محمدرضا شعبانعلی
متمم
در «تجربههای ذهنی» ما به موقعیتهایی میاندیشیدیم که شاید هرگز در واقعیت رخ نداده باشند، و حتی گاهی سناریوهایی را بررسی میکنیم که اساساً وقوع آنها غیرممکن است.
با این حال، همین بازی ذهنی، تکنیکی رایج برای آموزش و ابزاری بسیار قدرتمند برای پرورش قدرت فکر کردن است. چون با فاصله گرفتن از موقعیتهای متعارف، وادار میشویم عمیقتر فکر کنیم، قدرت استدلال و تحلیل خود را بهکار بگیریم، و دانستهها و تجربههای گذشته را بهتر سامان دهیم.
میخواهیم به قرصی فکر کنیم که میتواند ده سال به عمر انسان اضافه کند.
فرض کنید سه قرص در اختیار دارید که مصرف هر یک، ده سال به عمر فرد اضافه میکند. میتوانید انتخاب کنید که این قرص را به سه نفر بدهید، یا اینکه هر سه قرص را به یک نفر بدید تا سی سال به عمر او اضافه شود (واضح است که میتوانید سه قرص را به دو نفر بدهید تا یکی ده سال و دیگری بیست سال بیشتر عمر کند).
ضمناً فرصت ارزشمندی که در اختیار شما قرار گرفته این است که علاوه بر افراد معاصر، میتوانید این قرصها را در اختیار کسانی قرار دهید که در دو قرن اخیر زندگی میکردهاند و الان در بین ما نیستند.
کسانی که انتخاب میکنید ممکن است دانشمند، نویسنده، شاعر، متفکر، هنرمند یا سیاستمدار باشند. اما باید ویژگیشان این باشد که حس میکنید حضور طولانیتر آنها در جهان بهنوعی میتوانسته برای دنیا مفید بوده یا جهان را غنیتر کند.
طبیعتاً شناخت شما از وضعیت امروز جهان اطلاعات مفیدی برای تصمیمگیری بهتر و انتخاب مناسبتر در اختیارتان قرار میدهد.
با پذیرش این واقعیت انکارناپذیر که انتخاب این افراد بر پایهٔ مجموعهای از فرضها، سناریوسازیها و خیالپردازیها استوار است، چه کسانی را انتخاب خواهید کرد؟
دربارهٔ هر فرد چند جمله بنویسید و توضیح دهید که حضور طولانیتر او چه تغییراتی در جهان ایجاد میکرد.
تجربههای ذهنی، یه تکنیک برای تقویت قدرت تفکرِ ضدِ واقعیته (counterfactual thinking). بنابراین مهمه که فلسفهٔ پشت سوال جدی گرفته بشه و با پاسخهای در دسترس مثل "مامان قشنگم" و "بابای مهربونم" از کنارش رد نشیم.
گاندی
ماری کوری
راستش برغم ساده بودن ظاهرش خیلی پیچیده و عمیقه
فردوسی
سعدی