در شرایطی که طی سالها و دهههای اخیر موضوع «بارورسازی ابرها» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با خشکسالی مطرح بوده و بعضا حاشیههایی را نیز بهدنبال داشته است، در بیستوپنجمین روز از بهمنماه ۱۳۴۶، روزنامه اطلاعات در صفحه نخست خود از «تولید باران مصنوعی» در تهران ازسوی کارشناسان خبر داد.
به گزارش اطلاعات آنلاین، آن روز این خبر درحالی منتشر میشد که نقاط مختلف کشور درگیر حوادث ناشی از بارش برف و باران بود؛ از یکسو رسانهها از مسدود شدن «همه گردنههای کشور» به دلیل نزول «برف سنگین» در آخرین روزهای دیماه آن سال خبر میدادند و ازسوی دیگر در میانه بهمنماه ۱۳۴۶، وقوع «سیل مهیب» بنادر جنوب کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده بود.
اخبار حوادث ناشی از بارندگیها در کشور در حالی بود که روزنامه اطلاعات در گزارش خبری خود دراین زمینه، به نقل از مسئولان اداره هواشناسی ایران تایید کرد که ایجاد «باران مصنوعی» ازسوی کارشناسان مربوط در حال انجام است و برای این منظور، در قله دماوند «رادار تعیین مسیر صاعقه» نصب میشود.
در این گزارش تصریح شده بود که چند کارشناس «تلقیح ابرها» با یک هواپیمای آمریکایی «داکوتا»، که از آن بهعنوان نخستین هواپیمای تخصصی هواشناسی در خاورمیانه یاد میشود و یک نمونه از آن نیز همچنان در نمایشگاه هوایی ارم سبز قابل مشاهده است، برای بارورسازی ابرها با روشی ویژه اقدام میکنند.
روش کار از این قرار بودهاست که هواپیمای داکوتا چندین پمپ قوی را با خود حمل میکردهاند و با پرواز در ارتفاعات شمالی تهران، ابرهای بدون بارندگی را با پاشیدن محلول «یدور نقره» مستعد بارندگی میکنند. مسئولان اداره هواشناسی ایران در آن مقطع دلیل انجام چنین عملیاتی را «افزایش سطح باران در جلگه تهران» و «جمع شدن آب بیشتر در پشت سدهای اطراف پایتخت» اعلام کردند.
نکته اینجا بود که این عملیات تنها قادر به ایجاد باران مصنوعی در میان ابرهای عقیم بود و کارشناسان باید پیش از پرواز در میان ابرها، ویژگیهای ابرها را با اطلاعاتی که از اداره هواشناسی دریافت میکردند، مورد بررسی قرار دهند. شیوه کار هم از این قرار بود که هواپیما پس از اطلاع از ارتفاع «قله ابر» و «پایه ابر»، به داخل ابرهای عقیم میرفت و با پمپهای ویژهای که تدارک دیده شده بود، اقدام به پاشیدن معلول شیمیایی مدنظر میکرد. این عملیات بسیار خطرناک ارزیابی میشد، چراکه حضور در میان ابرهایی دارای بار الکترونیکی، خطرناک قابلتوجهی را به دنبال داشت و هر لحظه ممکن بود قرار گرفتن در مسیر صاعقه، فاجعه به بار آورد و حتی خطر انفجار هواپیما نیز وجود داشت.
تخمین کارشناسان این بود که این عملیات زمینهساز ایجاد بارندگی در مساحت تقریبی ۳۰کیلومتر مربع میشود و زمینهساز افزایش حجم آب موجود در مخزن سدهای تهران خواهد شد.
اگرچه در گزارشهای رسانهای، نام چند کارشناس ایرانی اداره هواشناسی نیز وجود داشت، اما شرکت آمریکایی «ودر اینجینیرنگ» هدایت و طرحریزی این برنامه را برعهده داشت و قرار بود در آینده، کل فرایند این کار به کارشناسان ایرانی سپرده شود و زیرنظر مستقیم اداره هواشناسی ایران قرار گیرد.
در آن مقطع حوضچههای آبریز کرج و جاجرود به عنوان محدود عملیاتی اجرای این طرح درنظر گرفته شده و یک پیشنهاد ویژه هم این بود که در قله دماوند یا توچال رادار مشخصکننده مسیر صاعقه نصب شود تا خلبانان بهموقع از زمان وقوع صاعقه باخبر شوند و از احتمال بروز حادثه برای گروه عملیاتی کاسته شود. در تابستان ۱۳۴۷ تحول مهم دیگری در این حوزه اتفاق افتاد و مجلس شورای ملی در «ماده۱۹» قانون «آب و نحوه ملی شدن آن» وزارت آب و برق را موظف کرد بهمنظور تأمین آب مورد نیاز کشور، برای «بارور کردن ابرها»، در کنار ۵ شیوه دیگر مصرح در قانون مذکور، اقدام کند.
بررسیهای تاریخی نشان میدهد در مقطع سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ عملیات بارورسازی ابرها ازسوی شرکت آمریکایی همچنان ادامه داشته است؛ عملیاتی که البته گفته میشود با نتایج ویژهای نیز همراه نشد و در واقع در تحقق اهداف ترسیم شده، موفقیت چندانی به دست نیاورد.
گفته میشود در سال ۱۳۴۹ تجهیزات و دستگاهها شرکت آمریکایی در اختیار آب منطقهای تهران یا این سازمان با همکاری اداره هواشناسی، تحقیقات و عملیات در زمینه بارورسازی ابرها را ادامه دهد؛ اقدامی که در مهرماه ۱۳۵۱ با نتایج مهمی همراه شد و پرتاب چیزی در حدود ۴۳۰ کپسول حاوی مواد شیمیایی در جریان ۱۷پرواز، سبب شد آمار بارندگی آن سال نسبت به سالهای گذشته، افزایش قابل توجهی داشته باشد.
راهکار بارورسازی ابرها طی سالها و دهههای بعد نیز پیگیری شد تا با راهاندازی «مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها» در سال ۱۳۵۷، مقابله با خشکسالی با راهکارهای نوین مرحله تازهای را آغاز کند.