گل به خودی حاج بابایی در برنامه نود

یادداشت وارده/ یاسر نصرتی:

شب گذشته در برنامه نود بار دیگر همدان تضعیف که نه، برای چندمین بار خفیف شد اما این بار نه بواسطه عادل فردوسی پور بلکه با دفاع بد نماینده به اصطلاح با تجربه همدان که نشان داد در پست دفاع بسیار ضربه پذیر است!

جناب حاج بابایی! شما که نمی توانید تقلب موجود در فوتبال را در رسانه ملی به اثبات برسانید، چگونه بی محابا به قلب فوتبال آلوده ایران حمله می کنید!؟ شما که برای انتشار نامه خودتان چنان برآشفته می شوید و به مجری می تازید که به شما چه نامه مرا منتشر می کنید؟ آیا نمی دانید برنامه نود با میلیونها بیننده عیار شما را می سنجند؟

جناب نماینده! دست مریزاد! همه تجربه ای که مردم از شما می پنداشتند با نیم ساعت گفتگوی تلویزیونی متزلزل شد. آقای حاج بابایی شما نشان دادید با گفتگویی سراسیمه و‌ آشفته ، در این وادی حرفی برای گفتن ندارید! ومردسیاست لحظات سخت نیستید. ایکاش دفاع نمی کردید! دفاع شما گل به خودی بود.

شاید پسندیده این بود که با شهامت می گفتید که من با تمام قدرت پاس را برای مردم همدان آوردم اما عدم نظارت و سوء مدیریت وسیاسی بازیها پاس را نابود کرد!

بی شک مردم دارالمومنین همدان این ادبیات صادقانه و‌شجاعانه را از نماینده مردم همدان انتظار داشتند.

آقای نماینده! شما نماینده مردم همدان هستید اما سخنگوی آنها نیستید. شما می توانید از حق مردم همدان دفاع کنید ولی نمی توانید خود را صاحب عقیده و مالک‌ تفکرات مردم‌ همدان‌ بدانید.

آقای نماینده! شما اگر دلسوز و متعصب این مردم هستید ٬برای اتلاف ده ها میلیارد پول بیت المالی که از کف این مردم رفت ٬فریاد بزنید! اگر مدعی هستید در این خفت پیش آمده مقصر نیستید ، مقصران را بازخواست کنید ،چرا روزه سکوت گرفته اید!

جناب حاج بابایی! رگ گردنتان برای جوانانی تند شود که با هر شکست پاس سرخورده و به عشق فوتبال بازیچه تصمیمات اشتباه، ندانم کاری و مدیریت غلط شدند!

آقای نماینده! مردم همدان، پاس این فرزند ناتنی را دوست می داشتند و برایش مهربانی ها کردند اما نامهربانیهای ناپدریها، پاس را از چشم این مردم انداخت!

آقای حاج بابایی ! یک بار دیگر این برنامه را مجددا در خلوت خود ببینید، شاید وجدان روزهای معلمی شما پذیرفت که از مردم همدان و طرفداران پاس به خاطر همه سهل انگاریها عذر خواهی کنید!

جسد کوهنورد ناپدیدشده پس از دهه‌ها در اورست پیدا شد (فیلم)

تماشاخانه

به بهروز و گوگوش گفتم بیاید نازنین ۲ را بسازیم / گوگوش آرتیسته واقعا، عاشقانه کار می‌کرد / یکی از کارهای سانسور این است که واقعیت را بزک کند (فیلم)

نامه تلخ وزیر آموزش و پرورش که باعث شد کیارستمی از کانون برود (فیلم)

فیلم های دیگر