عصر ایران؛ احمد فرتاش - پیوستن جیانلوئیجی دوناروما به منچسترسیتی، ممکن است نقطه عطفی در دوران مربیگری پپ گواردیولا باشد. گواردیولا قرار بود تا پایان فصل 2025-2024 سرمربی منسیتی باشد ولی افت چشمگیر این تیم در فصل آخر حضور پپ در این تیم (یعنی فصل 2025-2024) باعث شد که او قراردادش را دو سال دیگر تمدید کند تا تیم را در دوران بحران و ضعف مفرط ترک نکند.
بحران منسیتی در فصل قبل، از همان اواسط نیمفصل اول آشکار شد. پپ تا پایان نیمفصل، سپس تا پایان فصل، هر چه تلاش کرد نتوانست تیمش را به وضع مطلوب سابق برگرداند. سال گذشته در چند یادداشت به مشکلات گواردیولا پرداختیم. جان کلام آن یادداشتها این بود که عصر طلایی گواردیولا رو به پایان است.
به دلایل گوناگون، که در آن یادداشتها مطرح شدند، بعید است پپ دیگر بتواند در جایگاهی باقی بماند که دربارۀ او این اجماع وجود داشته باشد که بهترین مربی دنیای فوتبال است. اما گواردیولا گواردیولا شاید بتواند از همسرنوشتی با مورینیو بگریزد. یعنی از سطح اول فوتبال دنیا خارج نشود و "یکی از بهترین مربیان دنیای فوتبال" محسوب شود؛ ولو که همه بدانند دیگر نمیتوان با قطعیت و بیتردید گفت که او "بهترین مربی دنیای فوتبال" است.
لازمۀ باقی ماندن گواردیولا در تالار "بهترینها" طبیعتا ارتقای کیفی منچسترسیتی و البته نتیجه گرفتن این تیم از ارتقای کیفیاش است. یعنی گواردیولا در این دو سال باقیمانده از حضورش در منسیتی، حداقل یکبار باید قهرمانی در لیگ برتر انگلیس را بدست آورد و در لیگ قهرمانان اروپا هم عملکرد تیمش چنان باشد که طرفداران منچسترسیتی مثل قبل به قهرمانی تیمشان در چمپیونزلیگ امیدوار باشند ولو که قهرمان هم نشوند.
سال گذشته در یادداشت
"گریۀ گواردیولا و مدافعان نابجا" نوشتیم که تیم گواردیولا در "دفاع کردن" مقابل یک تیم هجومی، تبحر چندانی ندارد. منسیتیِ پپ هجومی بازی میکند و کارکرد دفاعیاش هم عمدتا با پرس بازیکنان حریف در زمین حریف رقم میخورد؛ پرسینگی که هدفش ممانعت از شکلگیری بازی تهاجمی حریف است. ولی اگر بازی تهاجمی تیم حریف شکل بگیرد، یعنی منچسترسیتی در پرسکردن بازیکنان تیم حریف موفق نباشد، این تیم دیگر در زمین خودش، بویژه در اطراف یا در درون محوطۀ جریمۀ خودش، قادر به ارائۀ یک "بازیِ دفاعیِ باکیفیتِ بالا" نیست.
این مشکل احتمالا هنوز هم در تیم گواردیولا وجود دارد. البته پپ امسال یک مدافع به خط دفاعی تیمش اضافه کرده و برخلاف سالهای قبل، با چهار مدافع بازی میکند. همین دگرگونی به خوبی نشان میدهد که او تصمیم گرفته عیار دفاعی تیمش را بیشتر کند. ولی به هر حال مدافعان تیم او از جنس کاناوارو و نستا و مالدینی و بارسی و کوستاکورتا و ماتراتزی و پویول و راموس نیستند. یعنی عیار دفاعی بسیار بالایی ندارند.
گواردیولا الان با خریدن دوناروما، بهترین دروازهبان جهان را در اختیار دارد ولی قطعا مدافعان تیمش جزو برترین مدافعان کنونی دنیای فوتبال نیستند. کافی است به فهرست بازیکنان توپ طلای امسال نگاه کنید. بین آن سی نفری که کاندیدای دریافت توپ طلا بودند، اسم هیچ یک از مدافعان منچسترسیتی به چشم نمیخورد ولی نام دوناروما در آن فهرست در رتبۀ نهم دیده میشود. مهمتر اینکه، دوناروما در سال 2025 به عنوان بهترین دروازهبان جهان انتخاب شد و جایزۀ یاشین را دریافت کرد.
بنابراین قصه از این قرار است که تیم گواردیولا فیالحال چهار مدافع دارد که اگرچه خوباند ولی چندان آس و خاص نیستند، اما در عوض یک دروازهبان هم دارد که اگر همین طور به کارش ادامه دهد، در پایان دوران فوتبالش در کنار برترین دروازهبانان تاریخ فوتبال خواهد ایستاد. یعنی در کنار یاشین و بوفون و گوردون بنکس و نویر و کاسیاس. چه بسا همین الان هم بتوان دوناروما را کسی در جمع این کسان قلمداد کرد.
کسی از فردا خبر ندارد ولی نگارنده ظن قریب به یقین دارد که درخشش دوناروما میتواند متّکای خروج منچسترسیتی از بحران یکسال اخیر باشد. اگر به نتایج لیگ برتر انگلستان نگاه کنید، میبینید که در سه هفتۀ آغازین فصل جاری، منسیتی بدون دونارما دو باخت داشته و یک برد؛ ولی در سه هفتۀ بعدی، دو برد داشته و یک مساوی. در واقع منچسترسیتی تا پایان هفتۀ سوم از 9 امتیاز ممکن فقط 3 امتیاز کسب کرده بود اما از هفتۀ چهارم که دوناروما در دروازۀ این تیم ایستاد، منسیتی از 9 امتیاز ممکن 7 امتیاز بدست آورد.
اگرچه عوامل متعددی در رقم خوردن نتیجۀ هر بازی مؤثرند، ولی "راحت گل نخوردن" نقش بسیار مهمی در موفقیت تیمها دارد. در بازیهای فصل قبل، زیاد پیش میآمد که منچسترسیتی از تیم حریف با یک گل (یا گاهی با دو گل) پیش بود و دائما نیز به سمت دروازۀ حریف حمله میکرد ولی نهایتا راحت گل میخورد و به جای اینکه سه بر صفر پیروز شود، با باخت یا با تساوی از میدان مسابقه خارج میشد.
در هفتۀ چهارم فصل جاری لیگ برتر جزیره، که دوناروما اولین بازیاش را در لیگ انگلیس برای منسیتی انجام داد، نزدیک بود منچسترسیتی دو بر صفر از منچستریونایتد جلو بود و در دقیقۀ 61 مسابقه، دوناروما شوت محکم و دقیق امبوئمو را با واکنشی استثنایی راهی کرنر کرد. اگر آن توپ گل شده بود، قاعدتا منچستریونایتد با فشار بیشتری برای رسیدن به گل دوم حمله میکرد. اما واکنش بسیار درخشان دوناروما، که گزارشگران تلویزیونی را هم شگفتزده کرد، اجازه نداد منسیتی نیم ساعت پایانی را با این استرس بازی کند که بردشان هر آن ممکن است به مساوی بدل شود. در حالی که فصل قبل بارها پیروزیشان به تساوی انجامید، صرفا به دلیل ضعف خط دفاعی یا نداشتنِ یک گلر عالی.
همه میدانیم که در فوتبال زیاد پیش میآید که یک دروازهبان گل میخورد و مقصر هم نیست، ولی دقیقا به این دلیل که نمیتواند مانع از گل شدن فرصتهای قطعی گلزنی شود، کمک چندانی به تیمش نمیکند. مثلا در بازی ایران با بوسنی و هرزگوین در جام جهانی 2014، گرچه نمیشد بگوییم علیرضا حقیقی، دروازهبان تیم ملی ایران، در گلخوردن ایران از بوسنی مقصر بود، ولی ایران برای پیروزی در آن مسابقه، نیازمند گلری بود که از پس مهار آن فرصتهای گلزنی برآید.

این نکته لزوما ربطی به جایگاه یک دروازهبان در تاریخ فوتبال ندارد. مثلا بوفون، که اکثر کارشناسان او را بعد از یاشین بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال میدانند، در فینال یورو 2012 نتوانست کمکی به تیم ملی ایتالیا کند. ایتالیا برای قهرمانی در برابر آن اسپانیا، نیازمند بوفونی به مراتب بهتر از "بوفون فینال 2012" بود. ولی بوفون در آن بازی در موقعیتهای تک به تک با مهاجمان اسپانیا، عملکردی متوسط داشت و به همین دلیل دو گل در چنین موقعیتهایی دریافت کرد (گلهای دوم و سوم اسپانیا). در حالی که ایتالیا برای پیروزی در برابر تیم قویتر اسپانیا، نیازمند عملکرد بهتر بوفون، دست کم در آن موقعیتهای تک به تک قابل مهار بود.
باری، دوناروما اکنون بهترین و باروحیهترین گلر دنیاست. او اهمیت اساسی حضورش در میدان مسابقه را در نیمهنهایی و فینال یورو 2020 و نیز در مراحل یکهشتم نهایی و یکچهارم نهایی و نیمهنهایی فصل گذشتۀ لیگ قهرمانان اروپا (در دروازۀ پاری سن ژرمن) ثابت کرده است.
گواردیولا برای اینکه بتواند منچسترسیتی را احیا کند و به نقطۀ اوج بازگرداند، به غیر از اصلاح وضعیت خط دفاعی تیمش (یعنی افزایش تعداد مدافعان و تقویت "قابلیتهای دفاعی" بازیکنان تیمش)، نیازمند دروازهبانی است که اولا راحت گل نخورد، ثانیا از پس مهار فرصتهای گل قطعی تیم حریف نیز برآید. در واقع او به دروازهبانی نیاز دارد که اولا تیم را در بازی نگه دارد، ثانیا مانع از دست رفتنِ آسانِ برتری منچسترسیتی به حریف شود، ثالثا از قدرت ویژهای برای رهبریِ خط دفاع برخوردار باشد، رابعا با قابلیتهای بالای خودش، روحیۀ کل تیم را بالا نگه دارد.
با توجه به اینکه بازیکنان منسیتی در حملات مکررشان روی دروازۀ حریف، تعداد قابل توجهی از فرصتهای گلزنی را نیز هدر میدهند، حضور دوناروما در دروازه، مانع از آن میشود که برتری منسیتی به آسانی جای خودش را به نتیجۀ مساوی بدهد.
فلسفۀ فوتبال گواردیولا مبتنی است بر حملههای مکرر و ممانعت از شکلگیری حملۀ حریف. تیمی که تا پایان مسابقه فقط یکی دو فرصت گل نصیبش میشود، طبیعتا بیشتر قدر فرصت گل را میداند. ولی بازیکنان منسیتی میدانند تا پایان بازی بارها موقعیت گل نصیبشان میشود و در چنین شرایطی طبیعی است که دقت آنها در گلزنی تا حدی کاهش یابد. یعنی بین "تلاش برای گلزنی" و "دقت در گلزنی" ظاهرا نسبت معکوس برقرار است.
این وضعیت در فینال جام جهانی 1990 بوضوح مشهود بود. آلمانیها میدانستند آرژانتین توان چندانی برای حمله کردن ندارد و تا پایان بازی حداکثر یک یا دو موقعیت گل نصیبش میشود، اما خودشان مکررا حمله میکردند و همین فراوانیِ حملات در بیدقتی بازیکنان آلمان برای گل زدن، نقش داشت.
رکن دوم فلسفۀ فوتبال گواردیولا نیز "ممانعت از حملات حریف" است. اما اگر منچسترسیتی نتواند مانع حملات تیم حریف شود، مشکلی ساختاری یا ذاتی در بازی این تیم خودنمایی میکند. برای رفع این مشکل، به غیر از اصلاح حط دفاعی، گلری مثل دوناروما میتواند نقش بسیار مهمی ایفا کند. چنانکه در مرحلۀ نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا در اردیبهشت امسال، دوناروما در دو بازی رفت و برگشت پاری سن ژرمن مقابل آرسنال، فرصتهایی را از حریف گرفت که گل شدن هر کدام از آنها میتوانست مسیر صعود پاری سن ژرمن به فینال چمپیونزلیگ را مسدود کند.
دوناروما قطعا به نقش مهمی که میتواند در منچسترسیتی ایفا کند، واقف است. او با پاری سن ژرمن به همۀ افتخارات ممکن رسید و گویا چالش احیای منچسترسیتی را به تکرار افتخارات پاریسی ترجیح داده است. برخی از کارشناسان گفتهاند دوناروما وصلۀ نچسبی برای تیم گواردیولا است چراکه گواردیولا دروازهبانی را قبول دارد که مثل یک هافبک قادر به بازیسازی و توزیع توپ باشد اما دوناروما فقط یک دروازهبان است نه یک "هافبک پنهان در لباس دروازهبان".
ولی موضوع این است که کفگیر تاکتیکهای سابق گواردیولا به ته دیگ خورده و او اگر با همان سبک و سیاق سابق به کارش ادامه دهد، بعید است امسال نیز نتایجی بهتر از پارسال بگیرد. پپ ناچار است بین بهترین دروازهبان جهان و گلری مثل ادرسون مورائس برزیلی، که تا پایان فصل قبل گلر منسیتی بود و نقش یک هافبک یا توپپخشکن را به خوبی ایفا میکرد، اولی را انتخاب کند. او نیازمند دروازهبانی است که بتواند ترمیمی باشد برای ساختار و دیوار دفاعیِ سوراخشدۀ منچسترسیتی. چنین کاری اگر از عهدۀ ادرسون مورائس برمیآمد، منسیتی در فصل قبل گرفتار چنان وضعی نمیشد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر