واقعا نوجوان نسل زدی بیمسوولیت است؟ تعهد را نمیفهمد؟ در این رابطه بهترین راه برای اینکه به پاسخ ملموسی برسیم، این است که ابتدا دایره مسوولیتهایی که برای نوجوانمان تعریف کردیم را مشخص کنیم.
غزل لطفی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ما همسن اینها بودیم همه کارهای خانه را انجام میدادیم/ ما در سن این بچهها، تابستانها سر کار میرفتیم/ ما دبیرستانی که بودیم از خواهر و برادر کوچکترمان مراقبت میکردیم و… .
جملات بالا بعضی موضوعات مورد بحث والدین نسل زدیها است که هر بار دور هم جمع میشوند پیرامون آن صحبت میکنند و برخی از آنها معتقدند نوجوانان فعلی اصلا مسوولیتپذیر نیستند و حتی از عهده امورات خودشان هم برنمیآیند. اما در نقطه مقابل، بعضی هم بر این باورند که نوجوان اصلا نباید خودش را درگیر این قبیل کارها یا فکرها بکند و فقط باید راحتطلبی بدون هیچگونه مسوولیتی را اختیار کند.
اما واقعا نوجوان نسل زدی بیمسوولیت است؟ تعهد را نمیفهمد؟ در این رابطه بهترین راه برای اینکه به پاسخ ملموسی برسیم، این است که ابتدا دایره مسوولیتهایی که برای نوجوانمان تعریف کردیم را مشخص کنیم.
«آیا از او انتظار داریم در نبود ما مدیریت خانه و خواهر و برادرش را برعهده بگیرد؟ آیا هنوز هم مثل دهه پنجاه و شصت، در فصل تابستان به دنبال حرفهای هستیم که فرزندمان در عین حال که آن را به صورت تجربی میآموزد، درآمدی هم کسب کند؟ آیا فرزندانمان را کمکخرج خانواده میدانیم؟ اصلا آیا از مشکلات زندگی با او صحبت میکنیم؟ مثلا آیا فرزندمان میداند برای اینکه حقوقمان کفاف همه ماه را بدهد باید صرفهجویی کنیم یا فکر میکنیم بیان این مسائل روح و روانش را آزرده میکند؟»
اینها برخی مسائلی هستند که رعایت یاعدم رعایت آن را در دایره مسوولیتپذیری یاعدم مسوولیتپذیری نسل زدیها قرار دادهایم. اما مهمترین نکته این است که ما فرزندمان را چطور تربیت کردهایم؟ کدام موضوعات را به آنها به عنوان فضیلت آموختهایم؟ و مهمتر اینکه باید بدانیم و بپذیریم، ما همان را که کاشتهایم، درو میکنیم و مثلا نمیشود سالیان سال به فرزندمان گفته باشیم تو فقط درس بخوان، ما همه شرایط را برای تو فراهم میکنیم و حالا انتظار داشته باشیم که او درکی که ما میخواهیم از صرفهجویی و مشکلات معیشتی داشته باشد.
انتظارات باید در محدوده تربیت و آموزش باشد. بهتر است ابتدا آنچه به عنوان ارزش به فرزندمان آموختهایم، مرور کنیم تا بتوانیم انگیزههای او را برای انجام یاعدم انجام کارهای گوناگون، تحلیل کنیم و همه چالشها را هم به گردن تغییر نسل نیندازیم.
این نسل، تلاش میکند تا میان آنچه از خانه و والدین و مدرسه و معلمان آموخته و آنچه در دنیای وب دیده و شناخته، ارتباط برقرار کند و از میان آن، اهداف، علائق و آرزوهایش را بیرون بکشد. کوتاه و شفاف مطالباتش را بیان میکند و برای تحقق آنها انرژی فراوانی صرف میکند. نوجوان نسل زدی، تعامل را به خوبی میفهمد و برای همفکری با والدین و معلمینش به عنوان اولین بزرگترهایی که با آنها وارد گفت و شنود جدی شده است، علاقه نشان میدهد، اما تحدید را تحمل نمیکند و برای هر قانون و مقرراتی که برایش وضع میشود، دلیل قانعکننده میخواهد و اگرهایش بسیار است و برای سوالهایش هم پاسخ در خور میخواهد و با جوابهای دمدستی راضی نمیشود.
با درنظر گرفتن مجموعه عواملی که گفته شد اینطور نتیجهگیری میشود که ابتدا باید معیار و عیار مسوولیتپذیری مشخص شود، سپس به قضاوت نوجوانان نسل زدی بپردازیم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر