عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - در تابستان ۱۹۶۹، دو کشور کوچک و همسایه در آمریکای مرکزی، السالوادور و هندوراس، درگیر بحرانی شدند که تاریخ فوتبال و سیاست را به هم پیوند داد. این درگیری که به جنگ فوتبال (Soccer War) معروف شد، نمونهای نادر است که مسابقات فوتبال، اگرچه مستقیماً عامل جنگ نبودند، به عنوان جرقهای تاریخی تنشهای دیرینه را شعلهور کردند.
زمینههای تنش
در دهۀ ۱۹۶۰، هندوراس با مهاجرت گسترده السالوادوریها مواجه شد. بسیاری از آنها به دنبال کشاورزی و به امید یافتن زمینهای خالی به این کشور آمدند. این مهاجرت، در کنار کمبود زمین و فقر اقتصادی، باعث شد تنشهای اجتماعی و نارضایتی محلیها افزایش یابد. کشاورزان محلی هندوراس احساس میکردند مهاجران السالوادوری منابع و فرصتهای شغلی آنها را تهدید میکنند.
مساحت هندوراس بیش از پنج برابر السالوادور است، ولی در سال ۱۹۶۹ جمعیت السالوادور حدود ۴۰٪ بیشتر از هندوراس بود. از آغاز سدهٔ بیستم شمار زیادی از مردم السالوادور به هندوراس مهاجرت کردند و در سال ۱۹۶۹ بیش از ۳۰۰ هزار السالوادوری در هندوراس زندگی میکردند.
هندوراس در سال ۱۹۶۲ قانونی در زمینۀ اصلاحات ارضی به اجرا گذاشت. این قانون از سال ۱۹۶۷ اجباری شد و بیشتر زمینهایی که به صورت غیرقانونی به تصرف مهاجران السالوادوری درآمدهبود در اختیار دولت مرکزی و فرمانداران قرار داد تا دوباره میان بومیان هندوراس توزیع کند. زمینها بدون توجه به ادعاهای مالکیت یا وضعیت مهاجرت، از کشاورزان مهاجر گرفته شد. این امر مشکلاتی برای السالوادوریها و هندوراسیهایی که با هم ازدواج کردهبود، پدید آورد. هزاران کارگر السالوادوری از هندوراس اخراج شدند.
مسائل سیاستهای زمین و مالکیت کشاورزی باعث شد اختلافات به سطحی فراتر از تنش اجتماعی برسد. دولت هندوراس در سیاستهای ارضی خود محدودیتهایی بر زمینهای مهاجران اعمال کرد، که به نارضایتی و اعتراضات السالوادوریها انجامید. این شرایط، یک بستر آماده برای درگیری نظامی و ملیگرایی افراطی ایجاد کرد.
مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۰
در جولای ۱۹۶۹، تیمهای ملی فوتبال السالوادور و هندوراس برای مرحله مقدماتی جام جهانی مکزیک ۱۹۷۰ به مصاف یکدیگر رفتند. بازیها در مدت کوتاهی پرتنش و جنجالی شدند و خشونت میان هواداران و حتی بازیکنان افزایش یافت.
بازی اول در ۸ ژوئیه ۱۹۶۹ در تگوسیگالپا (پایتخت هندوراس) برگزار شد. هندوراس با نتیجه ۱–۰ برنده شد، اما هواداران السالوادوری مورد حمله قرار گرفتند و درگیریهای خیابانی شکل گرفت.
بازی دوم در ۱۵ ژوئیه در السالوادور برگزار شد. السالوادور این بازی را ۳–۰ برد. اما هواداران هندوراسی در این کشور مورد حمله و تحقیر قرار گرفتند. این تقابلها و برخوردها، شعلههای خصومت ملی را دوچندان کرد.
به گفتۀ تاریخنگاران، این بازیها صرفاً جرقهای بودند بر انبار باروت. خشونت و بیاعتمادی عمیق میان مردم دو کشور و دولتها باعث شد یک موضوع ورزشی، به بحرانی با ابعاد نظامی تبدیل شود.
آغاز جنگ
در ۱۴ ژوئیه ۱۹۶۹، کمتر از یک هفته پس از پایان مسابقات، السالوادور به هندوراس حملۀ نظامی کرد. جنگ، که به عنوان «جنگ ۱۰۰ ساعته» نیز شناخته میشود، تنها حدود چهار روز طول کشید، اما خسارات انسانی و اجتماعی زیادی برجای گذاشت. حدود ۲۰۰۰ نفر کشته و بیش از ۱۰۰ هزار نفر آواره شدند و زمینهای کشاورزی و زیرساختها آسیب دید و روابط تجاری دو کشور دچار اختلال شد.
در ایام جنگ، ارتش السالوادور وارد مناطق مرزی هندوراس شد و شهرها و روستاهای مرزی تحت فشار شدید قرار گرفتند. هندوراس نیز در برابر حملات مقاومت کرد، اما عدم آمادگی و ضعف تجهیزات باعث شد بخشهایی از خاک این کشور اشغال شود.
میانجیگری و پایان جنگ
با توجه به بحران انسانی و فشار بینالمللی، سازمان ملل و کشورهای آمریکای مرکزی وارد عمل شدند. میانجیگریهای دیپلماتیک سرانجام باعث شد آتشبس اعلام شود. جنگ به طور رسمی در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ پایان یافت. روابط دیپلماتیک دو کشور تا سال ۱۹۷۷ قطع بود و تنها پس از مذاکرات گسترده، به حالت عادی بازگشت.
پیامدها و درسها
جنگ فوتبال نمونهای نادر از تلاقی ورزش، سیاست و تنشهای اجتماعی است. این رویداد نشان داد که:
1. مسائل اقتصادی و اجتماعی داخلی میتوانند حتی با یک رویداد ورزشی کوچک، به درگیری نظامی تبدیل شوند.
2. ملیگرایی و احساسات جمعی نقش کلیدی در شعلهور شدن تنشها دارند.
3. ورزش، به ویژه فوتبال، میتواند نمایشی از تضادهای اجتماعی و سیاسی باشد، نه صرفاً سرگرمی یا رقابت ورزشی.
با گذشت بیش از پنج دهه از این واقعه، جنگ فوتبال همچنان به عنوان یک نمونۀ تاریخی آموزنده در سیاست و جامعهشناسی ورزش بررسی میشود. تاریخنگاران و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که اگر چه فوتبال عامل مستقیم جنگ نبود، اما روحیۀ رقابت و هیجان جمعی توانست یک بحران قدیمی را به یک فاجعۀ انسانی تبدیل کند.
جمعبندی
جنگ فوتبال، علیرغم نامش که خندهآور به نظر میرسد، یکی از تلخترین وقایع تاریخ آمریکای مرکزی است. از یک سو، فوتبال باعث شد تنشها به چشم بیایند و از سوی دیگر، نشان داد که مسائل اجتماعی و سیاسی نادیده گرفته شده، میتوانند فجایع غیرمنتظره ایجاد کنند. این رویداد همواره در تاریخ فوتبال و روابط بینالملل به یاد آورده میشود و درسهایی دربارۀ هوشیاری سیاسی، مدیریت تنشهای قومی و اجتماعی و قدرت ورزش در جوامع ارائه میدهد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر