شاهد بنیاسدی
روزنامه خراسان
جامعه منتظر تصمیم سیاستمداران نمیماند. مردم وقتی احساس نیاز کنند، راه خودشان را میسازند. حالا هم سالهاست که درصد زیادی، از تلگرام و سایر پلتفرمهای فیلترشده استفاده میکنند، با وجود آنکه روی کاغذ فیلتر است. این «روی کاغذ بودن» مهم است؛ چون نشان میدهد فیلترینگ در بهترین حالت یک خطکشی اداری است.
نتیجه اما نه کاهش استفاده، بلکه جا افتادن فرهنگ دورزدن و عبور از ممنوعیت بوده است. البته که این مسیر، دلیلی شده برای شکلگیری بازار پررونق فیلترشکن فروشی؛ و پولی که مستقیم میرود در جیب فروشندهها و واسطهها. بیهیچ شفافیت و مالیات و نظمی. یعنی هزینه عمومی و فایده خصوصی، یعنی زیان اجتماعی و سود انحصاری یک اقلیت.
اما مهمتر از همه، بحث اجتماعی و روانشناختی ماجراست. وقتی مردم برای یک پیام ساده باید از تونلهای غیررسمی عبور کنند، اعتماد عمومی به سیاستگذاری کاهش مییابد. سرعت پایین اینترنت و دردسرهای دور زدن فیلترینگ، یعنی هر کاربر عادی به صورت روزمره در مقابل ساختارهای حاکمیتی قرار میگیرد.
اساسا چرا یک نظام حکمرانی خودش را باید به صورت بینتیجهای در برابر رفتار عمومی قرار دهد؟ مگر حجم استفاده روزانه از پلتفرمهای فیلترشده مشخص نیست؟ این چرخه معیوب را میتوان با یک تصمیم شجاعانه شکست: رفع فیلتر.
مخالفتهای احتمالی نیز قابل حدس و درک است، نگرانی از شایعات، نگرانی از سوءاستفاده مجرمانه و… اما تجربه نشان داده است که سیاست فیلترینگ، نه شایعه را و نه جرم را مهار نمیکند؛ صرفا آنها را از معرض دید رسمی دور میکند و امکان نقش آفرینی به موقع را کاهش میدهد. اقدام به رفع فیلتر پلتفرمهای پرمخاطب نشانه عقبنشینی نیست؛ نشانه شنیده شدن است.
پیام سادهای که به جامعه منتقل میشود این است که سیستم، صدای کارشناسی را میشنود و در زمان مناسب، تصمیم معقولی میگیرد. اهمیت زمان را دستکم نگیریم، وقوع جنگ ۱۲ روزه که افکار عمومی را حساس کرد، پنجرهای از امکان شجاعت را نیز گشوده است. سیاستمدار باید توان تصمیمگیری داشته باشد. در بزنگاههای اینچنینی، فاصله بین اقدام و بیاقدامی، مساوی است با تفاوت بین همصدایی و واگرایی.
اگر امروز تصمیمی گرفته شود، دولت میتواند خود را همقدم با وعدههایش در انتخابات و نگاه کارشناسی معرفی کند. اگر نه، همان شکاف آشنای میان نسلهای جدید و مسئولان کشور عمیقتر میشود. مسیر سیاستگذاری موثر، از واقعیت میگذرد و نه از آرزو.
قبول کنیم که وقتی مردم به چیزی احساس نیاز داشته باشند، راهش را پیدا میکنند. هنر حکمرانی این است که این نیاز را به مسیر امن و شفاف هدایت کند. در نهایت، امتیازها در سیاست مثل قالبهای یخ هستند، اگر دیر آنها را استفاده کنی، ممکن است آب شوند. اگر با رشد فناوریهای ارتباطی در سالهای پیش رو، اساسا نیازی به بحث و اقدام مسئولان برای رفع فیلترینگ نباشد، نظام تصمیم گیری کشور به شکل گستردهای زیر سوال خواهد رفت.