عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- با فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت یکجانبۀ تحریمهای بینالمللی علیه ایران، منطقه وارد دور جدیدی از تنش و عدم قطعیت شده است. این اقدام، توازن قدرت را به چالش کشیده و معادلات سیاسی-اقتصادی را پیچیدهتر کرده است.
در این فضای شکننده، ایران با تأکید بر امنیت درونزا و همکاریهای منطقهای، به دنبال راهکارهایی برای مقابله با فشار حداکثری است. همزمان، قدرتهایی مانند چین و روسیه با زیر سؤال بردن مشروعیت این تحریمها، جبههبندیهای بینالمللی را آشکارتر کردهاند.
خانم ساچی ساکانیشی (Sachi Sakanashi) مدیر گروه تحقیقاتی و همچنین دستیار مدیر مرکز JIME، موسسه اقتصاد انرژی در ژاپن است. زمینههای مورد علاقۀ وی، سیاست معاصر ایران، صنعت انرژی ایران و روابط ژاپن و ایران بوده و به مدت دو سال از سال 2000 تا 2002 به عنوان وابستۀ فرهنگی در سفارت ژاپن در تهران مشغول به کار بوده است.
او در سال 2008 عضو مدعوّ مرکز تحقیقات خلیج فارس (Gulf Research Center) بود که در آن زمان در دوبی مستقر بود.
ساکاناشی که مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روابط بین الملل از دانشگاه توکیو دریافت کرده در گفتوگو با عصرایران دربارۀ شرایط منطقه و روابط تهران و واشنگتن بعد از اجرایی شدن مکانیسم ماشه صحبت کرده است.
از کارشناس ژاپنی پرسیدیم: دیدگاه دولت دونالد ترامپ در مورد مسایل ایران، غزه و ونزوئلا چیست و چرا آنها را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است؟
او پاسخ داد: من معتقدم ویژگی مشترک رویکرد دولت ترامپ به این مسایل در توجیه سیاستهای فشار تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» نهفته است.
این کارشناس ژاپنی در ادامه و در واکنش به این دیدگاه که موضوع ایران پس از فعالسازی مکانیسم ماشه از اولویت سیاست خارجی ترامپ خارج شده است، اظهار کرد: معتقدم ترامپ این موضع را اتخاذ کرده که مسأله ایران دیگر «حل شده» است.
وی افزود: در یادداشت تفاهم ریاستجمهوری که در تاریخ ۴ فوریه امضا شد، به صراحت بیان شده بود هدف، بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بوده و اکنون که این هدف محقق شده، فکر میکنم رییس جمهور ترامپ از این روند خُرسند است.
ساکانیشی در خصوص تأثیر فعالسازی مکانیسم ماشه بر دکترین منطقهای ایران تصریح کرد: ایران باید امنیت خود را در چارچوب تحریمهای سازمان ملل تأمین کند. برای این منظور، معتقدم ایران به دنبال هدف دیرینۀ خود یعنی ایجاد یک ساختار امنیتی متشکل از کشورهای منطقه ادامه خواهد داد. علاوه بر این، احتمالاً به همکاری با نیروهای مقاومت در منطقه تأکید مستمر خواهد داشت.
دستیار مدیر مرکز JIME در مورد ابزارهای پکن و مسکو برای مقابله با تحریمهای سازمان ملل تصریح کرد: روسیه آشکارا اعلام کرده از تحریمهای سازمان ملل علیه ایران تبعیت نخواهد کرد و به این استدلال ادامه خواهد داد که پایبندی به آنها اختیاری است.
وی با اشاره به رویکرد متفاوت چین اضافه کرد: در مقابل، چین از چنین اظهارنظر مستقیمی خودداری کرده و در عوض، مشروعیت رویۀ E3 (سه کشور اروپایی) برای بازگرداندن تحریمها را زیر سؤال برده است. با این وجود، اگر پکن ضروری بداند، احتمالاً از ابزارهای مختلفی برای حفظ تجارت با ایران بهرغم تحریمها استفاده خواهد کرد.
وی در مورد تأثیر این وضعیت بر همسایگان ایران هم گفت: عراق و افغانستان هر یک به صورت جداگانه تحت فشار آمریکا هستند و من معتقدم این فشار در حال تأثیرگذاری است.
ساکانیشی در خصوص ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس افزود: ترکیه پیش از این اقدامات تحریمی علیه ایران را در پاسخ به اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل اعلام کرده است. با این حال، از آنجا که ایران و ترکیه مرز مشترک دارند، فکر نمیکنم تجارت بین دو کشور متوقف شود. واقعیت در کشورهای خلیج [فارس] پیچیده است. به عنوان مثال، دوبی به طور سنتی به عنوان یک مرکز (هاب) برای تجارت بین ایران و سایر نقاط جهان عمل کرده و معتقدم این نقش حتی با احیای تحریمهای سازمان ملل نیز به طور کامل از بین نخواهد رفت.
این متخصص روابط بینالملل در تشریح بزرگترین مانع برای رسیدن به توافقی مشابه برجام، بیان کرد: به نظر من، مشکل اصلی این است که دولت ترامپ بر پیشبرد مطالباتی از ایران پافشاری کرده که کاملاً آگاه است برای تهران غیرقابل قبولاند.
ساچی ساکانیشی در پاسخ به این سؤال که با وجود این شرایط آیا هنوز شانسی برای دیپلماسی باقی مانده یا نه گفت: حتی اگر دشوار باشد، معتقدم ما باید به دنبال فرصتهایی برای دیپلماسی باشیم. رویکرد تلاش برای درهم شکستن ارادۀ حریف با زور، اَشکال مختلفی از واکنشهای منفی را ایجاد میکند و کل منطقه را با خطر بیثباتی مواجه میسازد.
ساکانیشی در پایان خاطرنشان کرد: توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران (برجام) یک موفقیت دیپلماتیک برجسته بود، اما خروج یکجانبۀ دولت ترامپ به اتهام ایران (به کشورهای غربی) مبنی بر «استکبار قدرتهای بزرگ» وزن بخشید. آمریکا، اسراییل و E3 با بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل از طریق قدرت محض، این تصور را تقویت کردند که این زور است - و نه قوانین یا توافقات- که امنیت را تضمین میکند. این روند خطرات بلندمدتی را برای کشورهایی که با تغییر وضع موجود از طریق زور مخالفاند ایجاد میکند از جمله ژاپن.