۲۱ مهر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۳:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۲۷۶۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۰ - ۲۱-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۲۷۶۶
انتشار: ۰۱:۰۰ - ۲۱-۰۷-۱۴۰۴

۴ نکته برای رهایی از چنگ کمال‌گرایی

۴ نکته برای رهایی از چنگ کمال‌گرایی
کمال‌گرایی مشکل اصلی نیست، بلکه نشانه وجود یک مشکل بزرگ‌تر است. کمال‌گرایی تقریباً همیشه از ترس نشأت می‌گیرد. بعضی‌ها به دلایل مختلف تمایل شدیدی به امنیت و آسایش دارند و زندگی‌شان را با اجتناب از تهدیدات بالقوه سپری می‌کنند.

این‌که بخواهید در تمام کارها بی‌نقص عمل کنید، می‌تواند روند برنامه‌های شما را متوقف کند. اما با اتخاذ یک نگرش جدید می‌توانید کارهای خود را روی غلتک بیاندازید.

به گزارش اپک تایمز، می‌دانید فلج‌شدن بر اثر دودلی چه حسی دارد؟ شاید عاشق برنامه‌ریزی و خیال‌پردازی باشید، اما به محض این‌که پای عمل به میان می‌آید، دچار اضطراب شوید.

شاید از آن دست افرادی هستید که با تمایلات کمال‌گرایانه دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و خودتان هم از این موضوع خبر ندارید.

من تا مدت‌ها خبر نداشتم که این مشکل تا چه حد گرفتارم کرده است. در بعضی از حوزه‌های زندگی مثل یک فرمانده بی‌دغدغه و مطمئن عمل می‌کردم، اما در حوزه‌های دیگر ساعت‌ها وقت می‌گذاشتم تا یک برنامه بی‌نقص بچینم و هرگز ایده‌های خود را به مرحله اجرا نمی‌رساندم.

کمال‌گرایی ویژگی پیچیده‌ای است که بسته به فاکتورهای شخصیتی شما به اشکال گوناگون بروز پیدا می‌کند. برای نمونه، این‌که هویت خود را برمبنای چه چیزی می‌سازید، به چه چیزی امید می‌بندید و از چه چیزی واهمه دارید، همگی بر عمل‌گرایی یا گرفتاری شما اثر می‌گذارند.

با این‌که پیشرفت زیادی در این زمینه داشته‌ام، همچنان با چالش مواجه هستم.

هربار که می‌نشینم تا چیزی بنویسم، احساس ناکافی‌بودن می‌کنم. اما حالا احساس قدرت و اعتمادبه‌نفس بیشتری دارم و مطمئن هستم که راهی برای غلبه بر احساس ناکافی‌بودن پیدا می‌کنم.

دو راهبرد اساسی

می‌خواهم نکاتی را که شخصاً یاد گرفته‌ام به همراه راهبردهایی که بیشترین تأثیر را در زندگی‌ام داشته‌اند با شما به اشتراک بگذارم.

۱. علل ریشه‌ای مشکل کمال‌گرایی را بشناسید

کمال‌گرایی مشکل اصلی نیست، بلکه نشانه وجود یک مشکل بزرگ‌تر است. کمال‌گرایی تقریباً همیشه از ترس نشأت می‌گیرد. بعضی‌ها به دلایل مختلف تمایل شدیدی به امنیت و آسایش دارند و زندگی‌شان را با اجتناب از تهدیدات بالقوه سپری می‌کنند.

ما انسان‌ها در پنهان کردن نقاط ضعف خود استاد هستیم. از این‌رو، شاید لازم باشد کمی به زحمت بیافتیم و لایه‌ها را کنار بزنیم تا بفهمیم واقعاً از چه چیزی واهمه داریم. در ادامه از نکاتی می‌گویم که در خودم کشف کردم:

  • نمی‌خواستم شکست بخورم: من بیش از آن‌که نگران فکر و ذکر دیگران باشم، به فکر عزت نفس خودم بودم. وقتی تلاش می‌کنید به چیزی برسید و شکست می‌خورید، دیگر نمی‌توانید پشت بهانه‌های خود پنهان شوید. تا زمانی که درحال برنامه‌ریزی هستید، می‌توانید به امید رسیدن به آن هدف در آینده دل ببندید.
  • از بلاتکلیفی بیزار بودم: همیشه از بلاتکلیفی بیزار بودم. فکر می‌کنم دلیل علاقه من به مینیمالیسم و زندگی بی‌آلایش از همین موضوع نشأت می‌گیرد. کنار گذاشتن وسایل اضافی و نگه‌داشتن اقلام ضروری حس خوب و خوشایندی داشت. «مشکل» دنیای واقعی این است که کارها به سادگیِ آن‌چه در برنامه‌های خود می‌بینیم پیش نمی‌روند. من هم تا آن‌جا که می‌توانستم پشت همین برنامه‌ها پناه می‌گرفتم.
  • از کار سخت واهمه داشتم: پیش‌تر درباره این موضوع مطلب نوشته‌ام، اما اعتراف به این مسئله آسان نیست. خیلی از کارها در سن رشد و دوران مدرسه برایم آسان بودند. متأسفانه عادت کرده بودم که فقط به توانایی‌هایم تکیه کنم و از رشد کردن از راه تلاش و کوشش فاصله بگیرم. هنوز هم ناخودآگاه از کارهایی که ممکن است نیاز به تلاش و زحمت داشته باشند دوری می‌کنم.

۲. رفتارها و نگرش‌های جدیدی در پیش بگیرید

پند و نصیحت برای بعضی‌ها بدیهی و برای بعضی دیگر تحول‌آفرین است. دلیلش را نمی‌دانم. گاهی سال‌ها حرفی را می‌شنوم و ناگهان متوجه می‌شوم که واقعاً کارساز است، یا آن حرف را در شرایط متفاوتی می‌شنوم و ناگهان احساس می‌کنم که حلال تمام مشکلات من است.

یکی از دلایلی که می‌خواهم تجربه‌های کارسازم را با شما به اشتراک بگذارم این است که شاید کس دیگری هم آن لحظه‌ها را تجربه کند و با خواندن این نکات به نتیجه برسد.

۴ نکته در رابطه با اجتناب از کمال‌گرایی

در ادامه از نکاتی می‌گویم که کمک کردند از کمال‌گرایی فاصله بگیرم.

۱. تعیین مهلت زمانی

نداشتن مهلت زمانی برای یک فرد کمال‌گرا به منزله این است که کارها را از تمام زوایای ممکن بررسی کند و خودش را تا جای ممکن به انجام آن متعهد نداند. هیچ چیزی نمی‌تواند به اندازه عقربه‌های بی‌رحم ساعت (یا اعداد دیجیتالی آن) فکرتان را باز کند و شما را به اتخاذ تصمیمات فوری وادارد.

۲. پایبندی به پیشرفت

من به این نتیجه رسیده‌ام که بیش از همه از دست خودم دلخور می‌شوم. وقتی پای زندگی حرفه‌ای و روابط صمیمی در میان باشد، با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوم و کاری را که از من انتظار می‌رود به انجام می‌رسانم. من یاد گرفته‌ام که با پایبندی به پروژه‌های شخصی و همکاری با دیگران از این موضوع به نفع خودم استفاده کنم.

۳. رهگیری تلاش‌ها

من شخصاً به این نتیجه رسیده‌ام که تنها انگیزه‌ای که می‌توانم آن را همیشه تحت کنترل داشته باشم، پیشرفتی است که در کارهایم دارم. پیشرفت در هر زمینه‌ای با حس رضایتمندی همراه است و من سعی می‌کنم که تأثیر پیشرفت را با رهگیری تلاشی که به خرج می‌دهم چندبرابر کنم. این کار باعث می‌شود که تمایل بیشتری به انجام کارها پیدا کنم، زیرا به دنبال رضایت درونیِ ناشی از پیشرفت هستم.

۴. پذیرش بلاتکلیفی

آخرین نکته بیش از آن‌که یک توصیه عملی باشد، به تغییر نگرش مربوط می‌شود. این نکته اغلب فکرم را درگیر می‌کند. همیشه تصور می‌کردم که می‌توانم یک برنامه بی‌نقص طراحی کنم، آن را مثل یک ماشین به اجرا دربیارم و با سهولت نسبی به اهداف خود برسم. حالا متوجه شده‌ام که درعمل سعی می‌کردم از دست بلاتکلیفی و دشواریِ یادگیری فرار کنم.

حقیقت نهفته در پسِ پیشرفت این است که باید در مسیر نامعلوم پیش روی خود قدم بردارید، قبل از دسترسی به تمام پاسخ‌ها تصمیم بگیرید و پیش از لحظه موعود وارد عمل شوید. به تعبیر دیگر، باید بلاتکلیفی و رازآلودبودن زندگی را قبول کنید و از مواجهه با سختی‌ها نترسید.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان