عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مکث بر عکسی که از دیدار محمد جولانی یا همان احمد شرع حاکم کنونی سوریه با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه منتشر شده از چند منظر قابل توجه و درسآموز است.
وجه اول این که از 18 آذر 1403 که بشار اسد - تحت حمایت روسیه- سقوط کرد تا 23 مهر 1404 خورشیدی که مسکو میزبان دشمن و جانشین او شد تنها 10 ماه فاصله است!
آن هم در حالی که آخرین رییس جمهوری رژیم بعثی سوریه در همین روسیه است و با پناهندگی سیاسی زندگی میکند و اگر ذهن خیالپردازی داشته باشیم میتوانیم تصور کنیم از چشمیِ یکی از اتاقهای کرملین جانشین خود را نظاره میکرده و به رفتار پوتین با او رشک میبرده یا انگشت حیرت یا حسرت میگزیده است!
این که رهبر یا رییس جدید یک کشور و یک حکومت به همان کشوری سفر کند که رهبر یا رییس قبلی در حالت تبعید یا پناهندگی زندگی میکند امری نیست که هرگز مسبوق به سابقه نباشد منتها داستان روسیه متفاوت است چون اگر حاکم ساقط شده مورد قبول و تحت حمایت او نباشد اهل این گونه سخاوتها و بزرگمنشیها نیست. وگرنه، وقتی سید محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران هم به فرانسه سفر کرد اولین رییس جمهور برکنار شدۀ ایران هم زنده بود و در همان فرانسه زندگی میکرد و عجیب نبود. منتها هر دو رییس جمهور از یک حکومت بودند و دوم این که فرانسه را با دموکراسی و اعطای پناهندگی سیاسی میشناسند اما کی روسیه را با دموکراسی میشناسد؟
وجه دوم اما احتمالی است که با خبر روزنامۀ حُریت ترکیه مطرح است: این که جولانی یا احمد شرع به پوتین پیشنهاد داده «اسد را تحویل دهید، پایگاههای طرطوس و حمیمیم را پس بگیرید!»
هر چند بعید است روسیه اسد را تحویل دهد اما اگر اتفاقی برای او بیفتد و حتی به مرگ طبیعی از دنیا برود به حساب این معامله گذاشته خواهد شد و از این رو میتوان حدس زد که به کشوری دیگر منتقل شود و لابد با خود میگویید خوب شد توافق راهبردی 20 ساله با روسیه امضا و اجرایی شده وگرنه بعید نبود کرملین یک بند میگذاشت و ایران متعهد به حضانت بشار میشد!
تبلیغات رسمی داخلی تصویر دیگری از حاکم مخلوع دمشق ترسیم کرده در حالی که بشار با سید حسن نصرالله قابل قیاس نبود. یک تیر هم به سوی اسراییل شلیک نکرد. تشنۀ قدرت بود ولی جز مدل روسی مدلی بلد نبود که اگر بود در همان آغاز خیزش و قبل از دخالت داعش با مخالفین وارد گفتوگو می شد و بخشی از قدرت را به اشتراک میگذاشت و قبلتر عبدالحلیم خدام را حفظ میکرد.
برای مسکو منافع مهم است چه بشار تأمین کند چه جولانی.
در تاریخ معاصر ایران می توان به دیدار محمد رضاشاه جوان با چرچیل در تهران در جریان کنفرانس تهران هم اشاره کرد در حالی که انگلیسیها پدر او را به تبعید فرستاده بودند اما اصل حکومت پادشاهی برقرار مانده بود و تازه دیدار در تهران اشغال شده انجام شد نه در لندن که با توجه به امتناع دو رهبر دیگر (استالین و روزولت) التیام بخش شاه بود. در این فقره اما اسد سرنگون شده و حزب بعث قدرت را به کلی از دست داده و دشمن او که به جای او قدرت را در دست گرفته به مسکو رفته و مورد استقبال قرار گرفته است.
با این همه مکث بر این عکس نه به قصد تحلیل سیاسی با مواردی که در بالا آمد که یادآور شعر مشهور خاقانی است و انگار کاخ کرملین به ایوان مداین بدل شده است و به آیینۀ عبرت:
هان ای دل عبرت بین، از دیده عِبَر کن هان!
ایوان مداین را آیینۀ عبرت دان....