مدیتیشن برای بهبود حال ما عالی است، اما آیا خطراتی نیز در پی دارد؟ در دنیای امروز جنبههای خوب و مزایای مدیتیشن بسیار پررنگ شده است و نیمهی تاریک آن دیده نمیشود.
به گزارش چطور، پژوهشهای روانشناختی و تجربههای شخصی نشان دادهاند که مدیتیشن چقدر ارزشمند است و میتواند استرس را کاهش دهد، معنای زندگی را بهبود بخشد، دردهایمان را تسکین دهد و خوابیدن را آسانتر کند.
با این وجود بسیار مهم است که خطرات بالقوه مدیتیشن را که ممکن است حین تمرین بروز کنند، بشناسیم. این امر به ویژه برای مبتدیان اهمیت دارد؛ کسانی که ممکن است با یکی از چالشهای مورد بحث در این مقاله مواجه شوند و گمان کنند اشکالی وجود دارد. همچنین حیاتی است که مدرسان مدیتیشن و یوگا از این خطرات احتمالی آگاه باشند، زیرا دانشجویانشان ممکن است با چالشهای مشابهی روبهرو شوند و به
حمایت نیاز داشته باشند. اگر میخواهید با چالشها و روش صحیح مدیتیشن آشنا شوید، تا انتهای این مطلب از «چطور» همراه ما باشید.
برخی از معلمان و کتابها ادعا میکنند که روش آنها برای مدیتیشن، راه صحیح است و حتی تا آنجا پیش میروند که سایر فنون و رویکردها را اشتباه میدانند. این عرصهای خطرناک است که در آن، همگان باید نهایت احتیاط را به کار بندند. یکی از زیباترین ویژگیهای مدیتیشن این است که میتوان آن را به شیوههای بیشمار و با فنون متعدد انجام داد. رویکردهای فراوانی برای مدیتیشن وجود دارد و شما باید آن روشی را که مناسب حال خودتان است، پیدا کنید.
انعطافپذیری و گشودگی، سخن اصلی در این ماجراست و ادعاها مبنیبر اینکه فقط یک راه مؤثر برای مدیتیشن وجود دارد، صرفاً محدودکننده هستند. تمرین کردنِ یکی از فنون نادرست مدیتیشن میتواند برای شما تجربهای زیانبار باشد؛ اگر مدتی یک روش مدیتیشن را آزمایش کردید و همچنان حس درستی به شما نداد، باید به سراغ روش دیگری بروید.
عمیقترین تعاملی که در مدیتیشن تجربه میکنید، تعامل با خودتان است. بهعنوان بخشی از آن، با احساسات مدفون و سرکوبشده خود مواجه خواهید شد. مدیتیشن میتواند امواج خشم، ترس یا حسادت را که عمیقاً در درون شما جای خوش کردهاند، فعال کند و این امر باعث میشود احساس ناخوشایندی داشته باشید.
این بُعدی طبیعی و سالم از تمرین مدیتیشن است و این عواطف به تدریج فروکش خواهند کرد. بااینحال، اگر آگاه نباشید که مدیتیشن میتواند این احساسات نهفته را آشکار کند، فرد ممکن است حس کند که مشکلی وجود دارد و تحتتأثیر این موج احساسی غیرقابل کنترل، از مدیتیشن دوری کند.
شاید داستانهایی در مورد کسانی شنیده باشید که میگویند هنگام مدیتیشن نور سفیدی میبینند یا احساس میکنند مانند روحی رها در حال پرواز هستند. اگرچه این مورد میتواند عوارض جانبی تجربهای از مدیتیشن باشد، اما داشتن چنین تجاربی سودمند نیست. هنگامی که به تجربه مورد نظر دست نیابید، دلسرد خواهید شد. مدیتیشن کنید و بگذارید همه چیز مسیر طبیعی خود را طی کند.
ممکن است در ارتباط با مدیتیشن، انتظاراتی از خودتان داشته باشید؛ برای مثال، اینکه برای مدتی طولانی آرام بنشینید، پس از مدیتیشن حس آرامش کنید، عصبانی نشوید و موارد بسیار دیگری. خطر انتظارات در اینجا بالاست. ما انسان هستیم و به طور طبیعی، دورههایی در زندگیمان داریم که نشستن و مدیتیشن کردن یا احساس آرامش داشتن دشوارتر است. این موضوع کاملاً طبیعی است و جای نگرانی و دلسردی ندارد.
مدیتیشن یک سفر بلندمدت است که شفابخش و تغذیهکننده روح خواهد بود. بااینحال، اگر فردی با مشکلاتی مواجه است و به دنبال کمک میگردد، ممکن است مدیتیشن نتواند حمایتی را که به آن امیدوار است، برآورده کند. شاید لازم باشد که به رواندرمانگر مراجعه کند تا احساس کند که صدایش شنیده و درک میشود.
هنگامی که بهعنوان بخشی از تمرین مدیتیشن، با احساسات و حواس ناخوشایند درونمان درگیر میشویم، تعهدی نسبت به خودمان داریم و آن این است که دلسوز خود باشیم. خطر اینجاست که بیش از ظرفیت قلب و روحمان در آن لحظه خاص، به خود فشار بیاوریم. مهم است که بتوانیم با هر آنچه درون ما در حال تلاطم است، آرام بنشینیم، اما اگر احساس یا حسی بیش از حد توان ما بود، باید قادر باشیم قدمی به عقب برداریم و از آن فاصله بگیریم.
عدم وابستگی یکی از اصول اساسی در مدیتیشن است. این مهارتی است که باعث میشود از هر آنچه اتفاق میافتد یا هر آنچه احساس میکنیم، فاصله بگیریم، بپذیریم که گذراست و قبول کنیم که به زودی تغییر و تحول خواهد یافت. این کیفیت عدم وابستگی مهم است، زیرا به ما کمک میکند تا درگیر نمایش زندگی نشویم و آرام و صلحجو باقی بمانیم.
بااینحال، چنین عدم وابستگیای به معنای اجتناب، سرکوب یا نادیدهگرفتن هیچ چیز نیست. ما نباید خودمان را از افراد و فعالیتهایی که دوستشان داریم و از آنها لذت میبریم، جدا کنیم و نباید منفعل یا غیرفعال شویم. عدم وابستگی صرفاً کیفیت رابطهمان با زندگی را دگرگون میکند و این موضوع به شما اجازه میدهد که انتخابهای آگاهانه و آرامشبخش داشته باشید؛ زیرا با انسانها، رویدادها و خودتان به شیوهای فارغ از وابستگی ارتباط برقرار میکنید.
مدیتیشن، به رغم تمام فواید انکارناپذیرش در کاهش استرس و تعمیق معنای زندگی، چالشها و مضراتی دارد که آگاهی مسئولانه از آنها ضروری است. یکی از اصلیترین خطرات، اصرار بر تنها راه صحیح مدیتیشن و نادیدهگرفتن رویکردهای دیگر است؛ در حالی که انعطافپذیری و پیدا کردن مسیر شخصی اهمیت دارد.
همچنین، مواجهه اجتنابناپذیر با احساسات عمیقاً سرکوبشدهای چون خشم و ترس حین تمرین رخ میدهد؛ ناآگاهی از این طبیعت سالم میتواند فرد مبتدی را به ترک تمرین سوق دهد. در کنار این موارد، جستجوی فعالانه برای تجربههای ماورایی مانند نور سفید نهتنها سودمند نیست، بلکه دلسردکننده است. باید از دام انتظارات از تمرین بینقص رها شد و پذیرفت که احساس عدم آرامش در برخی دوران زندگی کاملاً طبیعی است.
نکته حیاتی دیگر این است که مراقبه جایگزین درمان تخصصی نیست و برای مشکلات عمیقتر باید به رواندرمانگر مراجعه کرد. در طول تمرین، اهمیت شفقت به خود بسیار زیاد است؛ باید با احساسات دشوار آرام نشست اما هرگز بیش از توان قلب و روح، به خود فشار نیاورد. در نهایت، مفهوم عدم وابستگی نباید به انزوا، سرکوب یا بیتفاوتی منجر شود. این اصل مهم صرفاً کیفیت رابطهمان با زندگی را دگرگون کرده و به ما قدرت انتخابهای آگاهانه میدهد. آگاهی از تمامی این مخاطرات، به ما امکان میدهد که به شکلی سالم با چالشها روبهرو شده و سفر مراقبه خود را پایدار کنیم.