۰۱ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۶۵۸۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۱ - ۰۱-۰۸-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۶۵۸۵
انتشار: ۱۶:۲۱ - ۰۱-۰۸-۱۴۰۴

ترابری هخامنشی؛ جاده‌ای که ستون فقرات امپراتوری ایران بود

ترابری هخامنشی؛ جاده‌ای که ستون فقرات امپراتوری ایران بود
پژوهشگران در حال دگرگون کردن دانسته‌های ما درباره «راه شاهی» ایران هستند؛ مجموعه‌ای از جاده‌ها که می‌توان آن را ستون فقرات امپراتوری بزرگ هخامنشی به شمار آورد.
پژوهشی تازه از «داویده سالاریس» باستان‌شناس با بهره‌گیری از مدل‌سازی دیجیتال، مسیرهایی را بازسازی کرده که شاهان ایرانی از آن برای جابه‌جایی در سراسر سرزمین‌های پهناور خود استفاده می‌کردند. 
 
به گزارش فرادید، این پژوهش که در نشریه Antiquity منتشر شده، نشان می‌دهد راه میان شوش و تخت جمشید تنها یک مسیر ساده نبوده؛ بلکه جاده‌ای مهندسی‌شده و هدفمند برای پشتیبانی از حرکت عظیم دستگاه سلطنتی بوده است. 
 
سالاریس در این پژوهش دیدگاه دیرینه‌ای را به چالش می‌کشد که «راه شاهی» را تنها یک مسیر ارتباطی می‌دانست. او استدلال می‌کند که این جاده‌ها برای هدفی مشخص طراحی شده بودند: انتقال روان و ایمن دستگاه حکومتی امپراتوری شامل پادشاه، سربازان، مقام‌های دولتی، ارابه‌ها و حیوانات بارکش در زمین‌های دشوار و ناهموار. 
 
منابع تاریخی از کاروان‌های سلطنتی با شمار ده‌ها هزار نفر سخن گفته‌اند. پشتیبانی از چنین حرکتی نیازمند چیزی فراتر از جاده‌های خاکی بود؛ این جاده نیاز به دسترسی به آب، زمین‌های هموار و شیب‌های ملایم برای عبور وسایل چرخ‌دار داشت.  

مدل‌سازی دیجیتال، دیدگاه تازه‌ای درباره ترابری هخامنشی ارائه می‌دهد

سالاریس برای یافتن محتمل‌ترین مسیرهای میان دو پایتخت باستانی از مدل‌سازی مبتنی بر سامانه داده‌های جغرافیایی (GIS) استفاده کرد. این روش فراتر از حدس و گمان‌های مبتنی بر نقشه‌های تاریخی یا جاده‌های امروزی است. 
 
با تحلیل داده‌های ارتفاعی و ویژگی‌های زمین، این پژوهش مسیرهای واقعی را که توان پشتیبانی از حرکت‌های گسترده سلطنتی داشتند، شناسایی کرد. نتیجه، نقشه‌ای از نواحی محتمل است (نه فقط یک خط منفرد) که عبور در آن‌ها عملی‌تر بوده است. 
 
در این مدل، آستانه‌ای بحرانی برای شیب در نظر گرفته شد: هشت درصد؛ یعنی بیشترین شیبی که ارابه‌های حیوان‌کش می‌توانستند از آن عبور کنند. مسیرهای پرشیب‌تر «هزینه» بیشتری در مدل داشتند و احتمال گنجانده شدنشان در مسیر شاهی کاهش می‌یافت. همچنین، برای دقت بیشتر، ویژگی‌های مدرن مانند سدها یا زمین‌های تغییریافته حذف شدند تا شرایط باستانی بازسازی شود. 
 
راه شاهی

بقایای قلعه خلیلی در سپیدان فارس

آنچه یک جاده را «شاهی» می‌کرد، نه مسیر و نه صرفاً کاربری آن، بلکه توانایی پشتیبانی از عملیات لجستیکی عظیم بود.  این کار شامل فضایی برای هزاران نفر، حیوانات و کارکنان پشتیبانی میشد، همراه با امکاناتی برای غذا، آب و استراحت. این مکان‌ها صرفاً ایستگاه‌های پیک نبودند. 
 
برخی از آن‌ها سکونتگاه‌های موقت بزرگی بودند که مانند پایتخت‌های سیار عمل می‌کردند. اسناد تخت جمشید حتی از آماده‌سازی‌های دقیق پیش از ورود شاه سخن می‌گویند؛ از جمله ارسال پیشاپیش آذوقه و تدارکات به ایستگاه‌های خاص در مسیر. 
 
عرض جاده نیز اهمیت داشت. یک مسیر باریک می‌توانست کاروان را بیش از ۴۰ کیلومتر امتداد دهد و این امر هماهنگی را مختل می‌کرد. پژوهش نشان می‌دهد جاده‌ای با عرض ۵ تا ۷ متر اجازه می‌داد چند ستون از کاروان هم‌زمان حرکت کنند، معیاری مشابهِ جاده‌های رومی در آسیای غربی. 

قلعه خلیلی؛ ایستگاهی احتمالی در مسیر شاهی

یکی از ایستگاه‌های احتمالی سلطنتی، قلعه خلیلی در غرب ایران است که کاملاً با مدل همخوانی دارد. موقعیت آن بر زمین‌های مسطح و حاصلخیز با دسترسی به آب، نشانه‌ای از نقش آن در مسیر شاهی است. شواهد باستان‌شناسی (از جمله ساختمان‌های اشرافی و انبارها) نیز نقش آن را در لجستیک سلطنتی تأیید می‌کند. 
 
پروژه‌ای با نام مسیر ایرانی (PersianTRAIL) چارچوبی نوین ارائه می‌دهد تا با استفاده از ابزارهای مدرن، زیرساخت‌های سلطنتی باستان را شناسایی کنیم. این پروژه راهی برای سنجش چگونگی طراحی جاده‌ها برای پاسخ به نیازهای حکمرانی و نمایش قدرت فراهم می‌کند. 
 
در گام‌های آینده، پژوهشگران قصد دارند تحلیل خود را به سمت غرب، تا ساردیس (پایتخت پیشین امپراتوری در ترکیه امروزی) گسترش دهند و داده‌های محیطی و سیاسی بیشتری برای دقیق‌تر شدن مدل بیفزایند. 
 
با پیوند دادن داده‌های زمین‌شناسی، متون باستانی و یافته‌های باستان‌شناسی، پژوهش سالاریس نشان می‌دهد که این جاده‌ها صرفاً نماد قدرت نبودند؛ بلکه بخشی از سامانه‌ای مهندسی‌شده و منظم بودند که چرخ‌های یک امپراتوری عظیم را به حرکت درمی‌آورد.
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha