۲۸ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۹۷۲۹۶
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۰ - ۰۲-۰۷-۱۴۰۳
کد ۹۹۷۲۹۶
انتشار: ۱۲:۰۰ - ۰۲-۰۷-۱۴۰۳

با سعدی در گلستان / باب اول حکایت بیست‌و‌هفتم : کس نیاموخت علمِ تیر از من / که مرا عاقبت نشانه نکرد (+صدا)

با سعدی در گلستان / باب اول حکایت بیست‌و‌هفتم : کس نیاموخت علمِ تیر از من / که مرا عاقبت نشانه نکرد (+صدا)
یکی در صنعتِ کُشتی گرفتن سرآمد بود، سیصد و شصت بندِ فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از آن کشتی گرفتی. مگر گوشهٔ خاطرش با جمالِ یکی از شاگردان میلی داشت.

  عصر ایران ــ یکی در صنعتِ کُشتی گرفتن، سرآمد بود، سیصد‌و‌شصت بندِ فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از آن کُشتی گرفتی. مگر گوشهٔ خاطرش با جمالِ یکی از شاگردان میلی داشت. سیصد‌و‌پنجاه و نه بندش در آموخت مگر یک بند که در تعلیم آن دفع انداختی و تأخیر کردی. فی‌الجمله پسر در قوت و صنعت سر آمد و کسی را در زمانِ او با او امکانِ مقاومت نبود تا به حدّی که پیش ملِکِ آن روزگار گفته بود: استاد را فضیلتی که بر من است از رویِ بزرگی است و حقِ تربیت؛ وگرنه به قوّت از او کمتر نیستم و به صنعت با او برابرم. ملک را این سخن دُشْخوار آمد. فرمود تا مُصارعت کنند.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر اینجا بشنوید

  مقامی مُتَّسع ترتیب کردند و ارکانِ دولت و اعیانِ حضرت و زورآوران روی زمین حاضر شدند. پسر چون پیلِ مست اندر آمد به صَدمَتی که اگر کوهِ رویین بودی زِ جای بر‌کندی. استاد دانست که جوان به قوّت از او برتر است؛ بدان بندِ غریب که از وی نهان داشته بود، با او در آویخت. پسر دفعِ آن ندانست، به هم بر‌آمد. استاد به دو دست از زمینش بالای سر برد و فرو کوفت. غریو از خلق برخاست. ملک فرمود استاد را خلعت و نعمت دادن و پسر را زجر و ملامت کرد که؛ با پرورندهٔ خویش دعویِ مقاومت کردی و به سر نبردی. گفت: ای پادشاهِ روی زمین! به زورآوری بر من دست نیافت بلکه مرا از علمِ کشتی دقیقه‌ای مانده بود و همه عمر از من دریغ همی‌داشت. امروز بدان دقیقه بر من غالب آمد.

 گفت: از بهر چنین روزی؛ که زیرکان گفته‌اند: دوست را چندان قوّت مده که اگر دشمنی کند تواند. نشنیده‌ای که چه گفت آن که از پروردهٔ خویش جفا دید؟:

 یا وفا خود نبود در عالم

یا مگر کس در این زمانه نکرد

 

 کس نیاموخت علمِ تیر از من

که مرا عاقبت نشانه نکرد

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: سعدی ، گلستان ، حکایت
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
0
14
بسیارعالی بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
0
17
واقعا چقدر این گلستان بی نظیر است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
0
3
فوق‌العاده پند اموز
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
1
6
داستان زیبا .......خوانش زیبا
دست شما درد نکند .
درود بر سعدی که افتخار ایران است
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
1
5
سلام
به به .ممنون از شما
بسیار عالی جناب خدیر.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
1
0
عالللییی
ورود کد امنیتی
captcha
رأی نهایی پرونده جنجالی سوپرجام عربستان هفته آینده اعلام می‌شود؛ النصر، الاهلی و الهلال در انتظار حکم داوری بسکتبال سه‌نفره مردان ایران نقره‌ای شد؛ شکست شاگردان سیستانی برابر مصر در فینال ریاض ادعای ترامپ: ما قابلیت‌های هسته‌ای ایران را نابود کردیم و آنها خواهان توافق هستند جنجال سلفی محمد صلاح؛ آیا فرعون مصری غایب است؟ گمانه‌ها درباره اهدای جایزه مرد سال آفریقا به حکیمی صعود تیم ملی ایران در رنکینگ فیفا؛ جای دانمارک در اختیار شاگردان قلعه‌نویی قرار گرفت روابط چین با سوریه پس از اسد/ چیدن کارت‌های بازی از نو فلای‌دبی با سفارش بزرگ ایرباس ناوگانش را فراتر از بوئینگ گسترش می‌دهد بازگشت جنجالی مریم یکتایی به تیم ملی زنان؛ «اصلاً برای نیمکت‌نشینی به تاشکند نمی‌روم» وزیر دفاع ترکیه: توسعه موتور بومی جنگنده «کاآن» طبق برنامه پیش می‌رود تصاویر دیدار ترامپ و رونالدو پوستر رسمی جام جهانی ۲۰۲۶ با حضور علیرضا جهانبخش؛ رونالدو جایی در این پوستر ندارد (عکس) مدیرعامل آنتروپیک: شرکت‌های هوش مصنوعی نباید اشتباه تولیدکنندگان سیگار را تکرار کنند ادعای رسانه‌های غربی: ایران با کمک چین برای دور بعدی درگیری‌ها آماده می‌شود در 30 سالگی چه کنیم که در 70 سالگی سالم تر باشیم؟ خیانت خلاق؛ متناقض اما توضیح دهنده