در دنیای امروز، شاهد تحولات و چالشهای نوینی هستیم که شکل و شمایل جنگهای سنتی را تغییر داده است. ما در دورهای قرار گرفتهایم که جنگها دیگر تنها به نبردهای فیزیکی محدود نمیشوند و جنبه های چند وجهی و ترکیبی پیدا کرده اند که یکی از تاثیرگذارترین آن ها جنگ روانی و عملیات روانی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش شفقنا؛ مسعود فاتح، مدیر مسئول سیتنا می گوید: خنثیسازی نیازمند مجموعهای از ابزارهای فنی، نهادی و اجتماعی است که می توان به پاسخ راهبردی و هماهنگ، شفافیت و انتشار اطلاعات سریع و معتبر، تقویت سواد رسانهای عمومی (Media Literacy)، توانمندسازی رسانههای مستقل و حرفهای، فضای سایبری امن و مقاوم، ایجاد ظرفیتهای تحلیل باز (OSINT) و مانیتورینگ رسانهای،سیاستهای حقوقی و همکاری بینالمللی، ایجاد اقتدار اخلاقی و مردمی و روشهای «اینوکولاسیون» (واکسن اطلاعاتی) اشاره کرد.
گفتگوی شفقنا رسانه با مسعود فاتح، مدیر مسئول سیتنا را در ادامه بخوانید…
از نظر شما چه تعریفی را برای جنگ روانی می توان ارائه کرد؟
جنگ روانی به مجموعهای از اقدامات هدفمند گفته میشود که با استفاده از اطلاعات، روایتها، تصاویر، شایعات و ابزارهای ارتباطی تلاش میکند رفتار، احساسات، ادراک و اراده یک جامعه، گروه یا قوه تصمیمگیری را تغییر دهد یا تضعیف کند. هدف میتواند کاهش اعتماد عمومی، ایجاد شکاف اجتماعی، تضعیف اراده سیاسی، اغتشاش اقتصادی یا راهبری افکار عمومی به سمت اهداف دشمن باشد. جنگ روانی هنر دستکاری معنا و احساس است؛ نه صرفاً پخش اطلاعات غلط، بلکه شکلدهی به میدان ادراکی.
می توانید به نمونههایی از جنگ روانی در ایران و جهان اشاره کنید؟
جنگ جهانی دوم و تبلیغات پروپاگاندا یک نمونه از آن است. در واقع دولتها از رادیو، روزنامه و سینما برای ساکتسازی، بسیج یا تضعیف روحیه دشمن استفاده می کردند.
در جنگ سرد هم ما شاهد این مسئله بودیم. به عبارتی عملیات اطلاعاتی و روانی گسترده بین بلوک غرب و شرق برای تضعیف همدیگر، نفوذ در رسانهها، حمایت از گروههای اپوزیسیون و پخش روایتهای ماخوذ از جمله تلاش ها برای اثرگذاری در این دوره بود.
علاوه بر این دو می توان به رویدادهای منطقهای در خاورمیانه هم اشاره کرد که از شبکههای ماهوارهای و رسانههای جمعی برای شکلدهی روایتها درباره انقلابها و اعتراضها استفاده می شد.
ناگفته نماند که در دهه اخیر هم، پروندههایی مانند دستکاری اطلاعات انتخاباتی و عملیات شبکهای (مثلاً نفوذ و تبلیغات هدفمند با استفاده از رباتها و حسابهای جعلی) در کشورهای مختلف گزارش شدهاند.
برای نمونههای جنگ روانی مرتبط با ایران (نمونههای عمومی و مورد اشاره در تحلیلها) هم می توان به کمپینهای شایعهپراکن، انتشار تصاویر یا ویدئوهای جهتدار، بهرهگیری از رسانههای خارجی یا شبکههای اجتماعی برای برجستهسازی اختلافات داخلی، و نیز تلاش برای کاهش اعتماد عمومی به نهادهای رسمی اشاره کرد.
نمونه مهم دیگر که مورد استفاده قرار گرفته، ترکیب با عملیات سایبری و فیزیکی است. به نحوی که نمونههایی مثل بدافزارها یا حملات سایبری همزمان با روایتسازی رسانهای همراه میشوند تا آشفتگی را تشدید کنند.
با این وصاف راههای بهکارگیری جنگ روانی چیست و آیا فقط از رسانهها استفاده میشود ؟
خیر؛ رسانهها مهماند اما ابزارها گسترده و چندلایهاند. اول می توان به رسانههای سنتی و دیجیتال اشاره کرد که از طریق آن ها می توان به نشر روایتها، انتخاب خبرها، تأکید یا سانسور اطلاعات، تولید محتوای جهتدار در تلویزیون، رادیو، روزنامه و شبکههای اجتماعی پرداخت.
شبکههای اجتماعی و تبلیغات هدفمند مورد دوم است که ایجاد و مدیریت «حسابهای جعلی»، رباتها، استفاده از دادهکاوی برای هدفگیری گروههای حساس و انتشار ویروسوار محتوای هیجانی از جمله کارکرد آن است.
مورد بعد به عملیات اطلاعاتی و چرخه خبرسازی می توان اشاره کرد که شامل؛ انتشار نشتهای هدفمند، اسناد جعلی یا نادقیق برای تخریب اعتبار نهادها یا افراد است.
شایعهپراکنی و فضای «پانیکساز» از راه های دیگر جنگ روانی است که به ایجاد ترس یا امید کاذب (مثلاً درباره کمبود کالا، تعطیلی خدمات یا شکست سیاسی) منجر می شود.
راه دیگر بکارگیری جنگ روانی عملیات سایبری همراه با روایتسازی است. به بیان ساده تر حملات به زیرساختها (مثلاً برق، بانکها، مخابرات) همراه با روایتسازی جهتدار برای بزرگنمایی اثر و ایجاد بیاعتمادی است.
اقدامات مستقیم در میدان (استفاده از بازیگران محلی) از راه های دیگر بکارگیری جنگ روانی است. به عنوان نمونه؛ حمایت از گروههای معترض یا سازمانهای مدافع در جهتگیری منافع مهاجم، یا برعکس ایجاد تحریکات برای شعلهور کردن اختلافات در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
در ادامه راه ها می توان به پروژههای فرهنگی و نرمافزاری بلندمدت هم اشاره کرد که از رسانهها یا نخبگان مؤثر در جهت شکلدهی گفتمان درازمدت حمایت می شود. علاوه بر آن می توان به فناوریهای نوظهور هم اشاره کرد مثل؛ تولید deepfake، دستکاری صوت/تصویر و استفاده از الگوریتمها برای تقویتِ محتوای انتخابشده.
مهمترین راههای خنثیسازی عملیات جنگ روانی کدامند و در واقع چطور می شود دفاع کرد؟
خنثیسازی نیازمند مجموعهای از ابزارهای فنی، نهادی و اجتماعی است که می توان به پاسخ راهبردی و هماهنگ، شفافیت و انتشار اطلاعات سریع و معتبر، تقویت سواد رسانهای عمومی (Media Literacy)، توانمندسازی رسانههای مستقل و حرفهای، فضای سایبری امن و مقاوم، ایجاد ظرفیتهای تحلیل باز (OSINT) و مانیتورینگ رسانهای،سیاستهای حقوقی و همکاری بینالمللی، ایجاد اقتدار اخلاقی و مردمی و روشهای «اینوکولاسیون» (واکسن اطلاعاتی) اشاره کرد.
برای ارائه پاسخ راهبردی و هماهنگ نیازمند داشتن یک «اردوگاه اطلاعرسانی» منسجم بین نهادهای دولتی، رسانههای رسمی و نهادهای مدنی برای پاسخ سریع و مستدل به ادعاها هستیم.
علاوه بر این با توجه به اینکه خلأ اطلاعات باعث رشد شایعه میشود؛ ارائه دادههای روشن، مستند و قابل ارزیابی از سوی نهادهای مسئول، اولین سد دفاعی است.
آموزش مردم برای تشخیص منابع معتبر، بررسی صحت محتوا و مقاومسازی افکار عمومی در برابر روایتهای هیجانی می تواند به تقویت سواد رسانهای عمومی (Media Literacy) کمک کند.
برای توانمندسازی رسانههای مستقل و حرفهای هم می توان حمایت از روزنامهنگاری تحقیقی، تقویت نهادهای fact-check و استانداردهای حرفهای در پوشش خبری استفاده کرد.
بهکارگیری فناوریهای تشخیص bot، مقابله با حسابهای جعلی، ارتقای امنیت اطلاعاتی و برنامههای مقابله با deepfake از جمله راه های خنثی سازی عملیات جنگ روانی استکه می تواند به ایجاد فضای سایبری امن و مقاوم منجر شود.
راه یگر خنثی سازی علمیات روانی ایجاد ظرفیتهای تحلیل باز (OSINT) و مانیتورینگ رسانهای است که از طریق رصد جریانهای اطلاعاتی، تحلیل شبکهها و شناسایی نقاط گسترشِ شایعات این امر محقق می شود.
استفاده از سیاستهای حقوقی و همکاری بینالمللی راهکار دیگر است. به عبارتی قوانین شفاف در برابر انتشار اطلاعات کذب سازمانیافته و همکاری با پلتفرمها برای حذف محتوای مشکوک می تواند در خنثی سازی علمیات روانی کمک کند. البته ناگفته نماند که اعتماد جامعه به مؤسسات، مهمترین سپر در برابر جنگ روانی است که احیای این اعتماد نیازمند رفتار مسئولانه و پاسخگویی است.
روشهای «اینوکولاسیون» (واکسن اطلاعاتی) از جمله راه های دیگر خنثی سازی عملیات جنگ روانی است به عبارتی پیشاطلاع دادن به مردم درباره تاکتیکهای متداول دشمن و آموزشِ مقابله ذهنی در اینجا اثرگذار است چراکه وقتی مردم بدانند چهچیزی ممکن است علیهشان بهکار رود، کمتر آسیبپذیر میشوند.
در شرایط فعلی کشور و برای مقابله با جنگ روانی دشمن چه پیشنهادی به رسانه ها دارید؟
در رابطه با رسانهها مواردی چون؛ راستسنجی سریع و شفاف، شفافسازی منبع خبر، تیم واکنش سریع اطلاعاتی، آموزش مستمر خبرنگاران، اجتناب از «تکرار شایعه» هنگام واکنش، همکاری با پلتفرمها می تواند کمک کننده باشد.
به بیان دیگر پیش از انتشار هرگونه محتوای احساسی یا جنجالی، باید چند منبع مستقل بررسی شود. اگر احتمال خطا وجود دارد، رسانه ها آن را با برچسب «در حال بررسی» منتشر کنند. باید بهوضوح بنویسند خبر از کدام منبع آمده و چه اسنادی آن را تأیید میکند چراکه این کار اعتماد را حفظ میکند. رسانه ها همچنین باید یک تیم واکنش سریع اطلاعاتی تشکیل دهند تا مرتباً مراقب موجهای اطلاعاتی باشد و بتواند پاسخهای مستند و مختصر ارائه دهند.
به طور مستمر باید به خبرنگاران دوره هایی چون؛ دورههای اعتبارسنجی دیجیتال، تحلیل شبکه و تشخیص deepfake آموزش داده شود. رسانه ها باید در بازنشر شایعه برای تخطئه، مواظب باشند آن را دوباره تقویت نکنند. به عبارتی باید اصل شایعه را نشان داد و سپس با شواهد آن را رد کرد. رسانه ها همچنین می توانند برای کاهش سرعت انتشار اطلاعات نادرست با پلتفرم ها همکاری کنند.
پیشهادتان به مردم برای مقابله با جنگ روانی چست؟
در وهله اول وقتی خبری را دیدند، قبل از ارسال دوباره «دو بار فکر کنند»، مخصوصاً اگر خبر احساسی است، از منطقِ «احتیاط در انتشار» استفاده کنند. باید بررسی کنند که آیا منبع رسمی، معتبر یا حاوی سند است؟ آیا سایت یا حساب قبلاً سابقه انتشار اطلاعات غلط داشته است؟
مردم برای مقابله با عملیات جنگ روانی باید از منابع متعدد اطلاعات بگیرند چراکه مقایسه گزارشها و دیدن عکس/ویدئوها از چند منبع مستقل کمک میکند.
علاوه بر آن باید یاد بگیرند که چگونه تصویر دستکاری میشود، چگونه حسابهای جعلی کار میکنند و چه پرسشهایی باید از یک خبر پرسید.
از طرفی رمز قوی، احراز هویت دو مرحلهای و بهروزرسانی نرمافزارها می تواند به امنیت حساب هایشان کمک کند چون نفوذ به حسابها میتواند برای انتشار روایتهای دروغین استفاده شود. ناگفته نماند که پاسخهای هیجانی در شبکهها، فضای بیشتری به شایعه میدهد لذا بهترین کار گزارش محتوای مشکوک به پلتفرمها و استناد به منابع معتبر است.
باید بدانند که جنگ روانی دنبال تفرقه است لذا تقویت پیوندهای محلی، گفتوگوی مدنی و اعتماد همسایگی یکی از بهترین مصونیتهاست.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر