دکترمهوش معاذی نژاد روانشناس و مشاور خانواده معتقد است نکته مهم در ازدواج، حفظ تعادل بین نیازهای هر فرد و حمایتی است که ارائه میدهد.
نکته مهم در ازدواج، حفظ تعادل بین نیازهای هر فرد و حمایتی است که ارائه میدهد. هر کسی نیازهایی دارد، مثل محبت، توجه، درک و امنیت، و همسران تلاش میکنند این نیازها را برای همدیگر برآورده کنند. در عین حال، حمایت و کمک به شریک زندگی هم به همان اندازه اهمیت دارد.
یک ازدواج موفق یک رابطه یکطرفه نیست. هر دو طرف باید بتوانند نیازهای خود را بیان کنند و در عین حال به نیازهای همسر پاسخ دهند.
این تعادل با گفتگو، همدلی و همکاری مداوم به دست میآید. وقتی همسران همدیگر را میفهمند و حمایت میکنند، رابطه پایدارتر و صمیمیتر میشود.
زندگی مشترک پر از تغییر و چالش است، از مشکلات روزمره گرفته تا مسائل بزرگتر. زوجهایی که میتوانند نیازها و حمایت را به تعادل برسانند، بهتر با این چالشها کنار میآیند. بنابراین، کلید یک ازدواج سالم، شناخت نیازها، ارائه حمایت و ارتباط صادقانه است. این تعادل باعث میشود عشق و احترام در رابطه همیشه پایدار بماند.
همسران در ازدواج نیازهایی دارند، مثل نیازهای احساسی، جسمی، اجتماعی و روانی که امیدوارند شریکشان آنها را برآورده کند. در مقابل، توانایی ارائه حمایت چه عملی، چه عاطفی و چه اخلاقی، رابطه را قویتر و پایدارتر میکند.
درک نیاز در ازدواج
نیاز در ازدواج یعنی چیزهایی که انسان برای خوشبختی و آرامش روحی لازم دارد. هر کسی دوست دارد محبت، درک و توجه دریافت کند. روانشناس معروف، آبراهام مزلو، میگوید که انسانها به عشق و تعلق نیاز دارند. در ازدواج، این نیازها به شکل دوستی، صمیمیت، محبت و امنیت ظاهر میشوند. وقتی همسران بتوانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند، رابطه قویتر و با اعتمادتر میشود.
نیازهای عاطفی شامل شنیده شدن، درک شدن و احترام است. وقتی همسر احساس کند حرفش مهم است و کسی به آن گوش میدهد، رابطه عمیقتر میشود. ولی وقتی نیازهای عاطفی نادیده گرفته شود، کینه، تنهایی و فاصله عاطفی ایجاد میشود. نیازهای جسمانی فقط شامل رابطه جنسی نیست، بلکه لمس، حضور فیزیکی و مراقبتهای کوچک هم اهمیت دارد. نیازهای اجتماعی هم مهم هستند. ازدواج فقط بین دو نفر نیست، بلکه بخشی از خانواده و جامعه است. همسران به هم کمک میکنند تا زندگی اجتماعی و خانوادگی خود را بهتر مدیریت کنند.
حمایت در ازدواج
حمایت یعنی کاری که شما انجام میدهید تا همسرتان احساس امنیت و خوشحالی کند. حمایت عاطفی شامل گوش دادن، همدلی و آرام کردن همسر است. حمایت عملی شامل کمک در کارهای خانه، مالی یا مراقبت از فرزندان است و حمایت اخلاقی یعنی تشویق، افزایش اعتماد به نفس و کمک به رشد شخصی. حمایت فقط یک کار خوب نیست، بلکه راهی برای برآورده کردن نیازهای همسر و ایجاد رضایت در رابطه است. وقتی یکی از همسران فشار دارد، دیگری با حمایت عاطفی و عملی به او کمک میکند و این باعث اعتماد و صمیمت بیشتر میشود.
تعادل بین نیاز و حمایت
ازدواج موفق یعنی وقتی شما نیازهای خود را بیان میکنید و در عین حال به نیازهای همسر پاسخ میدهید. اگر فقط به نیازهای خود فکر کنید و حمایت نکنید، رابطه ضعیف میشود. اگر فقط حمایت کنید و نیازهای خود را نادیده بگیرید، خسته و ناراضی میشوید. گفتگو و شنیدن مهمترین ابزار برای تعادل است. زوجها باید صادقانه نیازهای خود را بیان کنند و به همدیگر گوش دهند. برای مثال، اگر یکی از همسران شغل خود را از دست بدهد، نیاز او به اطمینان و کمک بیشتر میشود و همسر دیگر با حمایت و تشویق میتواند رابطه را تقویت کند.
چالشها در حفظ تعادل
حفظ این تعادل آسان نیست. عوامل مختلف مثل شخصیت، تجربیات گذشته، فرهنگ و فشارهای زندگی میتوانند آن را سخت کنند. فردی که نیاز زیادی به توجه دارد، ممکن است همسرش را تحت فشار قرار دهد و فردی که نمیتواند احساساتش را نشان دهد، ممکن است حمایت کافی ارائه ندهد. تغییرات زندگی مثل تولد فرزند، شغل جدید یا بیماری هم میتوانند تعادل را به هم بزنند. در این شرایط، انعطاف، تقسیم مسئولیتها و گفتگو برای حفظ تعادل لازم است. گاهی یکی از همسران تصمیمگیریها یا منابع مالی را کنترل میکند و تعادل رابطه را به هم میزند. رابطههای موفق، بر احترام، همکاری و شناخت نیازهای هر دو طرف استوار هستند.
دیدگاه روانشناختی
نظریه دلبستگی میگوید که افراد الگوهای رابطهای خود را از کودکی میآموزند. افراد با دلبستگی ایمن، نیاز و حمایت را خوب مدیریت میکنند، اما افراد با دلبستگی اضطرابی یا اجتنابی ممکن است یا بیش از حد نیاز نشان دهند یا حمایت کافی ارائه ندهند. نظریه تبادل اجتماعی میگوید که روابط زمانی پایدار میمانند که مزایا بیشتر از هزینهها باشد. وقتی حمایت نیازهای شریک را برآورده کند، رضایت و تداوم رابطه بیشتر میشود.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی
فرهنگ و جامعه نقش زیادی در ازدواج دارند. در فرهنگهای جمعگرا، مسئولیتهای خانواده اولویت دارد و نیازهای فردی کمتر دیده میشوند. در فرهنگهای فردگرا، نیازها و رضایت فردی مهمتر هستند. نقشهای جنسیتی هم مهم است. سنتاً زنان نقش مراقبت دارند و مردان نقش مالی. اما ازدواجهای مدرن بیشتر بر تقسیم مسئولیت و انعطافپذیری تمرکز دارند.
راهکارهای حفظ تعادل
برای تعادل بهتر بین نیاز و حمایت، زوجها باید به طور صادقانه درباره نیازها و نگرانیها صحبت کنند و احساسات یکدیگر را بفهمند و تأیید کنند. پذیرش تغییر نیازها و تواناییها، تقسیم عادلانه مسئولیتها، حل سازنده اختلافات و تشویق رشد فردی و رابطهای از دیگر راهکارهای مهم است. همچنین زوجها باید به طور دورهای درباره رضایت و نیازهای خود گفتگو کنند تا تعادل حفظ شود.
نقش عشق و تعهد
عشق و تعهد پیوند بین نیاز و حمایت را برقرار میکنند. تعهد چارچوبی بلندمدت فراهم میکند و عشق انگیزهای برای سرمایهگذاری در رفاه شریک است. وقتی نیازها برآورده شود، عشق و تعهد قویتر میشوند و حمایت بهتر انجام میشود.
مثلاً یک همسر در حال تحصیل است و دیگری تماموقت کار میکند. دانشجو نیاز به حمایت عاطفی و کمک در خانه دارد و شاغل نیاز به درک محدودیتهای زمانی دارد. با همکاری و گفتگو، میتوانند تعادل حفظ کنند. مثال دیگر مراقبت از والدین سالمند است. فشار زیاد باعث خستگی میشود، اما با تقسیم وظایف و حمایت متقابل، رابطه و سلامت هر دو همسر حفظ میشود.
رابطه همسران یعنی تعامل پویا و متقابل بین نیاز و حمایت. نیازها خواستههای انسان برای محبت و امنیت هستند و حمایت یعنی پاسخ دادن به این نیازها. حفظ تعادل بین نیاز و حمایت برای رضایت، صمیمت و رشد زوجها ضروری است. چالشها وجود دارد، اما با گفتگو، همدلی، انعطاف و تعهد، زوجها میتوانند این تعادل را حفظ کنند. ازدواج موفق نه به معنی نداشتن مشکل، بلکه توانایی در شناخت نیازها، بیان آنها و ارائه حمایت است. این تعادل، ضربان قلب یک ازدواج سالم و موفق است که عشق و صمیمت را پایدار میکند و هر دو شریک را رشد میدهد.
دکتر مهوش معاذی نژاد درپایان آورده است تعادل بین نیاز و حمایت یکی از اصول کلیدی یک ازدواج موفق است. فهم این تعادل برای تابآوری و پایداری رابطه زناشویی بسیار مهم است. هر همسر نیازهایی دارد، از جمله نیازهای عاطفی، جسمی و اجتماعی، که انتظار دارد شریک زندگی آنها را درک و برآورده کند. در مقابل، توانایی ارائه حمایت عملی، عاطفی و اخلاقی به همسر، پایهای برای تقویت اعتماد، صمیمت و رضایت زناشویی است.
یک رابطه موفق نه یکطرفه است و نه ثابت؛ بلکه نیاز به همدلی، گفتگو و همکاری مداوم دارد. زمانی که همسران بتوانند به نیازهای یکدیگر پاسخ دهند و همزمان حمایت لازم را ارائه کنند، رابطه مستحکمتر میشود و زوجها توان بیشتری برای مقابله با چالشها و بحرانها پیدا میکنند. این تعادل، باعث افزایش تابآوری همسران میشود و استرسهای زندگی مشترک را کاهش میدهد.
حفظ تعادل بین نیاز و حمایت همچنین باعث میشود که زوجها همدیگر را در رشد فردی و رابطهای حمایت کنند، اختلافات را سازنده حل کنند و عشق و تعهد خود را پایدار نگه دارند. به عبارت دیگر، تعادل نیاز و حمایت، قلب یک ازدواج سالم و تابآور است.
منبع: میگنا
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر