احتمالاً برایتان پیش آمده که در یک بحث، با وجود حقانیت کامل، طرف مقابل به جای پذیرش مسئولیت اشتباه خود، به اصطلاح «توپ را در زمین شما میاندازد». در چنین موقعیتی، او نهتنها از زیر بار خطای خود شانه خالی میکند، بلکه شما را مسبب اصلی اتفاق پیشآمده جلوه میدهد و طوری رفتار میکند که گویی شما از درک واقعیت ناتوان هستید. این شرایط به مرور زمان میتواند باعث تردید شما به قدرت قضاوت و تفکرتان شده و تدریجاً منجر به از دست دادن هویت واقعی شما شود.
به گزارش روزیاتو، واژه «گسلایت کردن» (Gaslighting) ریشه در یک فیلم مشهور به نام چراغ گازی (Gaslight) محصول سال ۱۹۴۴ دارد. در این فیلم، شخصیت منفی (چارلز بویر) عمداً نور چراغ گازی خانه را کم و زیاد میکند، اما هنگامی که همسرش متوجه این تغییر میشود، او را متقاعد میسازد که این تغییرات فقط ساخته ذهن اوست و واقعیت خارجی ندارد. این ترفند باعث میشود که همسرش احساس کند که عقل خود را از دست داده است.
در مفهوم امروزی، گسلایتینگ به رفتاری اطلاق میشود که در آن فرد مقابل طوری عمل میکند که شما را از نظر روانی بیثبات، غیرمنطقی و غیرقابل اعتماد جلوه دهد. گفتار فرد گسلایتر به گونهای است که شما را نسبت به خودتان دچار شک و تردید عمیق میکند؛ به طوری که ممکن است در واقعیتی که تجربه کردهاید و توانایی تفکر و تحلیل خودتان تردید کنید.
به عنوان مثال: تصور کنید با دوستتان قرار ملاقات دارید و او با نیم ساعت تأخیر میرسد. شما بابت این تأخیر ناراحت میشوید و ناراحتی خود را بیان میکنید. انتظار منطقی این است که دوستتان خطای خود را بپذیرد و عذرخواهی کند. اما اگر دوست شما بگوید: «تو خیلی حساسی، از کاه کوه نساز»؛ در این حالت شما گسلایت شدهاید. یعنی فرد مقابل نه تنها مسئولیت اشتباه خود را نمیپذیرد، بلکه احساسات شما را بیاعتبار میکند. ایراد کار، حساسیت زیاد شما قلمداد میشود، نه تأخیر او.
مثالی دیگر: در بحثی، فردی به شما توهین و بیاحترامی میکند و سپس میگوید: «اگر منو عصبانی نمیکردی، این حرف رو نمیزدم، توی دعوا که حلوا پخش نمیکنن». در حالی که همه میدانند فارغ از درست یا غلط بودن موضوع بحث، حفظ حد و مرزها ضروری است. هرچند خشم ما تقصیر ما نیست، اما مسئولیت واکنش ما در برابر خشممان بر عهده خودمان است.
گسلایت در علم روانشناسی به نوعی آزار روانی تعریف میشود که در آن، فرد گسلایتکننده باعث میشود قربانی نسبت به سلامت عقل، حافظه یا درک خود از واقعیت شک کند. افرادی که مورد گسلایت قرار میگیرند، ممکن است دچار سردرگمی، اضطراب شوند و به تدریج اعتماد خود را به خودشان و آنچه اتفاق افتاده است، از دست بدهند.
رفتار گسلایت اغلب با خودشیفتگی در هم آمیخته است. فرد خودشیفته معمولاً مسئولیت اشتباهاتش را نمیپذیرد، چراکه در ذهن او، فردی که اشتباه میکند ناقص است. بنابراین، او نمیتواند نقصی را در خود بپذیرد. اگر خطایی رخ دهد، قطعاً مقصر فرد مقابل است؛ زیرا خودِ خودشیفته، کامل و مبرا از هر اشتباهی است. بحث با چنین افرادی مانند «کوبیدن میخ آهنی بر سنگ» است. او نمیتواند اشتباه خود را بپذیرد و به همین دلیل، با استفاده از بازیهای کلامی و روانی، به هر شکل ممکن توپ را به زمین طرف مقابل میاندازد؛ تا جایی که ممکن است در پایان شما خود را در حال عذرخواهی از فرد خودشیفته و گسلایتر بیابید.
برای آشنایی عمیقتر با این پدیده، در ادامه ۱۰ شیوه متداول گسلایت معرفی شده است:
اگر در رابطهتان اغلب نسبت به وقایع مطمئن نیستید و به خودتان شک دارید، برای تأیید خاطرات خود از دیگران کمک میگیرید، یا برای تصمیمگیریهای ساده به شخص دیگری تکیه میکنید، ممکن است که در معرض گسلایتینگ قرار داشته باشید. در ادامه به نشانههای گسلایتینگ میپردازیم.
تشخیص علائم گسلایت برای قربانیان دشوار است. آنها ممکن است به آزاردهنده اعتماد کنند یا بپذیرند که به نوعی خودشان مقصر هستند. برای مثال، ممکن است متقاعد شوند که حافظه ضعیفی دارند، بیش از حد حساس هستند یا موقعیتی را اشتباه درک کردهاند. برخی از نشانههای احتمالی که نشاندهنده درگیر شدن فردی در گسلایتینگ است عبارتند از: