گسترش «سرمایهگذاریهای خارجی» یکی از پیامدهای افزایش درآمدهای نفتی ایران در اوایل دهه ۵۰شمسی بود که در سال۱۳۵۵ به نقطه اوج رسیده بود؛ رویکردی که هم «رویاهای شاهانه» را برآورده میکرد و هم بهمثابه راهی برای توسعه مناسبات ایران و غرب بهحساب میآمد.
به گزارش اطلاعات آنلاین، چهارشنبه، ۲۸مهرماه ۱۳۵۵ روزنامه اطلاعات در صفحه نخست خود، علاوه بر پرداختن به ازدواج «شهرآزاد» دختر شمس پهلوی با یک سرمایهدار آمریکایی در سفارت ایران در ایتالیا، خبری را منتشر کرد که از یک سرمایهگذاری بلندپروازانه ازسوی ایران حکایت داشت؛ «ایران سهام ۱۳۵ کمپانی و کارخانه را در دنیا خرید». این تیتری بود که برای امضای موافقتنامهای میان ایران و موسسه «کروپ» در آلمان غربی انتخاب شد؛ موافقنامهای که در ادامه همکاریهای دوطرف طی دو سه سال منتهی به امضای این موافقتنامه تعریف میشد.
هوشنگ انصاری، وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی ایران و برتولد بایتز، رئیس هیات امنای بنیاد کروپ درحالی این موافقتنامه را امضاء کردند که تشکیلات آلفرد کروپ، «امپراطوری صنعتی آلمان غربی» خوانده میشد و در حدود ۲۵کشور جهان، مشغول فعالیتهای صنعتی بود.
موسسه کروپ، بهعنوان یکی از غولهای صنعتی بلوک غرب در آن برهه زمانی، در سال ۱۸۱۱ تاسیس شده بود و در زمینههای مختلف، از جمله کشتیسازی، تولید فولاد، ماشیآلات و تجهیزات صنعتی، کارخانههای مختلف تولیدی – صنعتی، مهندسی مکانیک و الکترونیک و همچنین فعالیتهای بازرگانی و خدمات گوناگون فعالیت میکرد.
در آن مقطع گفته میشد حدود ۸۰هزارنفر برای شرکتهای متعلق به این بنیاد کار میکنند و درآمد آنها در سال ۱۹۷۵میلادی، چیزی درحدود ۱۰میلیارد مارک بودهاست. اکنون و با موافقتنامهای که در تهران به امضای دوطرف رسید، ایران به یکی از سهامداران عمده این «غول صنعتی آلمان غربی» تبدیل میشد.
براساس این موافقتنامه، که بازتاب گستردهای هم در رسانههای انگلیسی و آمریکایی داشت و «رویترز» و «آسوشیتدپرس» در گزارشهایی به آن پرداختند، ۰۱/۲۵درصد از سهام «کروپ» ازسوی ایران خریداری میشد. این برای نخستینبار در تاریخ ۱۶۵ساله این موسسه صنعتی بود که درهای آن بهسوی یک «مشارکت خارجی» باز میشد.
پیش از این موافقتنامه، موسسه کروپ منحصرا متعلق به خانواده کروپ بود و پس از مرگ آلفرد کروپ، بنیانگذار آن، به «بنیاد کروپ» منتقل شده بود. اکنون اما ایران به عنوان یکی از سهامداران عمده این موسسه تبدیل شده و قرار بود از این پس، ایران و کروپ بهصورت مشترک خط مشی و برنامههای این «امپراطوری صنعتی» را تعیی کنند.
مشارکت ایران در فعالیتهای کروپ به صورت «افزایش سرمایه» بود؛ اقدامی که منابع تازهای در اختیار این موسسه قرار میداد که زمینهساز تقویت مالی این شرکت بزرگ میشد و بستر مناسبی برای گسترش فعالیتهای متنوع آن در نقاط مختلف جهان فراهم میکرد.
این قرارداد درحالی بود که پیش از آن نیز ایران و کروپ موافقتنامههایی را برای «مشارکت» به امضاء رسانده بودند. نخستینبار در ۲۱تیرماه ۱۳۵۳ بود که انصاری و بایتز پای توافقنامهای را امضاء کردند که براساس آن، ایران معادل ۲۵.۰۴ درصد سهام کارخانههای فولادسازی کروپ را میخرید و بنا به ادعای روزنامههای آن مقطع، «قسمت اعظم سهام خریداری شده ایران از نوع سهام ممتاز با حق رای خواهد بود». این درحالی بود که گفته میشد نخستینبار پیشنهاد فروش سهام کارخانههای فولادسازی کروپ به ایران، ازسوی این موسسه به تهران ارائه شده بود و دوطرف پس از مذاکرات گستردهای که در ایران و اروپا انجام شد، برای امضای قرارداد مشارکت به توافق رسیدند.
حدود دو سال پس از این توافق، براساس رایزنیهای اولیه، دایره همکاریهای دوطرف گستردهتر شد و ایران براساس توافقنامهای که در ۲۸مهرماه ۱۳۵۵ در تهران به امضاء رسید، به یکی از سهامداران عمده کروپ تبدیل شد و علاوهبر ۲۵.۰۴ درصد سهام کارخانههای فولادسازی این موسسه، ۰۱/۲۵درصد از سهام کل «کروپ» را نیز در اختیار گرفت.
انتشار خبر خرید سهام «امپراطوری صنعتی آلمانغربی» ازسوی حکومت پهلوی در شرایطی بود که تورم در ایران روند افزایشی به خود گرفته بود و بگیر و ببندهای نمایشی دولت هویدا نیز در مهار گرانیها و به تبع آن، نارضایتی عمومی ناکام مانده بود.
در چنین وضعیتی، انتشار این خبر در داخل ایران انعکاس گسترده و البته بازتاب منفی زیادی داشت. دراین میان خرید سهام کروپ تنها یکی از گامهای بلندپروازانه محمدرضا پهلوی در انجام سرمایهگذاریهای خارجی بهحساب میآمد. خرید سهام «مرسدس بنز» نیز از دیگر اقدامهای انجام شده دراین زمینه بود؛ قرارداد مشارکتی که بازهم با آلمانغربی منعقد شد و نام اشرف پهلوی نیز در این ماجرا در میان بود.
علاوهبر مطرح شدن نامهای اشرف پهلوی و برخی برداران محمدرضا پهلوی در قراردادهای بزرگ خارجی از این دست، بررسیهای تاریخی نشان میدهد «بنیاد پهلوی» نیز از اصلیترین نقشآفرینان در سرمایهگذاریهای خارجی ایران در آن مقطع بودهاست؛ سرمایهگذاریهایی که ملک و ساختمانهای بلندمرتبه از جمله در آمریکا، یکی از نمودهای آن بودهاست.