عصر ایران ؛ حسن ظهوری ــ در قلب منطقه تکاب، جایی که کوه سنگر با قدمتی چند هزار ساله و نزدیکی به تخت سلیمان، میراث جهانی یونسکو، قرار دارد، فعالیتهای معدنی بهویژه معدن قزلقشلاق، تهدیدی جدی برای میراث تاریخی، محیط زیست و زندگی اهالی روستای قزلقشلاق ایجاد کرده است. این معدن نهتنها آثار باستانی را در معرض خطر قرار میدهد، بلکه به گفته اهالی روستا با خشک کردن چشمهها، تخریب زمینهای کشاورزی و نقض حریم قبرستان روستا، زندگی مردم را مختل کرده است.
کوه سنگر: میراثی در معرض خطر
کوه سنگر، واقع در کمتر از ۵ کیلومتری تخت سلیمان، شواهدی از یک سنگر دفاعی باستانی را در خود جای داده است. سنگهای جابهجاشده توسط انسان و دیوارهای عظیم، حاکی از قدمت این مکان به دوره ساسانیان است، هرچند تاریخ دقیق آن هنوز مشخص نیست. این کوه، علاوه بر ارزش زمینشناسی، منظرهای خیرهکننده اما نگرانکننده را پیش روی بازدیدکنندگان قرار میدهد، منظرهای که زیر سایه فعالیتهای معدنی در حال تخریب است.
منطقه تکاب به دلیل نزدیکی به تخت سلیمان باید مملو از آثار تاریخی باشد، اما امروزه بیشتر به معادن شناخته میشود. برخی از این معادن، مانند قزلقشلاق، با مجوز محدود فعالیت میکنند، اما تخریبهای غیرمجاز آنها به محوطههای باستانی و اراضی ملی آسیب جدی وارد کرده است. برای مثال، یک تپه باستانی در نزدیکی یکی از معادن به دلیل انباشت باطلههای سنگی در معرض تخریب بود که با دخالت سازمان میراث فرهنگی از نابودی کامل آن جلوگیری شد.
تخریب غیرمجاز اراضی ملی
بر اساس گزارش اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری تکاب، معدن قزلقشلاق که تنها مجوز فعالیت در یک هکتار را داشته، بیش از ۱۱ هکتار از اراضی ملی را بهصورت غیرمجاز تخریب کرده است. این تخریب شامل ۷۸ هزار متر مربع در غرب و ۲۷ هزار متر مربع در شرق آبراهه روستای قزلقشلاق میشود. همچنین، در خرداد ۱۴۰۴، مدیر جهاد کشاورزی تکاب تأیید کرد که باطلههای سنگی معدن روی زمینهای متعلق به اهالی روستا رها شده است، زمینهایی که جزو اراضی ملی نیستند.
اعتراضات اهالی و بیتوجهی مسئولان
معدن قزلقشلاق از سال ۱۳۹۲ فعالیت خود را آغاز کرد و از همان ابتدا با مسدود کردن مسیر دامداران، با اعتراض اهالی مواجه شد. در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، گسترش فعالیت معدن اعتراضات را شدت بخشید و اهالی با تجمع، موفق به تعطیلی موقت معدن شدند. اما با دخالت نیروی انتظامی و دادستانی، فعالیت معدن از سر گرفته شد. در ۹ شهریور ۱۴۰۴، جعفر حضرتی، دادستان تکاب، دستور توقف عملیات معدنی را به دلیل تخریب غیرمجاز صادر کرد، اما پس از گذشت مدتی، معدن همچنان فعال است.
اهالی روستا با تمام توان در برابر ادامه فعالیت معدن مقاومت میکنند. یکی از نگرانیهای اصلی آنها، نزدیکی معدن به قبرستان روستاست که هنوز برای خاکسپاری استفاده میشود. فعالیتهای معدنی به حریم ۵۰۰ متری قبرستان تجاوز کرده و انباشت باطلههای سنگی باعث فرونشست زمین در اطراف رودخانه شده است، مشکلی که تهدیدی جدی برای محیط زیست و آرامش اهالی به شمار میرود.
خشک شدن چشمهها و تهدید کشاورزی
به گفته اهالی روستای قزل قشلاق فعالیتهای معدنی قزلقشلاق تأثیرات مخربی بر منابع آبی منطقه داشته است. اهالی میگویند از زمان شدت گرفتن فعالیت معدن، چشمههای حیاتی روستا خشک شدهاند. فیلمی که توسط یک از کارکنان معدن ضبط شده و اهالی آن را به دست آوردهاند، حجم عظیمی از آب را در سینهکار معدن نشان میدهد که به اعتقاد آنها، همان آب چشمههای روستاست. این آب با پمپهای ۲۴ ساعته تخلیه میشود، اقدامی که به خشک شدن چشمهها و تشدید خشکسالی منجر شده است. چشمههایی که زمانی برای آب دادن به دامها استفاده میشدند، اکنون کاملاً خشک شدهاند.
علاوه بر این، گردوخاک ناشی از معدن روی باغهای منطقه تأثیر گذاشته و کیفیت محصولات کشاورزی را به شدت کاهش داده است. باغهایی که سالها برایشان زحمت کشیده شده، زیر لایهای از خاک معدنی مدفون شدهاند. برگها و میوهها پوشیده از خاک هستند و کشاورزان از افت تولید و نابودی معیشتشان شکایت دارند.
تهدید آثار تاریخی و هشدارهای بینتیجه
معدن قزلقشلاق در نزدیکی چند اثر تاریخی از جمله قرمزتپه، که در فهرست میراث ملی ثبت شده، و «زندان برنجه»، یک اثر طبیعی با گودالی شبیه به استخر تخت سلیمان، قرار دارد. فاصله معدن تا کوه سنگر کمتر از ۵۰۰ متر است، منطقهای که بخشی از حریم تاریخی تخت سلیمان محسوب میشود، جایی که روزگاری محل تاجگذاری شاهان ساسانی بود. در سال ۱۳۹۹، مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان غربی در نامهای به سازمان صنعت، معدن و تجارت، هشدار داد که فعالیتهای معدنی، حتی در حد کرگیری، میتواند آسیب جبرانناپذیری به این محوطهها وارد کند و خواستار توقف عملیات شد. بااینحال، این هشدارها بینتیجه مانده و معدن همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
درخواست برای اقدام فوری
اهالی قزلقشلاق خواستار توقف فوری فعالیت معدن و اجرای احکام قضایی هستند. آنها معتقدند که ادامه این وضعیت نهتنها میراث تاریخی و طبیعی منطقه را نابود میکند، بلکه معیشت و آرامششان را نیز به خطر میاندازد. سرزمینی که روزگاری محل کشاورزی و دامداری بود، اکنون به دلیل فعالیتهای غیرمجاز معدنی به تخریبگاه تبدیل شده است. تا زمانی که مسئولان اقدامات قاطعی انجام ندهند، این فاجعه زیستمحیطی و فرهنگی ادامه خواهد یافت.