دکترمهوش معاذی نژاد معتقد است یادآوری خاطرات مشترک در زندگی زناشویی میتواند بهعنوان یک شاخص روانشناختی مهم در ارزیابی کیفیت رابطه و بهزیستی روانی همسران مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش میگنا، زندگی زناشویی، مجموعهای از تجربههای مشترک، احساسات، فراز و نشیبها و خاطراتی است که در طول زمان شکل میگیرند و بخشی از هویت زوجین را میسازند. یکی از جنبههای کمتر بررسیشده اما بسیار مهم در روابط زناشویی، نحوه یادآوری و بازگو کردن خاطرات مشترک است. به گزارش میگنا رسانه سلامت روان ایران روانشناسان مثبتگرا و متخصصان خانواده در سالهای اخیر به این موضوع توجه ویژهای نشان دادهاند، زیرا مرور خاطرات فرآیندی عمیق و تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، انسجام هیجانی و سلامت روان به شمار میآید.
دکتر مهوش معاذینژاد بر این باور است که نحوه صحبت همسران درباره گذشتهشان، چگونگی بازگویی خاطرات و نوع احساساتی که در حین مرور خاطرات بروز میدهند، بازتاب مستقیمی از کیفیت رابطه و سلامت روان آنان است.
زوجهایی که میتوانند از گذشته خود با مهربانی، درک و پذیرش صحبت کنند، معمولاً روابطی پایدارتر و رضایتبخشتر دارند. در مقابل، کسانی که گذشته را با گلایه، سرزنش یا حسرت مرور میکنند، بیشتر در معرض تعارضهای زناشویی و فرسودگی عاطفی قرار میگیرند.
به همین دلیل، یادآوری خاطرات مشترک در زندگی زناشویی میتواند بهعنوان یک شاخص روانشناختی مهم در ارزیابی کیفیت رابطه و بهزیستی روانی همسران مورد توجه قرار گیرد.
. سبکهای یادآوری خاطرات و مفروضات اصلی
پژوهشگران در مطالعات مختلف به بررسی سبکهای گوناگون یادآوری خاطرات مشترک میان زوجین پرداختهاند.
نتایج نشان داده که دو سبک اصلی در این زمینه وجود دارد: سبک روایتی و سبک وسواسی.
در سبک روایتی، همسران خاطرات گذشته را به شکلی منسجم، مثبت و معنادار بازگو میکنند. در این نوع بازگویی، هدف اصلی درک اتفاقات و یافتن معنا در تجربیات مشترک است.
برای مثال، اگر زوجی درباره یک چالش یا اختلاف قدیمی صحبت کنند، ممکن است به رشد و درک متقابل حاصل از آن اشاره نمایند. این نوع مرور خاطرات باعث افزایش صمیمیت، همدلی و رضایت در رابطه میشود.
در مقابل، در سبک وسواسی، افراد بهصورت مکرر و با تمرکز بر جنبههای منفی یا دردناک گذشته به یادآوری میپردازند. این افراد ممکن است مدام اشتباهات، ناکامیها یا ناراحتیهای قدیمی را تکرار کنند و در نتیجه، احساس منفی نسبت به رابطه در آنان تقویت شود.
فرضیه اصلی آن است که سبکهای روایتی با کیفیت بالاتر ازدواج و بهزیستی روانی بیشتر ارتباط دارند، در حالی که سبکهای وسواسی با نارضایتی زناشویی و سلامت روان پایینتر همراهاند. بسیاری از زوجدرمانگران بر این باورند که رابطه میان سبک یادآوری خاطرات و سلامت روان، از طریق کیفیت ازدواج میانجیگری میشود. به عبارت دیگر، کیفیت ازدواج ممکن است حلقه واسطی باشد که توضیح میدهد چرا نوع یادآوری خاطرات میتواند سلامت روان را تقویت یا تضعیف کند.
یادآور میشود روانشناسی مثبتگرا و مدلهای کیفیت زناشویی چنین مطالعاتی را حمایت میکند.
روانشناسی مثبتگرا بر ظرفیتهای رشد، معنا، امید و تابآوری انسان تمرکز دارد. از این دیدگاه، روابط موفق زناشویی زمانی شکل میگیرند که همسران بتوانند تجربیات مشترک خود را به شیوهای مثبت و سازنده معنا کنند.
مرور خاطرات مشترک در واقع نوعی بازسازی ذهنی از گذشته است.
اگر این بازسازی با نگاهی مثبت و پذیرنده انجام شود، میتواند انسجام شناختی و هیجانی افراد را افزایش دهد. چنین انسجامی باعث میشود زوجین احساس کنند که در کنار یکدیگر مسیر رشد را پیمودهاند و زندگی مشترکشان معنای عمیقی دارد.
از سوی دیگر، مرور وسواسی و منفی خاطرات میتواند باعث تشدید احساس گناه، سرزنش، خشم و فاصله عاطفی شود. نظریه «بازنگری حافظه در روابط» بیان میکند که زوجهایی که درباره گذشته خود با لحنی گرم، مثبت و همدلانه صحبت میکنند، ضمن اینکه از گذشته آرامتری برخوردارند، بلکه در آینده نیز روابطی پایدار و رضایتبخشتر خواهند داشت.
در مدلهای کلاسیک کیفیت زناشویی، عواملی مانند اعتماد، ارتباط مؤثر، حمایت عاطفی و درک متقابل بهعنوان عناصر کلیدی مطرح هستند. این متغیرها با سلامت روان و رضایت زناشویی ارتباط تنگاتنگی دارند. در نتیجه، طبیعی است که سبک یادآوری خاطرات نیز از طریق همین مؤلفهها بر کیفیت رابطه و در نهایت سلامت روان تأثیر بگذارد.
. تأثیر سبکهای یادآوری بر روابط زناشویی
مرور خاطرات مشترک در زندگی زناشویی میتواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد، بسته به اینکه چگونه و با چه احساسی انجام شود. زمانی که همسران خاطرات خود را به شکل مثبت و سازنده بازگو میکنند، در واقع در حال تقویت پیوند عاطفی و اعتماد متقابل هستند. آنها از گذشته برای ساختن آینده استفاده میکنند، نه برای تکرار رنجها.
سبک روایتی یادآوری خاطرات به زوجین کمک میکند تا با نگاهی جامعتر و مهربانتر به رابطهشان بنگرند. چنین گفتوگوهایی اغلب با خنده، قدردانی یا شوخی همراه است و باعث تقویت احساس همدلی و نزدیکی میشود. این نوع یادآوری حتی در شرایط بحران یا اختلاف نیز میتواند نقش درمانی ایفا کند و به عنوان نوعی «بازسازی هیجانی» عمل نماید.
در مقابل، یادآوری وسواسی و منفی خاطرات میتواند رابطه را وارد چرخهای از ناراحتی و تنش کند.
زوجهایی که مدام درباره اشتباهات گذشته صحبت میکنند، معمولاً احساس خشم و ناکامی بیشتری تجربه میکنند.
در این حالت، به جای رشد، رابطه دچار رکود و فرسودگی میشود. مرور مداوم خاطرات تلخ ممکن است اضطراب و افسردگی را افزایش دهد و حتی احساس شکست در ازدواج را تقویت کند.
بر اساس پژوهشهای روانشناسی خانواده، سبک یادآوری مثبت میتواند به عنوان یک مهارت ارتباطی مؤثر آموزش داده شود. آموزش زوجین برای تمرکز بر جنبههای رشد، یادگیری و معنا در خاطرات مشترک، باعث افزایش تابآوری رابطه و رضایت کلی از زندگی میشود.
. فرآیند روانشناختی بازگو کردن خاطرات و پیامدهای آن
یادآوری خاطرات نوعی بازآفرینی روانشناختی از هویت رابطه محسوب میشود. زمانی که دو نفر درباره خاطرات مشترکشان صحبت میکنند، در واقع در حال نوشتن و بازنویسی داستان زندگی مشترک خود هستند.
اگر این بازنویسی با مهربانی، درک، پذیرش و طنز همراه باشد، نتیجه آن افزایش انسجام عاطفی و احساس امنیت روانی است. چنین تجربهای میتواند نقش «سرمایه عاطفی» را در رابطه ایفا کند و باعث شود زوجین در مواجهه با چالشها و فشارهای زندگی، حمایت بیشتری از یکدیگر دریافت کنند.
در مقابل، اگر بازگو کردن خاطرات با سرزنش، مقایسه یا انتقاد همراه باشد، این فرآیند میتواند به رابطه آسیب بزند.
مرور مکرر خاطرات منفی ممکن است موجب فعال شدن هیجانات منفی قدیمی، مانند خشم یا احساس بیعدالتی شود و به تدریج باعث سردی و فاصله عاطفی گردد.
از دیدگاه نظری، این فرآیند با دو مدل مهم روانشناختی همخوانی دارد: مدل بازسازی شناختی مثبت و نظریه انسجام روایی.
هر دو نظریه بر این باورند که انسانها از طریق روایتها معنا میسازند. زمانی که فرد بتواند داستان زندگی خود را با تمرکز بر رشد، پذیرش و امید بازگو کند، احتمال تجربهی شادی و آرامش بیشتر خواهد بود.
برای مثال، زوجی که درباره اختلافات گذشته خود با درک و پذیرش صحبت میکنند، در واقع به جای بازتولید رنج، در حال تبدیل آن به فرصتی برای رشد هستند.
این نوع روایتسازی مثبت، سلامت روان و کیفیت رابطه را همزمان تقویت میکند.
نحوهای که همسران گذشته خود را به یاد میآورند، تأثیر مستقیمی بر حال و آیندهی رابطهشان دارد. یادآوری مثبت و روایتی باعث تقویت احساس نزدیکی، همدلی و رضایت از زندگی میشود. در مقابل، یادآوری وسواسی و منفی میتواند زمینهساز نارضایتی، اضطراب و فرسودگی روانی گردد.
هر بار که زوجین خاطرات خود را مرور میکنند، در حقیقت در حال بازنویسی داستان رابطهشان هستند. اگر این بازنویسی با محبت، قدردانی و درک متقابل همراه باشد، مسیر رابطه به سوی رشد، صمیمیت و شادی هدایت میشود. اما اگر این بازنویسی با سرزنش، ناامیدی یا تکرار خطاهای گذشته انجام شود، احتمال بروز چرخههای منفی در رابطه افزایش مییابد.
کیفیت رابطه زناشویی به نحوه ساخت معنا از گذشته مشترک نیز بستگی دارد.
زوجهایی که میآموزند از گذشته خود به عنوان منبع یادگیری و رشد استفاده کنند، در مسیر پایداری و رضایت بیشتری قرار میگیرند.
توجه به این جنبه از روابط زناشویی، میتواند افق تازهای برای روانشناسی خانواده، زوجدرمانی و آموزش مهارتهای زناشویی بگشاید. متخصصان میتوانند از طریق آموزش شیوههای مثبت یادآوری خاطرات، به زوجها کمک کنند تا داستان زندگی مشترک خود را با معنا، پذیرش و عشق بازنویسی کنند.
دکتر مهوش معاذی نژاد در خاتمه آورده است مرور خاطرات مشترک فقط یادآوری گذشته نیست، مرور خاطرات فرصتی برای ساختن آیندهای شادتر و رابطهای عمیقتر است. هر گفتوگو درباره گذشته، اگر با عشق و درک متقابل همراه باشد، میتواند پلی باشد میان دیروز، امروز و فردای زندگی زناشویی.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر