۰۸ مهر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۸۶۹۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۰۸-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۸۶۹۴
انتشار: ۰۸:۳۰ - ۰۸-۰۷-۱۴۰۴

تأثیر تحصیلات و مدرک تحصیلی بر ازدواج و رضایت زناشویی

تأثیر تحصیلات و مدرک تحصیلی بر ازدواج و رضایت زناشویی
هرچه سطح تحصیلات بالاتر باشد افراد دیرتر ازدواج می‌کنند. ازدواج به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی، روان‌شناسی و اقتصاد قرار گرفته است. ازدواج فقط پیوندی میان دو فرد نیست، بلکه ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
دکترمنیربیگلربیگی روانشناس و مشاور خانواده تاکید کرده است تحصیلات یک دستاورد فردی و یک عاملی اجتماعی است که بر یکی از بنیادی‌ترین روابط انسانی یعنی ازدواج تأثیر می‌گذارد.
 
دکتر منیر بیگلر بیگی معتقد است سطح تحصیلات تأثیر مستقیمی بر سن ازدواج دارد.
 
هرچه سطح تحصیلات بالاتر باشد افراد دیرتر ازدواج می‌کنند. ازدواج به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی، روان‌شناسی و اقتصاد قرار گرفته است. ازدواج فقط پیوندی میان دو فرد نیست، بلکه ترکیبی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
 
در این میان تحصیلات یکی از مهم‌ترین متغیرهایی است که بر کیفیت و پایداری زندگی مشترک اثر می‌گذارد. تحصیلات نقش مهمی در شکل‌گیری جهان‌بینی افراد، انتظارات آنان از زندگی، توانایی‌های ارتباطی و همچنین موقعیت اقتصادی دارد. همه این عوامل به طور مستقیم و غیرمستقیم بر ازدواج و میزان رضایت زناشویی اثرگذار هستند.
 
با گسترش فرصت‌های آموزشی و تغییر نقش‌های جنسیتی در جامعه، اهمیت تحصیلات در انتخاب همسر، زمان ازدواج و کیفیت زندگی مشترک بیشتر از گذشته احساس می‌شود. در دنیای امروز بسیاری از افراد ازدواج را به بعد از پایان تحصیلات عالی موکول می‌کنند و کیفیت زندگی مشترک را در پرتو احترام متقابل، اهداف مشترک و برابری میان زن و مرد ارزیابی می‌کنند.
 
همین موضوع نشان می‌دهد که بررسی تأثیر سطح تحصیلات و مدرک تحصیلی بر ازدواج و رضایت زناشویی ضرورتی انکارناپذیر دارد.
 
تحصیلات به عنوان یک عامل اجتماعی نقش بنیادینی در تعیین مسیر زندگی انسان‌ها ایفا می‌کند. آموزش علاوه بر افزایش مهارت و دانش، ارزش‌هایی مانند استقلال، عقلانیت و برابری را در افراد تقویت می‌کند.
 
این ارزش‌ها می‌توانند کیفیت روابط زناشویی را ارتقا دهند. جامعه‌شناسان تحصیلات را تنها یک دستاورد فردی نمی‌دانند، بلکه آن را عاملی می‌دانند که فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی را طبقه‌بندی می‌کند. از آن‌جا که ازدواج یک رابطه عاطفی و همزمان یک قرارداد اجتماعی است، سطح تحصیلات زوجین تأثیر مستقیمی بر شکل‌گیری و تداوم آن دارد.
 
از نظر نظریه‌های ازدواج، چند دیدگاه مهم مطرح است. نظریه همسان‌همسری یا همسان گزینی بر این باور است که افراد تمایل دارند با کسانی ازدواج کنند که از نظر سطح تحصیلات، فرهنگ و پایگاه اجتماعی شبیه به خودشان باشند.
 
این شباهت موجب هماهنگی بیشتر و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتر می‌شود. نظریه مبادله اجتماعی ازدواج را نوعی مبادله می‌داند که در آن افراد به دنبال بیشینه کردن سود و کاهش هزینه‌ها هستند و تحصیلات به عنوان یک سرمایه مهم در این مبادله عمل می‌کند. 
 
تحصیلات به ترویج ارزش‌های برابری‌طلبانه منجر می‌شود و نقش‌های سنتی در خانواده را به سمت روابط برابر تغییر می‌دهد.
 
سطح تحصیلات تأثیر مستقیمی بر سن ازدواج دارد.
 
هرچه سطح تحصیلات بالاتر باشد افراد دیرتر ازدواج می‌کنند. این پدیده به ویژه در میان زنان قابل مشاهده است، زیرا ادامه تحصیل اغلب موجب به تأخیر افتادن ازدواج می‌شود.
 
ازدواج دیرتر مزایایی همچون بلوغ روانی، استقلال اقتصادی و آمادگی بیشتر برای پذیرش مسئولیت زندگی مشترک را به همراه دارد، اما در عین حال می‌تواند در برخی فرهنگ‌ها با چالش‌هایی مثل کاهش فرصت باروری یا فشارهای اجتماعی همراه باشد.
 
همسان‌همسری آموزشی یکی از برجسته‌ترین الگوهای ازدواج است. زوج‌هایی که سطح تحصیلات مشابه دارند بیشتر یکدیگر را درک می‌کنند، اهداف و ارزش‌های مشترک دارند و سبک زندگی مشابهی را تجربه می‌کنند. در مقابل، تفاوت تحصیلی زیاد میان همسران می‌تواند منجر به اختلاف نظر، تعارض ارزش‌ها و کاهش رضایت زناشویی شود.
 
تحصیلات همچنین در فرآیند انتخاب همسر نقش کلیدی دارد. دانشگاه‌ها و محیط‌های آموزشی به عنوان بسترهایی برای آشنایی و ازدواج عمل می‌کنند. علاوه بر این، تحصیلات نشانه‌ای از پشتکار، توانایی و جایگاه اجتماعی فرد محسوب می‌شود که جذابیت بیشتری در انتخاب همسر ایجاد می‌کند.
 
ارتباط مؤثر و توانایی حل تعارض از مهم‌ترین عوامل رضایت زناشویی است. تحصیلات مهارت‌های ارتباطی و شناختی را ارتقا می‌دهد و باعث می‌شود زوجین بتوانند احساسات و نیازهای خود را بهتر بیان کنند و در مواجهه با تعارض‌ها راه‌حل‌های سازنده‌تری ارائه دهند.
 
سطح تحصیلات در شکل‌دهی به ارزش‌ها و دیدگاه‌ها نیز نقش اساسی دارد. زوج‌های تحصیل‌کرده معمولاً نگرش‌های مشابهی درباره نقش‌های جنسیتی، تربیت فرزند و تقسیم وظایف خانه دارند. این هم‌سویی فکری باعث کاهش اختلافات و افزایش هماهنگی در زندگی مشترک می‌شود.
 
ازدواج
 
تحصیلات همچنین عامل اصلی ثبات اقتصادی است. زوج‌هایی که از سطح تحصیلات بالاتری برخوردارند به مشاغل پردرآمدتر و پایدارتر دسترسی دارند و همین موضوع فشارهای اقتصادی را که یکی از دلایل اصلی اختلافات زناشویی است کاهش می‌دهد. ثبات اقتصادی به زوج‌ها این امکان را می‌دهد که در مسکن، تربیت فرزند و تفریحات سرمایه‌گذاری کنند و کیفیت زندگی خانوادگی خود را ارتقا دهند.
 
از سوی دیگر تحصیلات نگرش‌های برابرطلبانه در زمینه نقش‌های جنسیتی را تقویت می‌کند. زوج‌های تحصیل‌کرده تمایل بیشتری به تقسیم مسئولیت‌ها دارند و این امر موجب افزایش رضایت به ویژه در میان زنان می‌شود.
 
در جوامع توسعه‌یافته تحصیلات نقش مهمی در شکل‌گیری و پایداری ازدواج دارد. افراد تحصیل‌کرده در این جوامع نه‌تنها نرخ ازدواج بالاتری دارند، بلکه میزان طلاق نیز در میان آنان کمتر است. الگوی غالب در این جوامع ازدواج مبتنی بر عشق، برابری و رضایت فردی است که به خوبی با ارزش‌های ناشی از تحصیلات هماهنگ است.
 
در جوامع در حال توسعه رابطه میان تحصیلات و ازدواج پیچیده‌تر است. در این جوامع تحصیلات به افراد به ویژه زنان استقلال بیشتری می‌دهد و اغلب به تأخیر در ازدواج منجر می‌شود. با این حال در برخی فرهنگ‌های سنتی، زنان با سطح تحصیلات بالا ممکن است در یافتن همسر مناسب با مشکل مواجه شوند، زیرا مدرک تحصیلی بالا گاهی با نقش‌های سنتی زنان در تضاد دیده می‌شود.
 
عوامل دینی و فرهنگی نیز نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. در جوامعی که ازدواج‌های سنتی یا خانوادگی رواج دارد، تأثیر تحصیلات بر انتخاب همسر کمتر است. در مقابل در فرهنگ‌های فردگرایانه تحصیلات نقش پررنگ‌تری در انتخاب همسر و رضایت زناشویی ایفا می‌کند.
 
اگر تفاوت تحصیلی میان همسران زیاد باشد ممکن است تعادل قدرت و منزلت اجتماعی در رابطه به هم بخورد. در چنین شرایطی همسر کم‌تحصیل‌تر احساس ضعف و طردشدگی می‌کند و همسر باسوادتر ممکن است احساس کند درک نمی‌شود. این شکاف می‌تواند منجر به نارضایتی در زندگی مشترک شود.
 
در برخی جوامع و دوره‌های تاریخی افزایش سطح تحصیلات با بالا رفتن نرخ طلاق همراه بوده است. دلیل آن این است که افراد تحصیل‌کرده انتظارات بیشتری از زندگی مشترک دارند و اگر این انتظارات برآورده نشود تمایل بیشتری به جدایی نشان می‌دهند.
 
افزایش سریع سطح تحصیلات زنان در مقایسه با مردان در بسیاری از جوامع باعث عدم توازن در عرصه ازدواج شده است. این عدم تعادل موجب کمبود همسران با سطح تحصیلات مشابه برای زنان تحصیل‌کرده می‌شود و گاهی به تأخیر یا حتی کاهش نرخ ازدواج در این گروه منجر می‌گردد.
 
در ایالات متحده مطالعات نشان داده است که افراد دارای مدرک دانشگاهی بیش از دیگران ازدواج می‌کنند و احتمال طلاق در میان آنان کمتر است.
 
در اروپا به ویژه کشورهای اسکاندیناوی آموزش عاملی برای شکل‌گیری ازدواج‌های برابر و رضایت‌بخش گزارش شده است. در کشورهای آسیایی مانند ژاپن و کره جنوبی زنان تحصیل‌کرده دیرتر ازدواج می‌کنند و گاهی در یافتن همسر هم‌سطح با چالش مواجه‌اند، اما در صورت ازدواج معمولاً سطح رضایت بالاتری دارند. در آفریقا نیز تحصیلات زنان به تأخیر ازدواج و افزایش قدرت تصمیم‌گیری آنان منجر می‌شود، هرچند همچنان با مقاومت‌های فرهنگی روبه‌رو است.
 
یافته‌ها نشان می‌دهد توجه به نقش تحصیلات در ازدواج می‌تواند راهگشای سیاست‌گذاری‌های اجتماعی باشد. برگزاری دوره‌های آموزش پیش از ازدواج در مدارس و دانشگاه‌ها برای ارتقای مهارت‌های ارتباطی، مالی و حل تعارض می‌تواند کیفیت زندگی مشترک را افزایش دهد. ایجاد فرصت‌های برابر آموزشی برای زنان و مردان نیز به کاهش نابرابری در بازار ازدواج کمک می‌کند. علاوه بر این، ارائه خدمات مشاوره‌ای و حمایت‌های اجتماعی برای زوج‌هایی که با تفاوت‌های تحصیلی یا انتظارات متفاوت مواجه هستند ضروری به نظر می‌رسد.
 
رابطه میان تحصیلات و ازدواج رابطه‌ای پیچیده اما بسیار مهم است. سطح تحصیلات تعیین می‌کند که افراد در چه سنی ازدواج کنند، چه کسی را به عنوان همسر برگزینند و چه میزان رضایت از زندگی مشترک داشته باشند. تحصیلات موجب ارتقای مهارت‌های ارتباطی، افزایش ثبات اقتصادی و تقویت ارزش‌های برابری می‌شود و همه این‌ها به افزایش رضایت زناشویی کمک می‌کند. در عین حال تفاوت‌های تحصیلی زیاد یا ناهماهنگی میان سطح تحصیلات و هنجارهای فرهنگی می‌تواند منجر به مشکلاتی در زندگی مشترک شود.
 
بررسی‌های بین‌فرهنگی نشان می‌دهد که آثار تحصیلات بسته به شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت است. در کشورهای توسعه‌یافته تحصیلات بیشتر موجب تقویت ازدواج می‌شود، در حالی که در برخی جوامع سنتی تحصیلات می‌تواند چالش‌هایی ایجاد کند.
 
 تحصیلات یک دستاورد فردی  و یک عاملی اجتماعی است که بر یکی از بنیادی‌ترین روابط انسانی یعنی ازدواج تأثیر می‌گذارد. با توجه به روند رو به افزایش تحصیلات در میان زنان و مردان، لازم است تحقیقات بیشتری انجام شود تا مشخص گردد این تغییرات در آینده چه تحولی در ساختار و کیفیت ازدواج ایجاد خواهد کرد.
 
منبع: میگنا
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان