عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- تغییر، بخش اجتنابناپذیر رودررو شدن با زندگی است؛ از تغییر شغل و محل زندگی تا دگرگونی در روابط. در حالی که بسیاری از ما در مواجهه با تغییر، دچار دلهرهای طبیعی میشویم، برای برخی، این ترس به حدی فلجکننده و عمیق است که تمام زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد. این ترس از تغییر که گاهی شدید و غیرمنطقی است، یک فوبیای خاص به نام «متاتزیوفوبیا» (Metathesiophobia) نام دارد.

متاتزیوفوبیا، تنها یک ناراحتی گذرا نیست، بلکه یک اختلال اضطرابی ناتوانکننده است که فرد را در دایره امنی مصنوع اما خفقانآور زندانی میکند.
این افراد اغلب بهخاطر ترس از مواجهه با ناشناختهها، در روابط سمی میمانند، فرصتهای شغلی را از دست میدهند و از هرگونه تحولی استقبال میکنند.
این مقاله به بررسی عمق این اختلال میپردازد: از علائم هشداردهندهای مانند حملات پانیک و انزوای اجتماعی تا ریشههای شکلگیری آن در تجربیات تروماتیک گذشته.
خوشبختانه، با روشهای درمانی مؤثری مانند «درمان راهبردی کوتاهمدت» و «مواجههدرمانی» میتوان این زندان نامرئی را شکست و کنترل زندگی را بار دیگر به دست گرفت.
اگر احساس میکنید ترس از تغییر، مانع رشد و شکوفایی شما شده است، ادامه این مطلب میتواند چراغ راه شما برای تغییر باشد.
هرگونه تغییر در روال معمول، استرس ایجاد میکند، همانطور که تغییرات غیرمنتظرهای که پایههای امنیت ما را به خطر میاندازند و مناطق امن ما را تهدید میکنند، استرس ایجاد میکنند. اکثر ما این موقعیتهای ناراحتکننده را تجربه کردهایم. با این حال، گاهی اوقات، این ترس از تغییر به یک فوبیای خاص تبدیل میشود که به عنوان متاتزیوفوبیا شناخته میشود.
این اختلال شامل تجربیاتی است که با افکار غیرمنطقی و تغییرات سبک زندگی همراه است. در واقع، رنج بردن از هر فوبیای خاص، یک تجربه ناتوانکننده است که بر همه حوزههای روانی-اجتماعی تأثیر میگذارد.

متاتزیوفوبیا نوعی فوبیای خاص است که شامل ترس غیرمنطقی از تغییر شرایط شخصی میشود. این فوبیا ترس عمیق و ناراحتکنندهایست از عدم قطعیت و ندانستن اینکه چه اتفاقی ممکن است در صورت مداخله سرنوشت یا شانس رخ دهد. این اختلال بالینی اغلب با فوبیاهای دیگر نیز همراه است.
در حال حاضر، حدود ۴۷۰ فوبیای خاص وجود دارد. آنها یک پدیده رو به رشد در سلامت روان هستند. مقالهای در مجله پزشکی روانشناسی بیان میکند که فوبیاهای خاص ۵.۵ درصد شیوع دارند و زنان بیشترین آسیب را میبینند.
اگرچه درست است که بسیاری از ما از ترس از تغییر رنج میبریم و این اغلب دیو اضطراب را بیدار میکند، اما ویژگیهای خاصی وجود دارد که وجود یک فوبیا را تعریف میکند. در زیر نحوه بروز متاتسیوفوبیا را ببینید.
ترس از ناشناختهها اغلب با فوبیاهای دیگری مانند ترس از حرکت (تروپوفوبیا) همراه است.
اکثر افرادی که از این ترس غیرمنطقی از تغییر رنج میبرند، قبلاً تجربه نامطلوبی داشتهاند. اینها معمولاً موقعیتهایی هستند که در آنها هیچ کنترلی نداشتهاند. به عنوان مثال، از دست دادن یکی از عزیزان یا اخراج شدن از کار.
این تجربه در مغز آنها ریشه دوانده، آن را کاملاً شرطی کرده و ساختار روانی یک فوبیای خاص را شکل میدهد. این فوبیا معمولاً به صورت زیر بروز میکند:
فرد مبتلا نمیتواند از روال خود فرار کند.
ممکن است دچار حملات پانیک شود.
هر گونه شکستی آنها را پریشان میکند.
زندگی اجتماعی آنها ضعیف است.
دعوت به گردش یا جشن را نمیپذیرند.
از آینده نزدیک میترسند و همیشه بدترین حالت را پیشبینی میکنند.
افکار غیرمنطقی و پریشانکننده زیادی را تجربه میکنند.
آنها در روابط مضر باقی میمانند زیرا این بدان معناست که مجبور نیستند روال روزانه خود را تغییر دهند.
حتی اگر در موقعیتی احساس ناراحتی کنند، هیچ کاری برای تغییر آن انجام نمیدهند.
آنها به هر دلیلی سبک زندگی خود را تغییر نمیدهند، حتی اگر به طور فوری مورد نیاز باشد.
آنها اغلب علاوه بر ترس از تغییر، از فوبیاهای بیشتری نیز رنج میبرند.
مطالعه دردانشگاه بازل (سوئیس) ، استدلال میکند که فوبیاهای خاص با تغییراتی در سلامت همراه هستند. به عنوان مثال، این امر باعث میشود که فرد از میگرن، ناراحتیهای گوارشی و تاکیکاردی رنج ببرد.
فوبیاها با ترسهای مخرب و ناسازگار مرتبط هستند. زندگی مبتلایان به طور قابل توجهی رو به وخامت میرود.

برای تمایز رنجی که همه ما ممکن است از آنچه در فوبیاهای خاص تجربه میکنیم، احساس کنیم، باید جنبههای زیر را در نظر بگیریم:
فوبیاها منجر به انزوای اجتماعی میشوند.
ترس ناسازگارانه از متاتزیوفوبیا، فرد مبتلا را به سمت رفتارهای اجتنابی سوق میدهد. ناگهان، هر موقعیتی به عنوان یک تهدید تلقی میشود.
متاتزیوفوبیا، مانند هر فوبیای خاص، شامل یک ترس ناسازگار و محدودکننده است. این بدان معناست که سبک زندگی فرد مبتلا کاملاً محدود و مختل میشود.
فوبیاها اغلب ناشی از محرکهای محیطی و رفتارهای آموخته شده هستند. به همین ترتیب، متاتسیوفوبیا میتواند توسط یک تجربه آسیبزا ایجاد شود.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، تجربه یک رویداد نامطلوب که زندگی فرد را تغییر میدهد، این ترس غیرمنطقی را تحت تأثیر قرار میدهد.
ناگهان، فرد مبتلا شروع به پردازش هرگونه تغییر احتمالی در روال خود به روشی تهدیدآمیز و نگرانکننده میکند.
در واقع، تحقیقات منتشر شده در مجله یادگیری و حافظه بیان میکند که مکانیسمهای عصبی در فوبیاهای خاص به ویژه قابل توجه هستند. به عنوان یک قاعده، بیماران فوبیک فعالیت بیشتری در آمیگدال مغزی نشان میدهند.
این امر باعث میشود فرد مبتلا حالت هوشیاری مداوم را تجربه کند و هر محرکی را به عنوان یک خطر پردازش کند. فوبیاها شرایط بالینی بسیار ناتوانکنندهای هستند که نیاز به توجه روانشناختی تخصصی دارند.
دریافت کمک در اسرع وقت برای هر فوبیا از اهمیت بالایی برخوردار است. در غیر این صورت، فرد مبتلا در معرض خطر ابتلا به افسردگی و بدتر شدن زندگی خود تا حد زیادی قرار میگیرد.
درمان استراتژیک کوتاه مدت برای درمان فوبیاها واقعاً مفید است.
متاتزیوفوبیا را میتوان درمان کرد. در واقع، چندین رویکرد روانشناختی مؤثر وجود دارد. با این حال، مهمترین چیز این است که فرد مبتلا ابتدا تشخیص کافی دریافت کند. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، همراهی این شرایط با سایر اختلالات بالینی مانند افسردگی رایج است.
همچنین تجویز درمان دارویی رایج است. این درمان ممکن است به شکل بنزودیازپین برای اضطراب یا داروهای ضد افسردگی در صورت صلاحدید متخصص باشد. در اینجا رایجترین درمانهای روانشناختی برای درمان فوبیاهای خاص آورده شده است.

درمان استراتژیک کوتاه مدت جورجیو ناردونه در درمان فوبیا بسیار مؤثر است. جورجیو ناردونه، روانشناس و درمانگر ایتالیایی، یکی از چهرههای برجسته در توسعه “درمان راهبردی کوتاه مدت” است. این رویکرد برخلاف درمانهای سنتی که سالها طول میکشند، بر حل سریع و عملی مشکل تمرکز دارد. در مورد فوبیاها (ترسهای غیرمنطقی و شدید)، این روش بسیار موفق است زیرا به جای جستجوی ریشههای عمیق مشکل، مستقیماً به سراغ استراتژیهایی میرود که فرد برای “حفظ” ترس خود استفاده میکند.
اهداف آن عبارتند از:
تجزیه و تحلیل استراتژیهایی که فرد مبتلا به کار میگیرد و آنچه وضعیت را تشدید میکند.
درک نحوه عملکرد مشکل و نحوه تقویت مکانیسم ترس.
ارائه راهحلها/ابزارها به فرد مبتلا برای غیرفعال کردن الگوی فوبیا.
این مرحله عملیاتی است. درمانگر به جای صحبت صرف، دستورالعملهای یا “تکالیفی” میدهد که هدفشان شکستن الگوی رفتاری/ذهنی تثبیتشده است. این تکالیف اغلب شامل کارهایی است که دقیقاً برعکسِ آنچه فرد فکر میکند باید انجام دهد، است (مثلاً “عمداً کاری را انجام بده که از آن میترسی” در شکلی مدیریتشده و ایمن، یا تغییر نحوه نگاه کردن به آن ترس).
به طور خلاصه، درمان ناردونه فوبیا را نه یک بیماری ریشهدار، بلکه یک مشکل ساختاریِ ناشی از راهحلهای اشتباه میداند و با ارائه راهحلهای عملی هوشمندانه، این ساختار را در هم میشکند.

درمان شناختی رفتاری رایجترین درمان روانشناختی برای بسیاری از اختلالات روانی است. همچنین برای درمان فوبیا مناسب است. به شرح زیر عمل میکند:
افکار غیرمنطقی را تشخیص داده و آنها را منطقی میکند.
یک رویکرد ذهنی مثبتتر و کاربردیتر را شکل میدهد.
نگرشها و ترسهای منفی را به رویکردهای سالمتر تبدیل میکند. تغییرات رفتاری ایجاد میکند که به فرد مبتلا اجازه میدهد کنترل زندگی خود را دوباره به دست گیرد.
فوبیاها نیز توسط درمان مواجههای مورد بررسی قرار میگیرند. این منبعی است که فرد مبتلا را دقیقاً در سناریوهایی قرار میدهد که باعث ایجاد اضطراب غیرمنطقی و رفتارهای اجتنابی متعاقب آن میشوند. این درمان از موارد زیر استفاده میکند:
آرامش.
مشاهده هدایتشده.
قرار گرفتن تدریجی در معرض محرکهای هراسآور.
تکنیکهای شناختی درمانی برای منطقی کردن افکار و احساسات.
در پایان، باید تأکید کنیم که متاتزیوفوبیا، مانند همه فوبیاهای خاص، قابل درمان است و فرد مبتلا میتواند کیفیت زندگی خود را به طور کامل بازیابی کند.
اگر این فوبیا ظاهر شود، نباید نادیده گرفته شود و فرد مبتلا باید به محض بروز ترس غیرمنطقی از تغییر، درخواست کمک کند. در غیر این صورت، سلامت روانی و اجتماعی او به شدت رو به وخامت خواهد رفت.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@