتفاق نیفتاده، بلکه این سوء مدیریتها بود که با قطع حق آبه تالابها سناریوی خشکسازی این جاذبههای حیات بخش را در کشور کلید زد.
به گزارش اطلاعات، سیروس زارع دبیر تشکل احیاء کنندگان تالاب بین المللی کمجان با اشاره به اینکه ایران تقریباً روی کمربند نیمه خشک زمین قرار گرفته، اظهار میکند: میانگین بارشها در گذشته ۳۳۰میلی متر و در حال حاضر ۲۵۰ میلیمتر است، این نشان میدهد که ما با دستکاریها و تخریب عرصههای طبیعی، جنگلها و مراتعمان را با آسیب جدی مواجه کردیم.
وی میگوید: ما با ندانم کاریهایمان شرایط طبیعی تقویت بارشها را با خلل مواجه کردیم و نتیجه این اقدامات ارزیابی نشده انسانی، منجر به نابودی داشتههای سرزمینیمان شده، منابع طبیعی و عرصههای محیط زیستی ارزانترین منابع سهل الوصول برای بارگذاری بیش از حد توان اکولوژیکی بر عرصههای طبیعی است و همین امر باعث شده که ما این داشتهها را از دست بدهیم و میزان بارشها را کم کنیم.
او معتقد است: وقتی میزان بارشها از ۳۳۰ به مرز ۲۵۰ میلیمتر و حتی کمتر از این رقم در بارشهای سالانه رسیده، نشان میدهد که ما مرتکب اشتباهات محاسباتی شده ایم، زیرا نتوانستیم عرصههایی را که به تقویت ابرها کمک میکردند، حفظ کنیم.
این فعال محیط زیست، از دیگر عوامل بروز خشکسالیهای حاکم بر کشور را سدسازیهایی میداند که منجر به گسست در حوضههای آبی شد و پیامدش خشکی تالابهایی است که نقشی حیاتی در سلامت جامعه دارند.
زارع میگوید: ما تعادل بخشی و شرایط آب و هوایی تالابها را از دست دادیم و خشکی گستره وسیعی از تالابهای کشور نظیر تالابهای فارس، اصفهان، ارومیه، سیستان و بلوچستان و کرمان نتیجه همین سو مدیریت فاجعه بار منابع آب و متهم ردیف اول این فاجعه زیست محیطی است. همین امر باعث شده تا زیستگاههایی که میتوانستند بیماریها را به صورت طبیعی کنترل و سلامت زیستی زیستی و جامعه انسانی را حفظ کنند با سدسازیها وعدم مدیریت در این حوزهها به ورطه نابودی برده ایم.
به گفته وی، کاهش بارندگیها نتیجه اقداماتی است که شهرهای و روستاهای ما را با مشکلات جدی حتی در حوزه آب شرب مواجه کرده است.
به زعم وی؛ وقوع فرونشستها و پیدایش فروچالهها در همدان، بختگان و اصفهان و سایر نقاط نتیجه تخلیه آبخوان هاست، زیرا ما نتوانستیم منابع را به درستی مدیریت کنیم، ما با برداشت بیرویه آب، سرزمینمان را به سمت میرایی پیش بردیم.
زارع تصریح میکند: چرا در بخش تالاب ها، نگاهمان به سمت بهبود وضعیت کیفی و کمی و توسعه و پایداری تالابها تغییر نمیکند؟ طرحهای کلیشهای با حیف و میل منابع در حوزه مدیریت آب سالهاست که گریبانگیر آب و خاک کشور شده، چرا؟
چون ما حاضر نیستیم در مدیریت منابع آب به دنبال راهکاری جدید باشیم، ما هیچگاه تجربه سایر کشورها را برای فرار از بحران آب جدی نگرفتیم و با استمرار کشتهای آب بر، منابع آبیمان را حیف و میل کرده و آنرا ترویج کردیم. نتیجه این کم توجهی ها، قیمت محصولاتیست که در بازار فروش محصولات کشاورزی تولیدی حتی بهای آب مصرفیمان را هم تامین نمیکند.
دبیر تشکل احیاء کنندگان تالاب بین المللی کمجان تاکید میکند: وقتی ارزش و بهای واقعی آب در قیمتگذاری محصولاتمان لحاظ نمیشود عملاً بحث مدیریت آب از چرخه حفظ آب فاصله میگیرد و نتیجه آن، این وضعیت فعلی است که با آن مواجهیم.