سردار رادان پیشنهادی برای کاهش تنشهای مرزی و قانونمند کردن ورود کالا به واسطه کولبران ارائه کرده است؛ با این حال، فاصلهی این راهحل با واقعیتهای موجود در پدیدهی کولبری قابل توجه است.
به گزارش فرارو، اخبار مرگ کولبران، در آن لحظهای که بهطور غیرقانونی از مرز عبور میکنند گهگاه به گوش میرسد. دلایل این جانباختنها گوناگون است: آنها با طبیعت کوهستانی مناطق غربی ایران دست و پنجه نرم میکنند، در سرمای استخوانسوز جان میدهند، در رودخانهها غرق میشوند و همزمان با خطر گلوله، یا مینهای زمینی روبهرو هستند.
اکنون سردار رادان از قانونمند کردن واردات کالا سخن میگوید. او امید دارد که خطرات قانونی کولبران کاهش یابد. اما همین وعده، در نقطهای که قرار بود گرهای باز شود، پیچیدهتر از پیش میشود؛ مشکل اصلی همچنان همان کالاست. در کولهبار کولبران چه نهفته است و آیا پیشنهاد سردار رادان قادر است واقعیت تلخ مرزها و سختیهای روزمره آنها را تغییر دهد؟
پدیده کولبری سالهاست در استانهای مرزی غرب کشور مانند کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بهعنوان یک راه معاش اجباری جریان دارد. پدیدهای که نمیتوان نام آن را شغل گذاشت. همانطور که کمال حسینپور، نماینده پیرانشهر و سردشت در مجلس گفت: «کولبری نام درد مردمانی است که پشت مرزهای فراموش شده، با جان خود به دنبال لقمهای نان هستند. وقتی نه کارخانهای است و نه کشاورزی جان دارد، تنها راهی که باز میماند راه کوه است و کول.»
این حرف در برابر نظر عابد فتاحی، نماینده دوره ششم و نهم مجلس قرار میگیرد که گفت: «فکر نکنید که این افراد که شما میگویید کولبر، همه ناچار بودند. اینها قاچاقچی هستند. ثروتمند هستند و همه زمین دارند.»
اما واقعیت میدانی و چیزی که مردم میگویند متفاوت است. بیکاری گسترده، نبود صنایع پایدار و فقر ساختاری باعث شده هزاران نفر بارهای سنگین را روی کول خود از مسیرهای صعبالعبور مرزی حمل کنند. بنابراین کولبری انتخاب اول این مردم نیست، بلکه آخرین راه برای زنده ماندن است.
براساس آخرین آمار تابستان ۱۴۰۴، نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال در کردستان حدود ۴۲ درصد گزارش شده است؛ بنابراین گزینه پیش روی این جوانان کولبری است. کافی است در کوچه و خیابانهای شهرهای مرزی ایران در بخش غربی قدمی گذاشته شود و پیرمردهای خمودهای را دید که که انگار هنوز باری بر کمر دارند.
هژیر یکی از آنهاست. از دور بسیار پیر به نظر میرسید، اما وقتی سن او 52 بود. او به خبرنگار فرارو گفت: «آن شب ترامادول خورده بودم برای اینکه میزان بار بیشتر شود و پول بیشتری بگیرم دو دستگاه ال ای دی روی کولم گذاشتم که تا 60 کیلو میرسید. رسیدم، اما دیگر هرگز نتوانستم کمر راست کنم.» از او در مورد درمان پرس و جو شد اما گفت: «با کدام پول به سراغ درمان بروم؟نه بیمهای هست نه چیزی! عمر ماه هم سر رسیده.»
از زمانی که مرگ و میر و قصههای تراژیک کولبران بر سر زبانها افتاد، تصمیمات متفاوتی برای سازماندهی به شرایط آنان گرفته شد. از صدور کارت برای آنان تا ایجاد بازارچههای مرزی. 25 اردیبهشت سال گذشته، پزشکیان در سفرش به کرمانشاه از صدور نزدیک به ۶۲ هزار و ۵۰۰ کارت کولبری صحبت کرده بود، اما به نظر میرسد صدور این کارت مشکلات کولبران را حل نکرد.
یکی از کولبرانی که دارای کارت کولبری است و نخواست نام او برده شود گفت: «از روزی که کارت را گرفتم انگار برای خودم بلای جان خریدم. حد مجاز باری که بر این کارت هست، گره ما را باز نمیکند. کارت کولبری بهعنوان مجوز قانونی حمل کالا با محدودیتهای مشخص، همچنان کولبران را در معرض خطرات قانونی قرار میدهد. برخی از کولبران مجبورند بارهایی بیش از حد مجاز حمل کنند تا درآمد کافی داشته باشند، که این امر میتواند منجر به برخوردهای قانونی و جریمههای سنگین شود.»
یکی دیگر از کولبران نیز به فرارو گفت: «وجود کارت کولبری باعث ایجاد تفاوت میان کولبران دارای کارت و بدون کارت میشود. این تبعیضها میتواند منجر به نارضایتی و بیاعتمادی در میان کولبران و جامعه محلی شود.»
بازارچههای مرزی هم که سالها پیش حتی در بخشهای شرقی ایران راهاندازی شده بود، نه تنها راه را برای کولبران هموار نکرد، بلکه در برخی موارد پیچیدگیها را بیشتر کرد. در روزهای اولی که بازارچههای مرزی رسمی به تازگی به راه افتاده بود نیز خبرگزاری ایرنا نوشت: «بازگشایی بازارچههای مرزی میتواند تا حدود زیادی در کاهش کولبری و واردات کالای قاچاق از مرزهای استان تاثیرگذار باشد البته این راهکار خوبی برای رفع مشکل نیست ولی نوعی مسکّن و مرهم موقت است.»
به نظر میرسد این پیشبینی درست از آب درآمد؛ بنابراین در شهریور سال جاری رضا جباری عضو هیات رئیسه در جلسه علنی گفت: «طرح اصلاح موادی از قانون ساماندهی و نظارت بر تجارت مرزی، کولبری و ملوانی و ایجاد اشتغال پایدار مرزنشینان اعلام وصول شد.» حالا، احمدرضا رادان، فرمانده انتظامی کل کشور گفت: «برای ساماندهی کولبری پیشنهاد کردیم این افراد جنس مشخص را در زمان مشخص از مرزهای قانونی وارد کشور کنند تا درگیری کاهش یابد و مرزبانان بهتر مرز را کنترل کند و مردم نیز تکلیف خود را بدانند.» پیشتر معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار کردستان گفت: «از ویژگیهای بارز این قانون ساماندهی و به رسمیت شناختن کولبری به عنوان یک فعالیت اقتصادی و تجاری است.»
اما آیا وضع چنین قوانینی مشکلات را برطرف خواهد کرد؟ پیشتر، امید کریمیان، نماینده سروآباد و مریوان در مجلس گفت: «با این برنامهریزیهایی که دولت برای اشتغال در مناطق مرزی دارد، هیچ خروجی و نتیجهای جز بیکاری بیشتر جوانان ندارد. باید دولت به سمت تشویق سرمایهگذاران در مناطق مرزی برود و حمایت از تولید انجام بگیرد.» او اشاره کرده بود که اگر شغلی با درآمد پایدار ایجاد شود قطعا هیچ کس به سمت کولبری نخواهد رفت.
از سوی دیگر باید به این مساله اشاره کرد که کالاهایی که کولبران حمل میکنند، با عدم شفافیت رو به رو هستند. در واقع، کولبر در برخی مواقع نه تنها نمیداند محتویات داخل بسته چیست، بلکه حتی نمیداند صاحب بار کیست. همین فرآیند یکی از مهمترین چالشها برای اعمال قانون است. پیشتر در گزارشی از ایرنا آمده بود: «نامرئی بودن و عدم حضور سرمایهدار در میدان احتمال کمترین خسارت مالی و جانی را برای وی به همراه دارد.»
در این روند، مشخصا آسیبپذیرترین قشر کولبرها هستند. این در حالی است که سردار رادان در اظهارات خود اشاره داشت که جنس و زمان مشخص باشند. همین مساله که به نوع کالا مربوط میشود، گره قانون گذاری را کورتر میکند؛ یعنی تجاری که حاضر نیستند از محتویات بسته حرفی بزنند و کولبرهایی که به دنیا لقمهای نان فقط میخواهند بار را حمل کنند نه اینکه درگیر بروکراسیهای پیچیده شوند.