قطعیهای مکرر برق در تابستان و هشدار درباره قطع شبانه آب در روزهای اخیر، بار دیگر ضعف در برنامهریزی و ناتوانی وزارت نیرو در پیشبینی بحران را آشکار کرده است؛ بحرانی که نه فقط از آسمان، بلکه از دل کمتدبیری و سکوت مدیریتی برمیخیزد.
به گزارش سیتنا، همزمان با آغاز به کار دولت چهاردهم و حضور عباس علیآبادی در رأس وزارت نیرو ، کشور با بحرانی فراگیر در حوزه انرژی روبهرو شده است. از خاموشیهای پراکنده برق در تابستان گرفته تا هشدارهای تازه درباره قطع شبانه آب در پایتخت، نشانههایی روشن از ناترازی مدیریتی و کمتوجهی به برنامهریزی پیشدستانه است.
سال گذشته طبق گزارشهای رسمی، میانگین بارشها در کشور بیش از ۴۰ درصد کاهش یافت. مسئلهای که از همان زمان کارشناسان نسبت به پیامدهای آن در سال جاری هشدار داده بودند. انتظار میرفت وزارت نیرو با اتکا به این دادهها، برای تابستان و پاییز امسال طرحهای اضطراری تأمین آب و برق را تدوین و اجرا کند.
اما نه خبری از برنامه مدون مدیریت مصرف بود، نه از سرمایهگذاری تازه در زیرساختهای تولید و انتقال انرژی. حتی در ماههای اخیر و در حاشیه جلسات هیات دولت، وزیر نیرو کمتر از یک بار در جمع خبرنگاران حاضر شد و درباره برنامههای عملی خود توضیح داد.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، با اشاره به قدمت بیش از ۱۰۰ ساله شبکه لولهکشی آب کشور اعلام کرد که بسیاری از این لولهها فرسودهاند و بخشی نیز در جریان «جنگ ۱۲ روزه» آسیب دیدهاند. او کاهش فشار آب را یکی از راهکارهای اصلی برای جلوگیری از هدررفت عنوان کرده و گفته است:«با کاهش فشار آب و همکاری مردم توانستیم روزانه حدود ۱۵ متر مکعب بر ثانیه آب ذخیره کنیم، رقمی بیش از پنج برابر آبی که از طالقان منتقل میشود.»
اما منتقدان میگویند این نوع مدیریت، نه نشانه «برنامهریزی» بلکه نتیجه «اضطرار» است. در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه با سرمایهگذاری گسترده در بازسازی شبکههای انتقال و کاهش تلفات آب، توانستهاند هدررفت را به زیر ۱۵ درصد برسانند، در ایران همچنان بیش از ۳۰ درصد آب تصفیهشده در مسیر مصرف از بین میرود.
قطع شبانه آب، کاهش فشار و توصیه به خرید پمپ و مخزن خانگی، در عمل انتقال هزینههای ضعف مدیریت به دوش مردم است. این در حالی است که وظیفه اصلی وزارت نیرو، تأمین پایدار و عادلانه انرژی برای همه شهروندان است، نه واگذاری مدیریت بحران به خانوادهها.
بسیاری از شهروندان از افزایش هزینهها، خرابی لوازم خانگی و بیاطلاعی کامل از برنامههای قطع آب گلایه دارند. نبود شفافیت و اطلاعرسانی دقیق، نارضایتیها را دوچندان کرده است.
وزیر نیرو وعده داده است که تا پایان امسال، ۷۰۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر راهاندازی و این عدد تا ۱۱ هزار مگاوات افزایش یابد. با این حال، نه جدول زمانبندی مشخصی منتشر شده و نه گزارش پیشرفت پروژهها ارائه گردیده است.
کارشناسان حوزه انرژی معتقدند بدون اصلاح سیاستهای کلان و بازنگری در شیوه تخصیص بودجه، این وعدهها نیز مانند بسیاری از طرحهای گذشته روی کاغذ باقی خواهد ماند.
اکنون، پس از ماهها تجربه خاموشیهای پراکنده برق و تهدید به قطع شبانه آب، افکار عمومی انتظار دارد وزارت نیرو صریح و شفاف درباره وضعیت منابع و برنامههای خود پاسخ دهد. سکوت خبری و تکرار وعدههای کلی، بیش از پیش اعتماد مردم را سلب خواهد کرد.
وزارت نیرو اگرچه از قدمت شبکه و کمبود بارشها سخن میگوید، اما آنچه امروز مردم میبینند نه بحران طبیعی، بلکه بحران مدیریت و پیشبینیناپذیری است. دولتی که از آغاز کار خود شعار «کارآمدی و برنامهمحوری» سر داده بود، اکنون در آزمون سخت تأمین آب و برق، بیش از هر زمان دیگری نیازمند پاسخگویی است.