دکتر مهوش معاذی نژاد معتقد است عشق سالم بر پایهی ارتباط درونی است، نه لایک و فالو.
آگاهی یعنی بفهمیم که احساس امنیت و ارزشمندی باید از درون رابطه بیاید، نه از دیده شدن در فضای مجازی.
در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی بخش جدانشدنی از زندگی ما شدهاند. این فضاها میتوانند ارتباط انسانها را آسانتر کنند، اما در کنار این مزایا، تهدیدی جدی برای عشق و رابطهی میان همسران نیز هستند. بسیاری از زوجها بدون اینکه متوجه شوند، اجازه میدهند که شبکههای اجتماعی آرامآرام عشقشان را فرسوده و صمیمیتشان را نابود کنند.
یکی از مهمترین دلایل سردی رابطه در فضای مجازی، مقایسهگری است. افراد وقتی زندگی دیگران را در اینستاگرام، تلگرام یا تیکتاک میبینند، ناخودآگاه خودشان را با آنها مقایسه میکنند. دیدن عکسهای عاشقانهی دیگران، جشنها و هدیههای پرزرقوبرق، باعث میشود بعضی از همسران از رابطهی خود ناراضی شوند و احساس کنند چیزی در زندگیشان کم است. این مقایسههای پنهان، آرامش و رضایت از زندگی مشترک را از بین میبرد و باعث ایجاد فاصلهی عاطفی میشود.
از سوی دیگر، استفادهی بیش از حد از تلفن همراه و حضور دائمی در فضای مجازی، گفتوگوهای واقعی میان همسران را کم میکند. زمانی که باید صرف باهم بودن و صحبت دربارهی احساسات شود، در سکوت و خیره شدن به صفحهی گوشی میگذرد. کمکم گفتوگو، لبخند و صمیمیت جای خود را به پیامها و لایکها میدهد. در چنین شرایطی، عشق ضعیف میشود و رابطه به نوعی همزیستی بیاحساس تبدیل میگردد.
یکی از خطرناکترین تأثیرات شبکههای اجتماعی بر عشق همسران، شکلگیری ارتباطات احساسی خارج از رابطه است.
گفتوگوهای ساده در دایرکت یا چت، گاهی میتواند به صمیمیت و وابستگی عاطفی منجر شود. حتی اگر این ارتباط فیزیکی نباشد، خیانت احساسی محسوب میشود و پایههای اعتماد را از بین میبرد. وقتی کسی احساسات، توجه و وقت خود را به شخصی غیر از همسرش میدهد، عشق در رابطهی اصلی آرامآرام خاموش میشود.
مشکل دیگر، نمایش ظاهری عشق در شبکههای اجتماعی است. بعضی از زوجها به جای اینکه رابطهی خود را در دنیای واقعی تقویت کنند، سعی دارند آن را در فضای مجازی زیبا نشان دهند. پستها و استوریهای عاشقانه شاید در ظاهر جذاب باشند، اما اگر پشت آن احساسی واقعی نباشد، فقط نقابی بر چهرهی یک رابطهی سرد است. عشق واقعی نیازی به نمایش ندارد؛ عشق را باید در نگاه، در گفتوگو و در رفتار روزمره احساس کرد، نه در پستهای فیلترشده.
نقض حریم خصوصی نیز از دیگر عوامل تخریب رابطه است. زمانی که یکی از همسران بدون اجازه عکس یا مسائل شخصی را در فضای مجازی منتشر میکند، طرف مقابل احساس میکند که احترام و اعتماد از بین رفته است. این مسئله باعث تنش و دلخوری میشود و به مرور اعتماد متقابل را از بین میبرد.
علاوه بر اینها، بسیاری از افراد در فضای مجازی به دنبال تأیید و توجه دیگران هستند. تعداد لایکها و کامنتها برایشان مهمتر از نگاه و محبت همسرشان میشود. این وابستگی به تأیید دیگران باعث میشود که رابطهی عاشقانه از درون تهی شود. عشق زمانی رشد میکند که توجه و ارزش از درون رابطه بیاید، نه از بیرون.
برای حفظ عشق در عصر شبکههای اجتماعی باید آگاه بود.
همسران باید مرزهای مشترکی برای استفاده از فضای مجازی تعیین کنند و زمانهایی را مخصوص بودن با هم در نظر بگیرند. گفتوگو، اعتماد و شفافیت باید در اولویت باشد. مقایسه کردن، پنهانکاری و نمایش ظاهری عشق، سمّ رابطه هستند. عشق واقعی در دنیای واقعی معنا دارد؛ جایی که دو نفر با احترام، درک و محبت کنار هم رشد میکنند.
شبکههای اجتماعی ذاتاً بد نیستند، اما اگر مراقب نباشیم، میتوانند آرامترین عشقها را نیز خاموش کنند. عشق را باید هر روز در دل و رفتار زنده نگه داشت، نه فقط در پستها و استوریها.
سؤال بسیار عمیق و مهمی پرسیدی
در عصر شبکههای اجتماعی، عشق نه تنها زیباتر، بلکه پیچیدهتر هم شده است. ارتباطات آسانتر شده، اما سوءتفاهمها و فاصلههای عاطفی هم بیشتر. برای اینکه عشق در این دوران دوام داشته باشد، آگاهی و خودشناسی دیجیتال ضروری است.
این آگاهی، مجموعهای از درکها و مهارتهاست که هم به خودمان مربوط میشود و هم به رابطه با دیگری.
در ادامه، با زبانی ساده و روان، توضیح میدهم که این آگاهی شامل چه چیزهایی است
۱. آگاهی از تأثیر شبکههای اجتماعی بر احساسات و ذهن
شبکههای اجتماعی مدام ما را با زندگیهای زیبا و عاشقانهی دیگران روبهرو میکنند. دیدن پستهای رمانتیک یا ظاهراً بینقص ممکن است ما را دچار مقایسه، حسادت یا نارضایتی کند.
آگاهی یعنی بدانیم که بیشتر آنچه میبینیم **نمایش انتخابی از واقعیت است، نه خود واقعیت.
وقتی این را درک کنیم، عشقمان را با معیارهای مصنوعی مقایسه نمیکنیم و ارزش رابطهی واقعی خودمان را بیشتر میفهمیم.
۲. آگاهی از مرزهای شخصی و حریم خصوصی
در عصر دیجیتال، مرز بین «زندگی خصوصی» و «زندگی عمومی» بسیار باریک شده است.
بسیاری از زوجها ناخواسته رابطهی خود را بیش از حد در معرض دید دیگران قرار میدهند: عکسهای دو نفره، گفتوگوهای عاشقانه، یا حتی اختلافات شخصی.
آگاهی یعنی بدانیم چه چیزی را باید برای خود نگه داریم و چه چیزی را میتوان به اشتراک گذاشت.
حریم خصوصی رابطه، مانند خاکی است که عشق در آن رشد میکند؛ اگر این خاک از بین برود، ریشههای عشق هم خشک میشوند.
۳. آگاهی از زمان و توجه
عشق، بیش از هر چیز، نیازمند حضور واقعی است.
اگر هنگام با هم بودن، بیشتر وقتمان صرف چککردن پیامها، لایکها یا اسکرول کردن باشد، حتی اگر کنار هم باشیم، از هم دور میشویم.
آگاهی یعنی درک کنیم که حضور دیجیتال، جای حضور احساسی را نمیگیرد. گاهی خاموش کردن گوشی، بهترین هدیه به رابطه است.
۴. آگاهی از زبان ارتباطی در فضای مجازی
در شبکههای اجتماعی، پیامها کوتاه و گاهی مبهماند. لحن و احساس در متن گم میشود و همین باعث سوءتفاهم میگردد.
آگاهی یعنی یاد بگیریم چگونه در فضای دیجیتال احساسات خود را درست منتقل کنیم و از برداشتهای اشتباه جلوگیری کنیم.
همچنین، بدانیم که گفتوگوهای مهم عاشقانه را نباید صرفاً با چت و پیام حل کرد؛ گفتوگوی چهرهبهچهره هنوز امنترین و عمیقترین نوع ارتباط است.
۵. آگاهی از خطرات مقایسه و رقابت عاطفی
در دنیای آنلاین، مقایسه همیشگی است.
شاید ببینیم دیگران چطور عشقشان را نمایش میدهند و احساس کنیم رابطهی ما کمتر یا سردتر است.
اما عشق واقعی نیازی به نمایش ندارد. آگاهی یعنی تشخیص دهیم عشق را باید زندگی کرد، نه پست کرد.
هر رابطه منحصر به فرد است و اگر آن را با معیارهای بیرونی بسنجیم، از درون فرسوده میشود.
۶. آگاهی از مسئولیت عاطفی در فضای مجازی
در شبکههای اجتماعی، گاهی رفتارهایی انجام میدهیم که بدون قصد، میتواند به اعتماد رابطه آسیب بزند.
مثلاً پیام دادن به فردی که قبلاً با او رابطهای عاطفی داشتهایم، یا دنبال کردن محتوایی که باعث سوءظن یا دلخوری میشود.
آگاهی یعنی درک کنیم که وفاداری فقط فیزیکی نیست؛ ذهنی و دیجیتالی هم هست.
باید مسئولانه رفتار کنیم تا اعتماد در رابطه حفظ شود.
۷. آگاهی از نیازهای واقعی در مقابل نیازهای نمایشی
در فضای مجازی، بسیاری از افراد عشق را با تأیید اجتماعی اشتباه میگیرند.
اگر رابطهای داریم، ممکن است ناخودآگاه بخواهیم آن را دائماً تأیید یا تأکید کنیم تا از دیگران تأیید بگیریم.
اما عشق سالم بر پایهی ارتباط درونی است، نه لایک و فالو.
آگاهی یعنی بفهمیم که احساس امنیت و ارزشمندی باید از درون رابطه بیاید، نه از دیده شدن در فضای مجازی.
۸. آگاهی از قدرت انتخاب و مسئولیت فردی
در عصر دیجیتال، گزینهها زیادند؛ ارتباط با دیگران سادهتر از همیشه است. همین میتواند تهدیدی برای تمرکز عاطفی باشد.
آگاهی یعنی بدانیم وفاداری انتخاب است، نه اجبار.
وقتی فردی آگاهانه تصمیم میگیرد عشق خود را حفظ کند، حتی در میان هزاران حواسپرتی دیجیتال، عشقش عمیقتر و پایدارتر میشود.
۹. آگاهی از اهمیت اعتماد و گفتگو
اعتماد در هر رابطهای حیاتی است، اما در دنیای آنلاین شکنندهتر شده است.
پیامهای پاکشده، لایکهای پنهان یا پستهایی با نیت مبهم میتواند سوءظن ایجاد کند.
آگاهی یعنی به جای پنهانکاری یا قضاوت، با صداقت و گفتوگو اعتماد را تقویت کنیم.
وقتی دو نفر دربارهی مرزهای ارتباطی، انتظارات و احساساتشان صادقانه صحبت میکنند، فضای سوءظن از بین میرود.
۱۰. آگاهی از خود
در نهایت، مهمترین بخش آگاهی در عشق دیجیتال، خودآگاهی است.
یعنی بدانیم چه میخواهیم، از چه چیزهایی میترسیم، و چرا به عشق نیاز داریم.
وقتی از نیازها، ضعفها و ارزشهای خودمان آگاه باشیم، درگیر بازیهای سطحی و مقایسههای بیپایان نمیشویم.
خودآگاهی به ما کمک میکند تا عشق را نه بهعنوان وسیلهای برای پر کردن خلأ، بلکه به عنوان رشد دو انسان در کنار هم ببینیم.
دکتر مهوش معاذی نژاد روانشناس و مشاور خانواده تاکید میکند در عصر شبکههای اجتماعی، عشق مانند شمعی است در باد — روشن و زیبا، اما آسیبپذیر.
آگاهی همان محافظی است که شعلهی این عشق را در برابر طوفان اطلاعات، مقایسهها و حواسپرتیها حفظ میکند.
آگاه بودن یعنی عشق را با چشمانی باز، قلبی آرام و ذهنی مسئولانه زندگی کنیم.
وقتی عشق بر پایهی حضور، اعتماد و درک متقابل بنا شود، حتی در پرهیاهوترین فضای دیجیتال هم ماندگار خواهد بود. در فضای مجازی، مرز بین صمیمیت دوستانه و ارتباط عاطفی بسیار باریک است.
لایک کردن عکسها، پیام دادن به غریبهها یا حتی دنبال کردن افراد خاص میتواند در ذهن همسر حس ناامنی یا تردید ایجاد کند.
شبکههای اجتماعی با گشودن درهای بیپایان ارتباطات، وفاداری را از یک رفتار ساده به یک انتخاب آگاهانه و مداوم تبدیل کردهاند.
منبع: میگنا
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر