عصرایران؛ علی رفسنجانی - خبرها حاکی از آن است که مسئولان، ورود برخی خودروهای عمومی از جمله تاکسی، ون، مینیبوس و اتوبوس را به جزیرهی کیش ممنوع کردهاند؛ در کنار این فهرست، نام خودروهای شخصی چون پراید، پیکان و پژو آردی هم دیده میشود.
تصمیمی که شاید در ظاهر برای حفظ «چهرهی توریستی شهر» گرفته شده باشد، اما عمق آن، نشانهای از شکاف اجتماعیِ روزافزون است.
در کشوری که بنیانش همواره بر عدالت و کرامت مردم استوار بوده و دههها قبل بهنام محرومان در آن انقلاب شده، چنین سیاستهایی دیگر تنها تصمیمات اقتصادمحور یا اداری نیستند؛ نشانههاییاند از تغییر آرام اما خطرناک در نگاه به اقشارِ ضعیف جامعه.
گویی قرار است بهجای ارائه تسهیلات و اقامتگاههای ارزانقیمت جهت تکریم مستضعفان، حضور طبقات فرودست از صحنههای رسمی و فضاهای عمومی حذف شود تا تصویری یکدستتر از رفاه به نمایش گذاشته شود.
محدودکردنِ خودروهای ارزانقیمت، رفع فقر نیست، بلکه حذف فقراست. سیاستی در تضاد با اصول انقلابی و اسلامی که در حقیقت، آینه را میشکند و واقعیت را پنهان میکند.
در همین حال، خبرهایی از واگذاری خودروهای لوکس بهنام جانبازان منتشر میشود؛ هرچند مطابق تصاویر موجود، بهنظر میرسد گیرندگان اغلب از خانوادهها یا نزدیکانِ ایثارگران هستند؛ چهآنکه امروز برخی جانبازانِ عزیز در گوشه آسایشگاه کنج عزلت گزیدهاند و حتی نای ایستادن هم ندارند.
القای این تضاد ساختاری، تنها حاصل بیعدالتی اقتصادی نیست؛ بلکه نشانهی طراحی پنهانی است برای نمایش تقویتِ غیرمتعارفِ برخی اقشارِ والامقام، همچون جانبازان و ایثارگران، تا در ذهن مردم عادی چنین وانمود شود که این عزیزان از آرمانهای معنوی انقلاب فاصله گرفته و به طبقات مرفه نزدیک شدهاند.
بهنظر میرسد عدهای در پشت صحنه، از تحمیل این دوقطبیسازیِ نانوشته سود میبرند؛ دوگانهسازی میان فقیرِ غیروابسته و ثروتمندِ وابسته، تا جامعه همواره گرفتارِ مقایسه، نارضایتی و تفرقه بماند. هرچه این شکاف عمیقتر شود، کنترل افکار و جریانها آسانتر خواهد بود.
این الگوی خطرناک، تنها اقتصاد را از عدالت تهی نمیکند؛ بلکه احساس تعلق مردم به نظام را هم فرسوده میسازد. هر روز که مرز میان «خودی» و «غیرخودی» پررنگتر میشود، سرمایهی اجتماعی کشور نیز فرسودهتر میشود.
نجات از این چرخه را نه فرمان و شعار، که بازگشت به مسیرِ اصولی انقلاب و ذات مردمیِ جمهوری اسلامی ممکن میکند؛ مسیری که جوانان و نوجوانان بسیاری برای تحقق آن به صحنههای نبرد حق علیه باطل شتافتند، حدود ۲۰۰هزار نفر شهید شدند و قریب به یک میلیون نفر نیز امروز جانبازان و ایثارگرانِ جانبرکف هستند که همانها نیز معیارشان هنوز انسانیت و برابری است نه امتیاز و تبعیض.
اگر بازگشت به اصول و حقایقِ انقلاب و اسلام صورت نگیرد، دوگانهی خطرناکِ «وابستگانِ مرفه و محرومانِ بیپناه» دیر یا زود به تثبیتِ نوعی بحران اجتماعی خواهد انجامید؛ بحرانی که ترمیم آن حتی در چند نسل آینده ایران نیز آسان نخواهد بود.