شخصیت انسان یکی از بنیادیترین جنبههای وجود اوست که نقش مهمی در رفتار، تصمیمگیری، روابط اجتماعی و حتی مسیر زندگی دارد. از دیرباز، اندیشمندان و روانشناسان تلاش کردهاند بفهمند آیا شخصیت انسان در طول عمر ثابت میماند یا دچار تغییر میشود. برخی بر این باورند که ویژگیهای شخصیتی از دوران کودکی شکل میگیرد و تا پایان عمر تقریباً پایدار باقی میماند. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که شخصیت پدیدهای پویا و در حال رشد است که میتواند بر اثر تجربهها، یادگیری و محیط تغییر کند.
به گزارش میگنا، واقعیت این است که شخصیت انسان نه کاملاً ثابت است و نه کاملاً متغیر؛ بلکه در مسیر زندگی هم ثبات دارد و هم دگرگونی. پژوهشهای جدید در روانشناسی تحول نشان میدهد که هر فرد در طول عمر خود هم ویژگیهای پایدارش را حفظ میکند و هم در اثر رویدادهای زندگی، نقشهای اجتماعی و رشد ذهنی، تغییراتی را تجربه مینماید.
شناخت چگونگی تحول شخصیت در طول زندگی به ما کمک میکند خود و دیگران را بهتر درک کنیم، روابط سالمتری بسازیم و برای رشد فردی و اجتماعی گامهای مؤثرتری برداریم.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری به بررسی ابعاد مختلف تحول شخصیت در طول عمر، میزان ثبات ویژگیهای شخصیتی و عواملی که در تغییر و رشد آن نقش دارندپرداخته است تا روشن شود چگونه انسان در مسیر زندگی، هم خودِ گذشتهاش را حفظ میکند و هم به شکلی تازه از خود تبدیل میشود.
1. مقدمه: آیا شخصیت ثابت میماند یا تغییر میکند؟
شخصیت انسان یکی از پیچیدهترین و جذابترین جنبههای وجودی اوست. بسیاری از مردم میپرسند که آیا شخصیت در طول زندگی ثابت میماند یا دچار تغییر میشود. پژوهشهای روانشناسی نشان میدهد که پاسخ این پرسش ساده نیست، زیرا شخصیت انسان هم ثبات دارد و هم در طول زمان دچار تغییر و رشد میشود. در واقع، شخصیت ترکیبی از ویژگیهای نسبتاً پایدار و عناصر انعطافپذیر است که تحت تأثیر تجربهها و محیط زندگی شکل میگیرد. هر فرد از کودکی تا بزرگسالی مسیر خاصی از رشد شخصیتی را طی میکند.
دوران کودکی معمولاً زمان شکلگیری پایههای اصلی شخصیت است، اما با ورود به نوجوانی و بزرگسالی، فرد با موقعیتهای جدیدی مانند تحصیل، کار، ازدواج و مسئولیتهای اجتماعی روبهرو میشود که میتوانند جنبههای مختلف شخصیت او را تغییر دهند.
به عنوان مثال، فردی که در نوجوانی فردی کماعتمادبهنفس بوده است، ممکن است در بزرگسالی با کسب موفقیتهای شغلی و اجتماعی، اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کند. بنابراین، شخصیت مانند یک موجود زنده در حال رشد است که هم ریشه در گذشته دارد و هم در مسیر آینده دگرگون میشود. این دیدگاه امروزه در روانشناسی تحول شخصیت پذیرفته شده است و نشان میدهد که هیچ فردی الزاماً تا پایان عمر همان کسی نیست که در آغاز بوده است.
۲. ثبات ویژگیهای اصلی شخصیت در طول عمر
یکی از یافتههای مهم روانشناسی این است که شخصیت افراد در طول زندگی تا حد زیادی ثبات دارد. پژوهشهای طولی نشان دادهاند که ویژگیهای اصلی شخصیت، مانند برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری، گشودگی به تجربه و ثبات هیجانی، معمولاً از دوران نوجوانی تا بزرگسالی پایدار باقی میمانند. به این پدیده، «ثبات رتبهای» گفته میشود. ثبات رتبهای (rank-order stability) گفته میشود؛ یعنی جایگاه نسبی هر فرد نسبت به دیگران معمولاً حفظ میشود، حتی اگر در همه کمی تغییر ایجاد شود.
به بیان سادهتر، اگر فردی در جوانی نسبت به دیگران فردی برونگرا باشد، معمولاً در میانسالی نیز در مقایسه با دیگران برونگرا باقی میماند، حتی اگر همه افراد کمی تغییر کنند. این ثبات نشان میدهد که شخصیت، بخشی از هویت پایدار انسان است و ریشههای آن در عوامل ژنتیکی و زیستی قرار دارد. مغز انسان به گونهای ساخته شده که الگوهای رفتاری و هیجانی مشخصی را در طول زمان حفظ میکند.
از سوی دیگر، تجربههای اولیه زندگی، تربیت خانوادگی و محیط فرهنگی در شکلگیری این ویژگیهای پایدار نقش مهمی دارند. برای مثال، کودکی که در محیطی پر از محبت، نظم و احترام رشد کرده است، معمولاً در بزرگسالی فردی مسئولیتپذیر و با ثبات خواهد بود. البته ثبات شخصیت به معنای ایستایی مطلق نیست، بلکه به معنای حفظ ساختار کلی شخصیت در طول زمان است. این ویژگی باعث میشود که دیگران بتوانند رفتار فرد را تا حدی پیشبینی کنند و روابط اجتماعی پایدارتر شکل بگیرد.
۳. تغییرات رشدی و عوامل مؤثر بر تحول شخصیت
در کنار ثبات، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد شخصیت انسان در طول عمر تغییر میکند و رشد مییابد. روانشناسان این تغییر را «بلوغ شخصیت» مینامند. معمولاً با گذر زمان، افراد وظیفهشناستر، آرامتر، مهربانتر و واقعبینتر میشوند. تحقیقات نشان داده است که از دوران نوجوانی تا میانسالی، ویژگیهایی مانند وظیفهشناسی و سازگاری افزایش مییابد، در حالی که ویژگیهایی مانند رواننژندی یا ناپایداری هیجانی کاهش پیدا میکند.
این تغییرات تا حد زیادی به دلیل تجربههای زندگی است. ورود به دانشگاه، ازدواج، شغل، پدر یا مادر شدن و حتی شکستها و ناکامیها همگی میتوانند شخصیت فرد را دگرگون کنند. همچنین عوامل فرهنگی و اجتماعی نقش مهمی دارند. در جوامعی که مسئولیتپذیری، نظم و همکاری ارزشمند شمرده میشود، افراد در مسیر رشد شخصیتی مثبتتری قرار میگیرند.
از نظر زیستی نیز تغییرات مغز و هورمونها در سنین مختلف، بر رفتار و احساسات تأثیر میگذارند. در دوران سالمندی، افراد معمولاً آرامتر و محتاطتر میشوند و تمایل بیشتری به روابط عاطفی عمیق دارند. در نتیجه، میتوان گفت که شخصیت انسان مانند درختی است که ریشههایش ثابت است اما شاخههایش در طول زندگی رشد و شکل جدیدی پیدا میکنند. این تغییرات نشاندهندهی انعطاف و ظرفیت بالای روان انسان برای سازگاری با دنیای متغیر پیرامون اوست.
4.تعامل میان ثبات و تغییر در شخصیت
تحول شخصیت در طول عمر ترکیبی از ثبات و تغییر است. هیچکدام از این دو جنبه به تنهایی واقعیت کامل را نشان نمیدهند. ثبات شخصیت به انسان هویت، پیشبینیپذیری و حس استمرار میدهد، در حالی که تغییر شخصیت به او امکان رشد، یادگیری و سازگاری با شرایط جدید را میبخشد. شخصیت انسان در مسیر زندگی مانند رودخانهای است که مسیر اصلی خود را حفظ میکند، اما جریان آب آن همواره در حرکت و دگرگونی است. از کودکی تا پیری، ما با تجربههای گوناگون روبهرو میشویم که هرکدام بخشی از شخصیت ما را شکل میدهند.
محیط خانواده، مدرسه، جامعه، دوستان و حتی فناوری و رسانهها در این مسیر تأثیرگذارند. روانشناسی مدرن بر این باور است که هرچند بخشهایی از شخصیت ریشه در ژنتیک دارند، اما انسان همیشه توانایی رشد و تغییر را در خود دارد.
پذیرش این واقعیت به ما کمک میکند خود را بهتر بشناسیم و در مسیر رشد شخصی گام برداریم. در نتیجه، میتوان گفت شخصیت انسان در طول عمر نه کاملاً ثابت است و نه کاملاً متغیر، بلکه پیوسته در حال تحول و تعادل میان پایداری و تغییر است. این دیدگاه نهتنها درک عمیقتری از رفتار انسان ارائه میدهد، بلکه راهی برای رشد فردی و بهبود کیفیت زندگی فراهم میسازد.
تغییر شخصیت نیز میتواند نتیجه فرایند تابآوری باشد. زمانی که فرد در برابر مشکلات واکنش سازگارانه نشان میدهد، ویژگیهایی مانند مسئولیتپذیری، اعتمادبهنفس و ثبات هیجانی در او تقویت میشود. به بیان دیگر، تابآوری موتور محرک رشد و تحول شخصیت است و به انسان کمک میکند تا در مسیر زندگی، پخته و مقاومتر شود. بنابراین، تغییر شخصیت و تابآوری رابطهای دوطرفه دارند؛ تابآوری باعث رشد شخصیت میشود و رشد شخصیت نیز توان تابآوری را در برابر چالشهای آینده افزایش میدهد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر