صابر گل عنبری
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، احتمالا این مشارکت مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر