عصر ایران؛ مهرداد خدیر- فردای روزی که حسن روحانی رییس جمهوری پیشین ایران برخی از مصوبات مجلس اقلیت را به گردوی بیمغز تشبیه کرد که تنها از حمایت 10 درصد مردم برخوردار است و 90 درصد دیگر با آن مخالفاند و این پرسش را درافکند: هر چه بار، بر گُردۀ اکثریت/ هر چه امتیاز از آنِ اقلیت؟ نایب رییس مجلسی که اکثریت مردم ایران را نمایندگی نمیکند از این که حقوق نمایندهها نصف وزیران است گله کرده!
جل الخالق! اگر مدعی نمایندگی مردماند چرا با متوسط حقوق مردم و با حداقل دستمزد مقایسه نمیکنند و می توان از آقای نیکزاد پرسید: به چیتان مینازید؟ به راهیابی به مجلس در انتخاباتی غیر رقابتی و کم مشارکت در حالی که که پیشاپیش رقبا را شورای نگهبان حذف کرده بود؟ به مجلسی که نماینده اول تهران 10 میلیونی کمی بیش از نیم میلیون رأی آورده یعنی کمتر از رأی نمایندۀ اول تهران در 45 سال قبل که جمعیت تهران نصف حالا بود یا به مجلسی که اختیارات آن به شوراهای عالی واگذار شده و فقط گیر دادن بی حاصل به وزیران با تهدید استیضاح برای آن مانده؟!
یا می توان پرسید به جز مصوباتی سلبی کدام مصوبهتان ایجابی بوده و گرهی گشوده است؟ تازه وقتی مجمع تشخیص با تاخیر 7 ساله میخواهد گرهی باز کند اینجا تهدید میکنند جلوی پیوستن به سیافتی را میگیریم و نمیدانند شرط چینی ها برای همکاری بوده است!
نایب رییس میگوید نماینده همتراز وزیر است اما حقوق او نصف وزیر نیست. چه دغدغهای! عجبا! دغدغۀ مردم خرید گوشت قرمز و پرداخت کرایۀ خانه است و دغدغه این جناب حقوق نمایندگان است. کثیری از مردم کاسه چه کنم چه کنم در دست دارند و شما نگرانی که حقوق نماینده کمتر از وزیر است؟ البته حق هم دارید. چون دیگر نسبتی با اکثریت مردم ندارید و شاهدی آورده اید بر همان سخن رییس جمهوری پیشین که علاقه ای به او ندارید: هر چه بار، بر گُردۀ اکثریت/ هر چه امتیاز از آنِ اقلیت...
بحث حقوق نماینده کاملا بی ربط است. نه این که حق ندارد زندگی کند و هزینه ندارد اما اگر نماینده واقعی و منتخب اکثریت باشد قبل از ورود به مجلس یا حقوقبگیر دولت بوده یا فعال اقتصادی در بخش خصوصی و به هر حال بیکار نبوده که توانسته رزومه ارایه کند. اگر قبلا حقوقبگیر بوده خوب همان را در مجلس هم بگیرد تا ریتم زندگی او به هم نخورد. هر جا که بوده و هر قدر میگرفته. اگر هم دفتر و دستک و شرکت داشته که ارتباطات او در موقعیت تازه گستردهتر میشود و ضرر نکرده و مقایسه او با وزیر از اساس بیربط است چون وزارتخانه ساختار مشخصی دارد و طبیعی است که دریافتی وزیر بیش از معاونین و مدیر کل باشد اما تفاوت معقول.
احتمالا گفته میشود هزینه نماینده بالاست و دفتر و منشی و کارمند دارد و به سفر میرود و قس علی هذا. این هم استدلال ناموجهی است:
اولا: مگر مدعی نیستید الگوی شما سید حسن مدرس است و مگر روز قتل او را به عنوان روز مجلس نام نگذاشتهاید؟ چرا در این فقره از او تبعیت نمیکنید؟ مدرس مگر حقوق نمایندگی دریافت میکرد؟
ثانیا: کافی است استانداری یا فرمانداری یا بخشداری دفتر و امکانات بدهد. دفتر مستقل میخواهید چه کار؟ اصلا مگر مدعی نیستید از مساجد برخاستهاید؟ در همان مسجد محل با مردم ملاقات کنید. اصلا در روزگار فضای مجازی ارتباطات فیزیکی مثل قبل نیاز نیست.
ثالثا: مجلس اول کارآمدتر بود که اختیار حل و فصل مشکل گروگانها را داشت و رییس آن نماینده امام در شورای عالی دفاع بود و اولین رییس جمهور را برکنار کرد یا این مجلس که در محاصره انواع شوراهای عالی است؟ تازه نگاه کنید چه کسانی نماینده آن بودند. چمران که شهید شد دیدند دست به حقوق خود نزده و از جای دیگر دریافتی داشته و کافی دانسته. آنها مگر امتیاز فوق العاده و دفتر و دستک جدا داشتند؟
رابعا: اگر مدعی نمایندگی مردم هستید مثل اکثریت دریافت کنید. چرا با وزرا مقایسه میکنید؟ تازه مگر تعداد وزیران چقدر است؟ 290 نفر را که با 20 نفر مقایسه نمیکنند!
جدای اینها چه گلی بر سر ما زدهاید که طلب حقوق بیشتر میکنید؟ اصلا یک سال مجلس را تعطیل کنید. چه اتفاقی میافتد؟ تصور کنیم با توجه به شرایط جنگی رییس جمهور اختیارات ویژه بگیرد و مجلس و شوراهای عالی مدتی دخالت نکنند. در کدام حالت کارها به سامانتر است؟
آقای نایب رییس! به تعبیر مولانا: از قیاست خنده آمد خلق را! البته اگر با تصمیمات و مصوبات مجلسی که اکثریت خلقالله را نمایندگی نمیکند و اعضا (نمایندگان) آن بین 6 تا 10 درصد آرای واجدان شرایط را کسب کرده اند دل و دماغ خندیدن برای مردم گرفتار در هزارتوی معیشت و نومیدی از آینده باقی مانده باشد! آدم یاد این ضرب المثل عامیانه هم میافتد:
یکی میمرد زِ درد بینوایی
یکی میگفت: خانم! زردک میخواهی؟