۱۸ مهر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۱۹۸۴
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۵ - ۱۷-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۱۹۸۴
انتشار: ۲۱:۰۵ - ۱۷-۰۷-۱۴۰۴
در همایش «کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» عنوان شد

«ممکن است همان اشتباه پس از جنگ اول با روسیه را تکرار کنیم»

«ممکن است همان اشتباه پس از جنگ اول با روسیه را تکرار کنیم»
گنجشکی که منقارش را به آب زد تا آتش ابراهیم را خاموش کند، گفت من به اندازه وسع خود تلاش می‌کنم. ما نیز به اندازه آبی بر نوک منقارمان، باید برای مشکل‌گشایی این سرزمین بکوشیم.

عصر ایران - در سومین روز از همایش «کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» که از ۱۴ تا ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد نشستی با عنوان «وجوه چالش‌های علوم اجتماعی ایران» برگزار شد.

این نشست با دبیری دکتر سراج‌زاده و با حضور دکتر علی ربیعی (دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور)، دکتر هادی خانیکی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)، دکتر کیومرث اشتریان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) و دکتر عبدالامیر نبوی(دبیر انجمن علمی صلح) همراه بود.
 

اشتریان: از مرجعیت‌های قدیم تا سلبریتی‌های بی‌ایدئولوژی

آغاز این نشست، دکتر کیومرث اشتریان به طرح دیدگاه‌های خود درباره پیوند میان ارتباطات اجتماعی و تولید قدرت سیاسی پرداخت. او در سخنان خود تأکید کرد که از منظر علوم سیاسی، جامعه چیزی جز مجموعه‌ای از ارتباطات انسانی نیست؛ از روابط خانوادگی گرفته تا نهادهای سیاسی، احزاب، گروه‌های دوستی، نخبگی و ورزشی.

 اشتریان با اشاره به اینکه «مطالعه جامعه در واقع مطالعه پیوندها و عوامل شکل‌دهنده ارتباطات انسانی است»، گفت: «خانواده، حزب، گروه‌های ورزشی و حتی نهادهای مذهبی و علمی، هر یک در فرآیند تولید قدرت و سرمایه سیاسی در جامعه نقش‌آفرین هستند.»

 
اشتریان اظهار داشت: « در گذشته، مرجعیت‌های علمی، دینی و فرهنگی در جامعه ایران نقش مهمی در ایجاد ارتباطات اجتماعی و شکل‌دهی به سرمایه سیاسی داشتند؛ به‌گونه‌ای که حتی ارتباط میان قهرمانان ورزشی و هوادارانشان نیز می‌توانست در برهه‌هایی از زمان به نوعی سرمایه سیاسی قابل استفاده در عرصه عمومی تبدیل شود.»
اشتریان تأکید کرد: «اما امروز در جامعه ما، با پدیده‌ای تازه روبه‌رو هستیم؛ سلبریتی‌هایی که توانایی مشخصی ندارند و ایدئولوژی آن‌ها را می‌توان ایدئولوژی زرد نامید.»
 

خانیکی: بحران سرمایه اجتماعی، ترجمان بی‌اعتمادی در ایران امروز

 در ادامه نشست، دکتر هادی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه‌های خود را درباره وضعیت علوم اجتماعی و چالش‌های ارتباطی جامعه ایران بیان کرد.
او سخنانش را با تأکید بر ضرورت «دقیق‌تر دیدن مسئله» در علوم اجتماعی آغاز کرد و گفت: «ما معمولاً در مواجهه با مسئله‌های اجتماعی، یا بیش از حد مهندسی و فنی عمل می‌کنیم و پدیده را به اجزای خرد آماری و عددی تقسیم می‌کنیم، یا آن‌قدر کلی و مبهم نگاه می‌کنیم که از روایت و قصه تاریخی آن غافل می‌مانیم.»

خانیکی با اشاره به ظرفیت اتحادیه انجمن‌های علوم اجتماعی و تنوع رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی در کشور، افزود: «این تنوع، فرصت کم‌نظیری است برای آن‌که بتوانیم به‌صورت چندوجهی و درهم‌تنیده به مسئله مرکزی جامعه ایران بپردازیم؛ مسئله‌ای که به باور من، ریشه بسیاری از بحران‌های امروز ماست و آن چیزی نیست جز زوال همبستگی اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی.»

او تأکید کرد که این روند، به‌ویژه از منظر ارتباطات، صرفاً مسئله‌ای نظری یا سیاسی نیست، بلکه واقعیتی است که در تحقیقات و داده‌های میدانی نیز قابل مشاهده است. خانیکی توضیح داد که در شرایط کنونی، جامعه ایران با نوعی شکاف ارتباطی میان نهادهای رسمی و جامعه مدنی روبه‌روست: «امروز صدای نهادهای رسمی در جامعه شنیده نمی‌شود، همان‌طور که تجربه‌ها و واقعیت‌های اجتماعی مردم هم به گوش نهادهای رسمی نمی‌رسد. این گسست ارتباطی در واقع به نوعی بحران تبدیل شده است.»
 
او در پایان با جمع‌بندی سخنان خود خاطرنشان کرد: «بحران سرمایه اجتماعی و زوال همبستگی اجتماعی، در سطح ارتباطات به‌صورت مستقیم خود را در قالب بحران اعتماد نشان می‌دهد؛ بحرانی که به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش امروز علوم اجتماعی و جامعه ایران است.»
 

نبوی: از ترکمانچای تا هوش مصنوعی؛ تکرار اشتباه تاریخی؟

دکتر عبدالامیر نبوی با سپاس از اتحادیه انجمن‌های علوم اجتماعی ایران برای طراحی این پنل و میزبانی انجمن جامعه‌شناسی ایران، سخنان خود را با اشاره به وضعیت کنونی کشور آغاز کرد. نبوی در این باره گفت: «وضعیت فعلی کشور چندان مطلوب نیست. احساس عمومی جامعه شبیه به تصویری است که زنده‌یاد اخوان ثالث در شعر خود ترسیم کرده؛ خانه‌ای که آتش گرفته و همه در جست‌وجوی راه نجات از آن‌اند.»

نبوی افزود که این نگرانی نسبت به آینده کشور دیگر محدود به استادان دانشگاه یا نخبگان فکری نیست، بلکه در سطح جامعه نیز عمومیت یافته است. به گفته او، مجموعه‌ای از تحولات سیاسی و اجتماعی اخیر، به‌ویژه «جنگ ۱۲ روزه در تابستان»، موجب اوج‌گیری این احساس نگرانی جمعی شده است.
 
 سپس با نگاهی تاریخی به جنگ‌های ایران و روسیه در قرن نوزدهم اشاره کرد و توضیح داد: «در پایان جنگ اول ایران و روسیه (۱۸۰۳ تا ۱۸۱۳) جامعه ایرانی با احساس تحقیر و ناتوانی روبه‌رو شد. ما که خود را همواره پیروز می‌دانستیم، ناگهان با شکست سختی مواجه شدیم و این پرسش به وجود آمد که چرا چنین شد؟ تصور می‌کردند علت، نداشتن توپ و تفنگ جدید است، اما در جنگ دوم و شکست دوباره در ترکمانچای (۱۸۲۸) معلوم شد که مسئله، صرفاً فناوری نظامی نیست؛ بلکه منطق دنیای جدید تغییر کرده بود.»
او با اشاره به گفت‌وگوی مشهور منسوب به عباس‌میرزا و ژوبر فرانسوی، گفت: «در آن زمان تازه متوجه شدیم که باید روندهای جهانی را درک کنیم تا بتوانیم بقا و پایداری کشور را حفظ کنیم. اکنون نیز شاید در شرایطی مشابه هستیم.»
 
دکتر نبوی در جمع‌بندی سخنان خود هشدار داد: «امروز هم اگر گمان کنیم صرفاً با آوردن فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی یا ابزارهای فناورانه جدید می‌توانیم مشکلات را حل کنیم، ممکن است همان اشتباه پس از جنگ اول با روسیه را تکرار کنیم. مسئله اصلی، تغییر در منطق قدرت جهانی و منطقه‌ای است؛ منطقی که اگر آن را درنیابیم، حتی با مدرن‌ترین فناوری‌ها هم آینده خوبی در انتظارمان نیست.»
 

ربیعی: نهاد علم اگر میانجی نشود، به سلبریتی علمی بدل می‌شود

 
در بخش بعدی، دکتر علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور، با قدردانی از تلاش‌های دکتر عباس کاظمی در طراحی آگاهانه پنل‌های همایش، سخنان خود را با تأکید بر اهمیت نهادهای علمی آغاز کرد و گفت: «امیدوارم چراغ انجمن‌ها، به‌ویژه در حوزه علوم اجتماعی، همواره روشن بماند و اتحادیه انجمن‌های علوم اجتماعی بتواند با غلبه بر مشکلات و موانع، نقش تسهیلگر فعال را در حمایت از این انجمن‌ها ایفا کند.»
ربیعی در ادامه محور سخنان خود را بر نقش انجمن‌های علمی به‌عنوان میانجی میان جامعه و نهاد قدرت متمرکز کرد و با اشاره به تجربه زیسته خود در نهادهای مدنی، دانشگاهی و اجرایی گفت: «می‌خواهم نقدی از درون نسبت به انجمن‌های علمی ارائه کنم. در سال‌های اخیر، جامعه ما با مفاهیمی چون "ابرچالش‌ها" و "ابر بحران‌ها" آشنا شده، اما مسئله این است که این بحران‌ها معمولاً در حوزه خاص خود باقی نمی‌مانند و به سایر حوزه‌ها سرریز می‌شوند. از بحران فقر و نابرابری گرفته تا بحران‌های اجتماعی نوپدید.»
 
 افزود یکی از علل اصلی تشدید این وضعیت، نبود نظام ارزیابی تأثیرات اجتماعی تصمیمات و طرح‌هاست: «در کشور ما، پیش از تصمیم‌گیری درباره طرح‌های کلان، تأثیرات اجتماعی آنها بررسی نمی‌شود. مثلاً وقتی رئیس‌جمهور در یک استان تصمیمی درباره آب می‌گیرد، بدون توجه به پیشینه تاریخی تقسیم منابع، ممکن است بحران‌های میان‌استانی ایجاد شود. نهاد علم باید در این زمینه نقش هشداردهنده و اصلاح‌گر ایفا کند.»
 
ربیعی همچنین نبود پیوست اجتماعی در سیاست‌گذاری‌ها را یکی از ضعف‌های بنیادین نظام اداری کشور دانست و افزود که خودِ نهاد علم نیز در قبال این خلأ، دغدغه‌مندی کافی ندارد. او گفت: «به‌طور کلی، علوم انسانی و اجتماعی در ساخت قدرت نوعی "دیگرسازی" شده‌اند؛ از یک سو بخش‌هایی از حاکمیت با نگاه نقادانه سازگار نیستند، و از سوی دیگر، برخی کنشگران علمی همکاری با سیاست‌گذار را نوعی انگ منفی می‌دانند. این دو امتناع متقابل موجب شده ارتباط نهاد علم و قدرت، ناکارآمد و گسسته بماند.»
 
ربیعی با تقسیم نقش انجمن‌های علمی به سه سطح میانجیگری، توضیح داد:
 
۱. میانجیگری درون جامعه علمی؛ یعنی ترجمه صدای اعضا به زبان نیاز عمومی.
 
۲. میانجیگری افقی بین انجمن‌ها و رشته‌ها.
 
۳. میانجیگری بیرونی میان نهاد علم و نهادهای مدنی یا سیاست‌گذار.
 
او تأکید کرد: «در هر سه سطح، انجمن‌ها عملکردی ضعیف داشته‌اند. حتی درون خودشان نیز گفت‌وگوی مشترک برای فهم مسئله کم‌رنگ است. ارتباط منسجم با تشکل‌های مدنی، صنفی و فرهنگی نیز تقریباً وجود ندارد. در حالی که پیوند پایدار میان علم و جامعه می‌تواند به فهم عمیق‌تر مسائل اجتماعی و اصلاح سیاست‌ها بینجامد.»
 
ربیعی سپس با رویکردی انتقادی گفت: «ما در انجمن‌ها بیشتر درگیر ترویج و نقد علمی مانده‌ایم و هنوز به مرحله کنشگری علمی نرسیده‌ایم. اگر میانجیگری را بازتعریف نکنیم، نهاد علم به سلبریتی علمی تبدیل می‌شود؛ پرصدا اما بی‌اثر.»
 
او با اشاره به تجربه‌های خود افزود: «توسعه اجتماعی مقدم بر توسعه سیاسی و اقتصادی است. علت ناکامی ما در توسعه سیاسی این است که در توسعه اجتماعی ضعف داریم؛ چون در نهادهای مدنی، اتحادیه‌ها و سندیکاها تجربه زیسته‌ی کافی نداریم و مستقیماً به سیاست پریدیم.»
 
در پایان، دکتر ربیعی سخنان خود را با تعبیری شاعرانه به پایان رساند و گفت: «به تعبیر زیبایی که از دکتر خانیکی وام می‌گیرم، گنجشکی که منقارش را به آب زد تا آتش ابراهیم را خاموش کند، گفت من به اندازه وسع خود تلاش می‌کنم. ما نیز به اندازه آبی بر نوک منقارمان، باید برای مشکل‌گشایی این سرزمین بکوشیم. خوشبختی جامعه زمانی است که جامعه قوی و حاکمیت فهیم باشد، و این جز با پیوند میان علم، دولت و جامعه ممکن نیست.»
 
 

 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
کشورهای جهان با بیشترین ذخایر بانکی در سال ۲۰۲۴ (+ اینفوگرافی‌) چانگان UNI-V ۲.۰ در دبی مدل عکاسی شد! عروسک شیطانی باعث حمله قلبی یک صاریغ گرسنه شد! (فیلم) تغییر کاربری پارکینگ شهری با هنر معماری؛ سازه‌ای که یکنواختی روزمره را از بین برد (+عکس) کشف ۲۲ شی تاریخی و دستگیری ۳ نفر در خراسان‌شمالی رهبر حماس: ۲۵۰ تن از اسرا که به حبس ابد محکوم شده‌اند و ۱۷۰۰ نفر از اسرای نوار غزه آزاد خواهند شد زمستان ‌با 3 ویروس خطرناک/ کرونا، آنفلوآنزا و سرماخوردگی در کمین مردم C: خاص ترین خودرو آئودی آلمان و احتمالا متفاوت ترین خودرو حال حاضر جهان را با صدا ببینید! (فیلم) ماکرون: شهرک‌سازی اسرائیلی‌ها با طرح آتش‌بس در تضاد است باورتون می شه این نسخه یک پزشکه؟! (عکس) رئیس سازمان بهزیستی: زنان سرپرست خانوار روستایی و عشایر شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر به صورت رایگان بیمه می شوند کادیلاک سلستیک ۲۰۲۵؛ اوج هنر و تکنولوژی در یک خودروی سفارشی (فیلم و عکس) اورلیونوک شوروی: جوجه عقابی که آب و هوا را به تسخیر درآورد! (+فیلم) سخنگوی دولت: از هر گام یا ابتکاری که بتواند به توقف فوری نسل‌کشی در غزه منجر شود، حمایت می کنیم خودروی مفهومی لینکلن L100 با کریستال کنترل می‌شود؛ رانندگی در آینده به روشی جادویی (فیلم)